Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
balanced load
بار خارجی متعادل
Other Matches
balanced
متوازن
well balanced
سالم سلیم موزون باقرینه
well-balanced
سالم سلیم موزون باقرینه
balanced
متعادل
balanced system
سیستم متعادل
balanced tackle
وضع متعادل وسایل ماهیگیری
balanced economy
balanced
balanced design
طرح با تراز یکسان
balanced circuit
مدار متعادل
balanced circuit
اتصال سیمتریک
balanced window
پنجره چرخان
balanced budget
بودجه متوازن
balanced winder
پله مارپیچ
balanced actuator
سیلندر پیستون محرک هیدرولیکی
balanced mobilization
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
spring balanced
ترازوی فنری
balanced supply
امادبررسی شده
balanced supply
اماد متعادل شده
balanced stock
ذخیره اماد متعادل
balanced state
حالت متعادل
balanced state
حالت متوازن
balanced state
حالت تعادل
balanced rudder
سکان متعادل
balanced reaction
واکنش موازنه شده
balanced handle
دسته تعادل
balanced line
تعادل تعداد مهاجمان در وسط
balanced pressure torch
[مشعل با فشار متعادل]
balanced transmission line
سیم انتقال متقارن
balanced plain weave
گلیم باف فرش
cyclically balanced budget
بودجه متوازن ادواری
balanced armature unit
جوشن متعادل
balanced budget multiplier
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن
balanced budget theorem
قضیه بودجه متوازن
balanced control surfaces
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
balanced polyphase system
مدار چند فاز متوازن
balanced growth model
الگوی رشد متوازن
balanced plain weave
بافت ساده یک رو یک زیر
multiplier effect of a balanced budget
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن
load and go
بارکنش و اجرا
load
بار داشتن
load
بار خارجی
load
تفنگ یا سلاحی را پرکردن
load
بارزدن
load
بار گیری شدن
load
گذاشتن
load
نیرو
load
ذخیره گذاری کردن
load
خرج گذاری کردن
over load
اضافه بار
load
بار کردن
load
پر کردن تفنگ یا توپ فشنگ گذاری کردن
load
بارمهمات هواپیما
load
فیلم
load
سنگین کردن
load
گرانبارکردن
load and go
بار کنش و اجراء
to load off
بار اندازی کردن
to load off
خالی کردن
load
کوله بار
useful load
بار مفید
useful load
فرفیت مفید
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
load
فشار مسئولیت
load
بارالکتریکی
load
عمل پرکردن تفنگ باگلوله
load
عملکردماشین یا دستگاه
load
بار کردن پر کردن
load
بارگیری مهمات
load
خشاب
load
بارگیری کردن
load
شارژ کردن
able to take a load
<adj.>
بار پذیر
load
تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
load
بار فشار
load
استفاده از بیش از یک کامپیوتر در شبکه حتی خارج از بار هر پردازنده
load
فرفیت
load
انتقال فایل یا برنامه از دیسک یا نوار به حافظه اصلی
load
قرار دادن دیسک یا نوار در کامپیوتر تا اجرا شود
load
بار
load
فرفیت بارگیری
load
بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load
فشنگ گذاری
get a load of
<idiom>
دیدن چیزی
load
بار زدن
load
کاری که باید انجام شود
load
فرمانی انتقال اطلاعات ازحافظه جانبی به حافظه اصلی
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
محموله
load
برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
load
فشنگ
no load loss
تلف یا تلفات بی باری
no load current
جریان بی باری
no load condition
حالت بی باری
mission load
اماد عملیاتی
maximum load
بار حداکثر
no load speed
سرعت بی باری
travelling load
بار متحرک
maximum load
بار گذاری حداکثر
lodestaror load
ستاره راهنما راهنما
mission load
بار مبنای عملیاتی
no load switching
سوئیچینگ بی باری
no load torque
گشتاور پیچشی بی باری
pay load
اجناس مقرون بصرفه برای حمل ونقل
pay load
فرفیت مفید وسیله نقلیه
pay load
بارمفید
peak load
بحبوحه مصرف
peak load
حداکثر بار
peak load
بار خارجی بیشینه
peak load
بار پیک
on load speed
سرعت بار
off centre load
بار خارج از مرکز
pay load
فرفیت ترابری
non inductive load
بار خارجی ناخودالقا
nominal load
بار اسمی
non reactive load
بار خارجی ناخودالقا
nominal load
بار خارجی اسمی
no load voltage
ولتاژ بی باری
peak load
بار قلهای
lodestaror load
ستاره قطبی
load variation
تغییر بار
load of an ass
خروار
load of an ass
بار خر
load module
واحدبارشو
load line
خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
load module
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
load module
پیمانه بارشو
load manifest
لیست بارها
load manifest
فهرست بار
load lines
علایم بارگیری
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
load line
خط بار
load limit
اندازه بار
load point
شروع بخش ضبط کردن در نوار مغناطیسی
load point
نقطه بار
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
load variation
نوسان بار
load time
زمان بارکردن
load test
ازمایش بار
load test
ازمون بار گذاری
load test
ازمایش با بار خارجی
load voltage
ولتاژ بار
load tension
ولتاژ بار
load switch
کلید بار
load spreader
بار پخش کن هواپیما
load spread
انتشار نیرو
load sharing
شراکت در بارگذاری
load reversal
دوره بارگذاری متناوب
load resistance
مقاومت بار
load regulator
رگولاتور بار تنظیم کننده بار
load limit
حد بار
peak load
بار حداکثر
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
unit load
واحد بار
unbalanced load
بار خارجی نامتوازن
ultimate load
بار نهایی
ultimate load
بار گسیختگی
type load
نوع مهمات هواپیما
type load
نوع بار مهمات
total load
بار کل
torsional load
بار پیچشی
to strain under a load
درزحمت بودن بواسطه حمل یک بار
to relieve one of a load
باراز دوش کسی برداشتن
testing load
بار ازمون
testing load
بار ازمایش
tension load
بار کششی
tensile load
بار کششی
untimate load
بیشترین نیروئی که هر جزء سازهای بدون شکستن بایدتحمل کند
variable load
بار متغیر
load-bearing
دیوار باربر
Load the gun.
تفنگ را پر از فشنگ کن
load platform
سکویبار
working load
بار کاربردی
working load
بار مجاز
work load
مقدار کار در واحد زمان
work load
حجم کار
work load
مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
work load
فرفیت کار
work load
کاربار
wind load
بار باد
wind load
سربار ناشی از اثرات باد
wheel load
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
wartime load
بار جنگی ناو
wartime load
بار مبنای ناو
tax load
بار مالیات
tail load
بار دم
river load
بار رود
reactive load
بار خارجی القایی
radial load
بار عرضی
pulsating load
بار ضربهای
proof load
بار ازمایشی
prescribed load
بار مهمات مجاز
prescribed load
بار مجاز
pre load
بار اولیه
pre load
پیش بار
pre load
بار کردن مقدماتی
point load
بار نقطهای
platform load
بار کف دار
platform load
بار سکودار
platform load
بار اماده برای بارریزی هوایی
permissible load
بار مجاز
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com