Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (2 milliseconds)
English	Persian
average reaction rate	مقدار متوسط واکنش
average reaction rate	سرعت متوسط واکنش
Other Matches
rate of reaction	سرعت واکنش
absolute reaction rate	سرعت واکنش مطلق
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
average tax rate	نزخ متوسط مالیات
average purchase rate	نرخ متوسط خرید
reaction	واکنش
reaction	پرتو
reaction	عکس العمل
reaction	انفعال عکس العمل
reaction	انعکاس
overall reaction	واکنش کل
reaction	واکنشی
reaction products	فراوردههای واکنش
reaction potential	پتانسیل واکنش
reaction progress	پیشرفت واکنش
reaction of support	عکس العمل تکیه گاه
reaction equation	معادله عکس العمل
aldol reaction	واکنش الدولی
acid reaction	واکنش اسیدی
reaction key	کلید واکنش
addition reaction	واکنش افزایشی
reaction graph	گراف واکنش
alarm reaction	واکنش هشدار
aldol reaction	تراکم الدولی
reaction formation	واکنش وارونه
reaction force	نیروی عکس العمل
reaction threshold	استانه واکنش
reaction time	زمان واکنش
shortening reaction	واکنش کوتاه سازی
second order reaction	واکنش مرتبه دوم
reformatsky reaction	واکنش رفرماتسکی
side reaction	واکنش جانبی
chain reaction	واکنش زنجیری
first order reaction	واکنش مرتبه یک
reaction turbine	توربین عکس العملی
reaction turbin	توربین فشار زیاد
reaction turbin	توربین عکس العملی
reaction timer	زمان سنج واکنش
chain reaction	واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction	واکنش زنجیرهای
reaction time	زمان اماده شدن یکان برای عکس العمل به دستورات
reaction time	زمان عکس العمل
shortening reaction	واکنش مختصر واکنش کوتاه کننده
fugue reaction	واکنش گریز
consecutive reaction	واکنش پی در پی
metabolic reaction	واکنش سوخت و سازی
mass reaction	واکنش کلی
chemical reaction	واکنش شیمیایی
circular reaction	واکنش چرخشی
irreversible reaction	واکنش برگشت ناپذیر
cleavage reaction	واکنش گسسته شدن
intermolecular reaction	واکنش بین مولکولی
intermediate reaction	واکنش واسطه
instantaneous reaction	واکنش فوری
cannizzaro reaction	واکنش کانیزارو
net reaction	واکنش نتیجه
neutralization reaction	واکنش خنثی شدن
avoidance reaction	واکنش اجتنابی
backward reaction	واکنش برگشت
balanced reaction	واکنش موازنه شده
precipitation reaction	واکنش رسوب دهنده
polyadiition reaction	واکنش چند افزایشی
displacement reaction	واکنش جانشینی
redox reaction	واکنش اکسایش- کاهش
bimolecular reaction	واکنش دو مولکولی
nuclear reaction	واکنش هستهای
instantaneous reaction	واکنش انی
insertion reaction	واکنش جایگیری
reaction chamber	محفظه فعل و انفعال
reaction chamber	اطاق واکنش
reaction coordinates	مختصات واکنش
reaction curve	منحنی واکنش
reaction curve	منحنی عکس العمل
reaction drills	تمرینهای واکنشی
armature reaction	عکس العمل ارمیچر
armature reaction	واکنش ارمیچر
reaction engine	موتور عکس العملی
antarafacial reaction	واکنش دوزخی
adverse reaction	عوارض جانبی [اثر جانبی]
quenching reaction	واکنش فرونشانی
grief reaction	واکنش سوگ
condensation reaction	واکنش تراکمی
homogeneous reaction	واکنش همگن
heterogeneous reaction	واکنش ناهمگن
heat of reaction	گرمای واکنش
conversion reaction	واکنش تبدیلی
haloform reaction	واکنش هالوفرم
half reaction	نیم واکنش
growth reaction	واکنش رشد
cross reaction	سطح مقطع
reaction equation	معادله واکنش
electrocyclic reaction	واکنش الکتروسیکلی
exothermic reaction	واکنش گرماده
endothermic reaction	واکنش گرماگیر
elimination reaction	واکنش حذفی
emergency reaction	واکنش اضطرار
witting reaction	واکنش ویتیگ
adverse reaction	اثر فرعی
reaction direction	جهتواکنش
reversible reaction	واکنشبرگشتپذیر
deferred reaction	واکنش معوق
elementary reaction	جزء واکنش
delayed reaction	واکنش درنگیده
adverse reaction	نتیجه جانبی
nuclear reaction	فرایند هستهای
