English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
background process فرایندهای پس زمینه
Other Matches
background کار با حق تقدم پایین
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background رنگ صفحه تصویرکامپیوتر.
background نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
background اصلی است
background تجربه
background پس زمینه
We know very little about his background. ازسوابق او اطلاع کمی در دست است
background که به عنوان کاری با تقدم پایین برخود میشود
background فعالیت ارتباط دادهای
background چاپ گرفتن از کامپیوتر وقتی مشغول به کار دیگری است
background زمینه
background نهانگاه
background سابقه
background دورنما
background معلومات قبلی
background امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
background برنامه کامپیوتری با حق تقدم پایین
background فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
background فرآیندی که در هر زمانی و بدون توجه به کاربر اجرا میشود
background دورنمای عقب
background printing چاپ پس زمینه
background level الودگی متن الودگی زمینه
background noise همهمه
background noise اصوات مزاحم
background noise پارازیت
background noise صدای پس زمینه
background noise اختلال پس زمینه
background noise در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
background level تراز زمینه
background current جریان زمینه
background count عکس العمل تشعشع
background communication ارتباط پس زمینه
background reflection بازتاب زمینهای
background sound موزیک متن
background music موسیقی پس زمینه
background sound موسیقی پس زمینه
background music موسیقی متن
background job program background
background processing پردازش زمینهای
background processing فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
plaster background مایه گچ کاری سفیدکاری ساختمان
family background پیشینه خانوادگی
display background زمینه نمایش
background sound موسیقی متن
background music موزیک متن
background recalculation محاسبه مجدد پس زمینه
background radiation تابش زمینه
background radiation تشعشعات هستهای محیطی تشعشعات محیطی
background program برنامه پس زمینهای
background program برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
background program برنامه زمینهای
background processing کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
plaster background دورنمای گچ کاری
continuous background radiation تابش زمینهای پیوسته
signal background plate صفحهپشتعلامت
This painting has a green background. زمینه این تابلو سبز است
cosmic microwave radiation background زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
I have to go back a little bit. [This requires a little background {explanation} ] . این نیاز به کمی پیش زمینه [توضیح بیشتر] دارد.
process جریان
process زائده
process پرورش دادن
process تقویم کردن تولید کردن
process جریان کار
process جریان عمل مرحله
process عملکرد
process مرحله
process پویش
process پردازش کردن
process دوره عمل
process پیشرفت تدریجی ومداوم
process مراحل مختلف چیزی
process تهیه و تولید کردن
process طرزعمل
process برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process تهیه کردن
process مراحلی راطی کردن
process بانجام رساندن تمام کردن
process فرا گرد
process فراشد روند
process فرایند
process روند
process انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process و وسایل کنترل و پشتیبانی
process ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process روش
process تحویل
process فرابرد فرابرش
process شیوه
process جریان کار در دادگاه
process جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process عمل
process مرحله جریان
process احضار کردن
process تکلیف به حضور کردن
process عمل اوردن
process فراگرد
process روند طریقه
process control کنترل فرایند
process schizophrenia اسکیزوفرنیای تکوینی
process of industrialization فرایند صنعتی شدن
process conversion تبدیل فرایند
pterygoid process زائده نازله عظم وتدی
process server مامور ابلاغ برگهای قانونی
production process فرایند تولید
production process جریان تولید
production process روند ساخت
pterygoid process زائده نازله استخوان شب پرهای
random process پویش تصادفی
pultrusion process فرایند کشش رانی
process control بررسی فرایند
process control کنترل فرایندها
process chart نقشه روند کار
markov process فرایند مارکف
manufacturing process پویش ساخت
mesne process مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
mond process فرایند موند
obolete process فرایندهای مهجور
output process فرایند خروجی
oxidizing process فرایند اکسیداسیون
oxidizing process فراینداحیاء
photogelatin process چاپ بوسیله ژلاتین
mental process فرایند ذهنی
predefined process فرایند از پیش تعریف شده
process bound برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
process chart نقشه عملیات
mastoid process زایده پستانی
random process جریان تصادفی فرایند تصادفی
refinery process فرایند کوره پالایش
styloid process زائده سهمی
the next process is weaving عمل یا مرحله بعداز بافتن است
transverse process زائده جانبی ستون فقرات
trustee process توقیف
tunneling process فرایند تونل زنی
unionmelt process فرایند الیرا
word process ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
work in process کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ziegler process فرایند زیگلر
spinous process زائدهخارمانند
due process سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
To process and treat something . چیزی راعمل آوردن
process of negotiations روند مذاکرات
stochastic process فرایند اتفاقی
steelmaking process فرایند فولادسازی
refining process فرایند پالایش
remelting process فرایند ذوب مجدد
remelting process روش ذوب مجدد
retread process تعمیر مجدد
retread process تقویت روکش روکش دوباره
reversal process جریان معکوس
salpeter process فرایند سالپیتر
scrubbing process فرایند شستشو و تصفیه
selective process فرایند گزینشی
sequential process فرایند ترتیبی
solidifying process فرایند انجماد
solidifying process روند انجماد جریان انجماد
solidifying process مرحله انجماد
solidifying process پروسه انجماد
solution [process] راه حل
acid process فرایند اسیدی
direct process فرایند مستقیم
discriminal process فرایند افتراقی
dissipative process فرایند اتلافی
duplexing process فرایند دوپلکس
ecological process فرایند بوم شناختی
extrusion process فرایند چکش کاری
final process دستور اجرای حکم
fission process روند انشقاق
fission process فرایند انشقاق پروسه انشقاق
fission process مرحله انشقاق
fixation process فرایند تثبیت
flow process جریان انجام کار
flow process جریان چرخش کار
fusion process فرایند ذوب
gosseneck process فرایند دوخمی
historical process فرایند تاریخی
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
decision process فرایند تصمیم
adiabatic process فرایند بی دررو
annealing process فرایند تابکاری
associative process فرایند تجمعی
batch process فرایند پیمانهای
batch process فرایندناپیوسته
bessemer process فرایند بسمر
budget process فرایند بودجه
budget process مراحل بودجه
child process تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
cladding process فرایند پوشش
cladding process مرحله روکش کاری
cleaning process فرایند شستشو
continuous process فرایند پیوسته
converting process فرایند بیرنه
coronoid process زائده منقاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com