Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
banking deposit account	حساب سپرده بانکی
Other Matches
deposit account	حساب سپرده
deposit account	حساب پس انداز
deposit fund account	حساب تشکیل سرمایه
deposit fund account	اعتبار تشکیل سرمایه
banking	کار بانکی
banking	بانکداری
chain banking	بانکداری زنجیری
banking system	نظام بانکداری
banking principles	اصول بانکداری
banking school	مکتب بانکداری
banking track	انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
money and banking	پول و بانکداری
commercial banking system	نظام بانکداری تجارتی
fractional reserve banking	روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
fractional reserve banking	بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
deposit with someone	نزد کسی امانت گذاردن
deposit	ته نشین
deposit	ذخیره کانسار
as a deposit	امانتا"
deposit	نهشته
deposit	نوشتن داده روی یک ثبات یا محل ذخیره سازی
deposit	پوشاندن سطح با لایه نازکی از ماده
deposit	چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
deposit	لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
deposit with someone	ایداع کردن
deposit	ترسیب
deposit	: ته نشین کردن گذاشتن
deposit	پس مانده
deposit	نهشت
deposit	پس انداز
deposit	سپردن پس اندازکردن
deposit	سرمایه گذاری کردن
deposit	ته نشینی
deposit	رسوب
deposit	سپرده
deposit	ته نشست ته نشین
deposit	گرو
deposit	پول بیعانه
deposit	: سپرده
deposit	به حساب بانک گذاشتن
deposit	سپردن ذخیره سپردن
deposit	کنار گذاشتن
deposit	امانت
deposit	ذخیره ودیعه
deposit	ذخیره معدنی
deposit	رسوب کردن
deposit	ایداع
deposit	ودیعه گذاشتن ذخیره کردن
deposit	ذخیره رسوب
deposit	پیش پرداخت
deposit	ودیعه
deposit with the bank	در بانک ودیعه گذاردن
foreign deposit	سپرده خارجی
gas deposit	ذخیره گاز
glacial deposit	رسوب یخچالی
glacial deposit	نهشت یخچالی
idle deposit	سپرده راکد
idle deposit	سپرده بلااستفاده
legal deposit	سپرده قانونی
alluvial deposit	موادیکه هنگام حرکت اب ته نشین میشوند
alluvial deposit	ابرفت
alluvial deposit	ابرفتی
deposit collection	جمع اوری سرمایه
deposit collection	جمع اوری کردن زباله ها
certificate of deposit	گواهی سپرده
calcareous deposit	ته نشست اهکی
deposit multiplier	ضریب بهم فزاینده سپرده
deposit ratio	نسبت سپرده
alluvial deposit	مواد رسوبی
demand deposit	سپرده جاری
demand deposit	سپرده دیداری
bank of deposit	صندوق پس انداز
bank of deposit	بانک پس انداز
bank deposit	سپرده بانکی
deposit slip	اعلامیه پرداخت سپرده
deposit in the bank	در بانک به ودیعه گذاردن
demand deposit	سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
certificate of deposit	گواهی پول سپرده
loan on deposit	اعطای وام به وثیقه سپرده
deposit accounts	حساب سپرده
deposit accounts	حساب پس انداز
safe deposit	گاوصندوق
safe deposit	صندوق اهن مخصوص امانت اشیاء گرانبها
time deposit	سپردهء بانکی مدت دار
money on deposit	پول سپرده
money on deposit	وجه امانی
mineral deposit	نهشت کانی
quasi deposit	شبه سپرده
army deposit fund	سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
army deposit fund	پس انداز انفرادی افراد
deposit of instrument of ratification	ایداع اسناد دال بر تصویب
personal deposit fund	اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
fixed term deposit	سپرده ثابت
I'm doing it on my own account, not for anyone else.	این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
to take something into account	در نظر گرفتن چیزی
to take something into account	چیزی را در حساب آوردن
not on any account	اصلا روی هیچ حسابی
on account of somebody [something]	ناشی از
account for	توضیح دادن
on account of somebody [something]	به خاطر
No one sent me, I am here on my own account.	هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
on account	علی الحساب
on account of	بواسطه
on account of	علی الحساب
on my own account	بحساب خودم
on my own account	بابت خودم
on account of	بعلت
on no account	به هیچ وجه
on no account	اصلا
on no account	به هیچ دلیل
to t. to account	زیر account امده است
to take into account	درحساب اوردن
to take into account	درنظرگرفتن
to take into account	اهمیت دادن به
To consider . To take into account .	درنظر گرفتن
on your own account	بابت خود [بحساب خود]
on account of somebody [something]	به علت
account	رکورد نام کاربر
account	حساب
account	وضع سود و زیان
account	بیان علت
account	گزارش
account	نقل کردن
account	تخمین زدن دانستن
account	دلیل موجه اقامه کردن
account	حساب صورت حساب
account	سبب
account	اهمیت گزارش
account	مسئول بودن
account	نام یکتای کاربر در شبکه یا سیستم Online
account	بررسی مقدار زمان و منابعی که هر کاربر شبکه یا سیستم Online استفاده میکند
account	شرح
account	صورت مبالغ دریافتی و پرداختی
account	مشتری
account	حساب داشتن در بانک
take something into account <idiom>	بخاطر آوردن وتصمیم گیری کردن
account	کلمه رمز و حقوق دستیابی به شبکه یا سیستم Online
of no account	ناچیز
of no account	بی اهمیت
account	شمردن
account	حساب کردن
account	محاسبه نمودن
account	حساب پس دادن
account	نگهداری حسابها
account	ذکر علت کردن
to account	علی الحساب
onthat account	بان واسطه
sales for the account	فروش نسیه
to call to account	بازخواست یامواخذه کردن از حساب خواستن از
stock account	حساب موجودی
sales for the account	فروش مدت دار
saving account	حساب پس انداز
settlement of account	صلح
to make an account of	اهمیت دادن به
savings account	حساب پس انداز
To take into account (consideration).	بحساب آوردن
realization account	حساب تبدیل دارائیهای شرکت به پول نقد
to give an account of	گزارش و توضیح دادن
expense account	صورت هزینه حساب خرج
account with [at] a bank	حساب بانکی
how much can I overdraw on my account?	چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
what is the limit on my account?	حد اعتبار حساب من چقدراست؟
to turn to account	مورداستفاده قراردادن سودبردن از
to turn to account	بهرمندشدن از ضایع نکردن
unit of account	واحد محاسبه
budget account	حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود
credit account	حساب اعتباری
You must account for every penny.	باید تا دینار آخر حساب پس بدهی
expense account	حساب مخارج
To bring someone to account.	کسی را پای حساب کشیدن [حساب پس گرفتن]
By no means . By no account .	به هیچ وجه
closing of account	تفریغ حساب
expense account	حساب هزینه
crypto account	حساب رمز
account statment	صورتحساب
account number	شماره حساب
account executive	متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
account cuurent	حساب جاری
account code	کد اعتبارات
account card	کارت حساب
account book	دفتر حساب
joint account	حساب مشترک
joint account	حساب بانکی مشترک
balance of account	مانده حساب
doubtful account	طلب مشکوک الوصول
cost account	ذکر ارزش
crypto account	حساب اعتبارات رمز
charge account	حساب بدهی مشتری
cash account	حساب نقدی
capital account	حساب سرمایه
capital account	حساب دارایی وسرمایه
call to account	حساب خواستن از
call to account	مواخذه کردن از
book of account	دفترحساب
book of account	دفتر روزنامه
book of account	دفتر کل
bank account	حساب بانکی
loan account	حساب وام ها
onthat account	بان جهت
overdrawn account	حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com