false reaction	واکنش کاذب
adverse reaction	اثر جانبی
unimolecular reaction	واکنش تک مولکولی
exchanger reaction	واکنش تبادلی
substitution reaction	واکنش استخلافی
suprafacial reaction	واکنش تک رخی
thermonuclear reaction	واکنش گرما- هستهای
concentred reaction	واکنش همزمان
wassermann reaction	ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
transfer reaction	واکنش انتقالی
third order reaction	واکنش مرتبه سه
favorskii reaction	واکنش فاروسکی
forward reaction	واکنش رفت
cycloaddition reaction	واکنش حلقه زایی
oxidation reduction reaction	واکنش اکسایش- کاهش
oxidative addition reaction	واکنش افزایشی اکسایشی
load reaction brake	ترمز فشار باد
half cell reaction	واکنش نیم سلول
addition elimination reaction	واکنش افزایشی- حذفی
cis addition reaction	واکنش افزایشی سیس
reaction [answer, commentary]	نظر
advancement degree of reaction	درجه پیشرفت واکنش
michael addition reaction	واکنش افزایشی مایکل
markovnikoff addition reaction	واکنش افزایشی مارکونیکوف
reaction [answer, commentary]	رای
olefin metathesis reaction	واکنش مبادله اولفینی
reaction [answer, commentary]	پاسخ
acid catalyzed reaction	واکنش کاتالیزور شده با اسید
hand to mouth reaction	واکنش دست به دهان بردن
step reaction polymerization	بسپارش مرحلهای
pseudo first order reaction	واکنش شبه مرتبه یک
ring clossure reaction	واکنش حلقه بندی
modulus of subgrade reaction	ضریب عکس العمل
wolf kishner reaction	واکنش ولف- کیشنر
acute stress reaction	واکنش حاد فشار روانی
effective reaction potential	حد موثر نیرومندی واکنش
coefficient of subgrade reaction	ضریب عکس العمل
ring opening reaction	واکنش حلقه گشا
roasting reaction method	روش واکنش تشویهای
symmetry allowed reaction	واکنش مجاز از لحاظ تقارن
controlled thermonuclear reaction	جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
average	مقدار متوسط
average	معدل میانگین
average	روی هم رفته
average	میانگین گرفتن به دست اوردن مقدار متوسط
average	متوسط خسارت در بیمه
average	معدل گرفتن
average	خسارت بحری
average	میانگین موفقیت
average	حد متوسط
particular average	خسارت جزئی
average	پیدا کردن
average	درجه عادی میانگین
average	میانه متوسط
average	معدل
average value	مقدار میانگین
average value	ارزش میانگین
average value	مقدار متوسط
average	میانه قرار دادن میانگین گرفتن
average	حد وسط
average	میانگاه
average out	میانگین در نظر گرفتن
average particular	خسارت وارده بر کشتی
average	متوسط
average	میانگین
average	رویهمرفته بالغ شدن
particular average	خسارات جزئی
particular average	خسارت خاص
average value	میانگین
with average	شامل خسارات خصوصی وجزئی
over-average <adj.>	بیشتر از حد متوسط
above average <adj.>	بیش از حد متوسط
above-average <adj.>	بیش از حد متوسط
over-average <adj.>	بیش از حد متوسط
above-average <adj.>	بیشتر از حد متوسط
above average <adj.>	بیشتر از حد متوسط
with particular average	مشمول خسارات خاص
on average [on av.]	روی هم رفته
on average [on av.]	در حالت کلی
on average [on av.]	در میانگین
above average <adj.>	بالاتر از حد متوسط
above-average <adj.>	بالاتر از حد متوسط
over-average <adj.>	بالاتر از حد متوسط
average	متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average	ایجاد میانگین
average	متوسط زمان لازم که کاربر باید صبر کند تا به خط ارتباطی دسترسی پیدا کند
average	میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average	در حالت کلی
average	میانگین حسابی متوسط حسابی
average	عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
average	خسارت
law of additivity of reaction heat	قانون جمع پذیری گرمای واکنش
free radical chain reaction	واکنش زنجیری رادیکالی
free of all average	معاف از هرگونه خسارت
composite average	معدل امتیاز بازیگر بولینگ

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com