English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (3 milliseconds)
English Persian
backing پشتی
backing پشتیبانی
backing پشتیبان پوشش
backing تصدیق در پشت یافهر ورقه
backing دیرکردن
backing کندی
backing واگشت
backing پشتوانه پولی
backing پشتوانه
backing مبلغ شرطبندی
backing کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
backing پشت بند
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
Other Matches
backing: backing press پرسپشتیبان
backing off پس پیچاندن
backing off پس پیچش
backing off عمل تراشیدن یا پخ زدن پشت دندانههای تیغههای فرز
backing up پشتیبان گیری
backing hammer پوششچکش
backing store انباره پشتیبان
line backing دفاع پشت خط تجمع
backing pawl غلطک پشت بند
backing board تختهپشتیبان
backing storage انباره پشتیبان
backing sand ماسه پشت قالب
backing run بخیه
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
backing pawl ضامن پشت بند
backing roll غلطک پشت بند
backing material مواد محافظ
backing pawl ضامن پشتی
backing metal فلز اصلی
backing iron of plane پشت تیغ
gold backing system نظام پایه طلا
gold backing system نظام پشتوانه طلا
critical backing pressure فشار حد خلاء بحرانی
backing up the wrong tree <idiom> [دنبال چیزی در جای اشتباهی گشتن]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com