English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
ball retour track مسیر بازگشت گوی بولینگ
Other Matches
track ball گوی نشان
track ball گوی پیگردی گوی شیار
retour sans protet اعاده بدون اعتراض
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
retour sans protet پروتست
track خط سیر
track توالی ردپاراگرفتن
track دنبال کردن
track رد
track زمین بازیهای میدانی
track off انحراف از مسیر تعقیب هدف رد شدن نقطه نشانی از روی هدف در نشانه روی
track ایز راه
track پی کردن
track مسیر
track اثار
track مسیرطی شده
track ردیابی کردن
track تعقیب مسیر کردن
track تعقیب کردن
track ایز
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track با طناب کشیدن راه
to be on one's track رد کسیرا گرفتن
to be on one's track مراقب حال کسی بودن
to be on one's track زاغ سیاه کسی راچوب زدن
to keep the track of something ردچیزیراداشتن
to keep the track of something پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
track دنبال کردن یک مسیر به درستی
track یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track جاده
track خط
track مسیر دو
track راهچه
track تعداد شیارهای داده هم مرکز روی سطح دیسک در واحد اینچ
track شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
keep track of <idiom> نگهداری یاداشت
track تسلسل
track در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
one track یک راهه
y track سه راهی در خط اهن
track پیدا کردن
off the track بیرون
off the track ازخط پی گم کرده
one track فقط در یک وهله
one track فاقد قوه ارتجاعی
track محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
i followed his track ردپایش را گرفتم
off the track از موضوع پرت
one track کوتاه فکر
track down <idiom> جستجو کردن
track ادامه گوی در مسیربولینگ
track لبه
track باریکه
track پیگردی کردن
track رد پا
track اثر
track خط اهن جاده
track راه
track نشان
track مسابقه دویدن
track شیار
track production شروع تعقیب هدف
track bond ربط
drop track تعقیب را قطع کنید
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
bridle track ایز سوارکاران
drop track تعقیب موقوف
track diagram دیاگرام خط
track clearer جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
track density تراکم شیار
double track خط
double track دو
bridle track اسب رو
track circuit مدار خط
bridle track راه باریک
track mode روش تعقیب هدف
track mode روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
cycle track راه دوچرخه رو
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
track per inch مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
track pitch فاصله شیار
creeper track زنجیر خزشی
track down a person رد پای کسی را گرفتن و او رادستگیر کردن
crane track واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
crane track جرثقیل خودکار
track pitch گام شیار درجه شیار
clock track شیار زمان سنجی
chain track مسیر زنجیر
track production فهور هدف
spur track جاده فرعی
track return مدار برگشت
track meeting مسابقه دوومیدانی
neutralize track هدف را تعقیب نکنید دررهگیری هوایی تعقیب موقوف
the police are on his track مامورین شهربانی اورا دنبال می کنند
sweeper track مسیر حرکت ناو مین جمع کن
single track فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
single track تک راهه
seven track tape نوار هفت شیاره
ground track مسیر زمینی
half track هاف تراک
primary track شیار اصلی
primary track شیار اولیه
hostile track تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
hunter track مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
intended track مسیر پیش بینی شده هواپیما
intended track مسیر تعیین شده هواپیما
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
the police are on his track شهربانی اوراتعقیب میکند
the track of a comet مسیر ستاره دنباله دار
full track شنی دار کامل
track and field دو و میدانی
track and field دیسک و غیره
track and field چکش
track and field ه
track and field وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
feed track شیار پیشبری
to lay the track خطاهن کشیدن
to lay the track ریل گذاری کردن
to lay the track ریل کشیدن
half track خودرو نیمه شنی یا نیم زنجیر
forklift track جرثقیل
forklift track منجنیق
forklift track بیل مکانیکی
timing track شیار تنظیم وقت
nine track tape نوار نه شیاره
track spacing فاصله بین تعقیبها
one-track mind <idiom> تنها به یک چیز فکر کردن
one-track mind فردیکهتنهابهیکچیزعلاقمنداست
railway track مسیر راه اهن
warning track منطقهجریمه
track shoe عاج
off the beaten track <idiom> غیر عادی
track number زمانشمار
track link اتصالشیار
track lighting لامپشیار
track idler شیارچرخ
track frame قالبشیار
title track قطعهموسیقیکهپسازنام آلبوم میآید
track meet مسابقاتورزشی
inside track <idiom> سودبردن
to lose track [of] فراموش کنند [یا دیگر ندانند] که شخصی [چیزی] کجا است
alternate track شیار متناوب
alternate track شیار جایگزین
alternate track شیاراصلاح پذیر
music track تیتر آهنگ
lose track of <idiom> ازدست دادن تماس باکسی یاچیزی
music track تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
alternate track شیار تغییرپذیر
running track لبهدرحالحرکت
track telling ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
track record پیشینه
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record سابقه
cinder track زمین دو
yard track ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
true track تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
trick track بازی تخته نردقدیمی
banked track پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
banking track انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
training track مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
track tension تنظیم شنی تانک
track tension کششی شنی
track records سابقه
track records آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
rail track خطآهن
railway track خط اهن
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
locomotive track مسیرلوکوموتیو
rotating track مسیر/خطدوار
exit track خروجیخطآهن
curtain track میلهپرده
bogie and track مراحللاستیکسازی
track records پیشینه
rail track مسیرریل
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
head per track disk دیسک با هد هر شیار
eighty track disk دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
railway track layer ریل گذر راه اهن
dirt track racing مسابقه در مسیر گلی و شنی
dirt track car نوعی اتومبیل مسابقه در جادههای گلی و شنی
secondary marshalling track دومینراهباریکه
track roller frame قالبگردندهشیاردار
Track and field events . مسابقات دو میدانی
track search keys کلیدهایجستجویزمان
track layting tractor تراکتور چرخ زنجیری
double track railway bridge پل راه اهن باسکوی دوبل
track [on a sound recording medium] تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
track [on a sound recording medium] تیتر آهنگ
ball کانون [کاموا]
ball مجلس رقص
ball بقچه [کاموا ]
ball بال [رقص]
to a. the ball اماده انداختن
to a. the ball توشدن
three ball مسابقه گلف بین سه بازیگر باسه گوی
to a. the ball توپ رانشان دادن
have something on the ball <idiom> باهوش ،زرنگ
have a ball <idiom> روزگارخوش داشتن
no ball اصطلاحیدرورزشچوگان
on the ball <idiom> باهوش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com