Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (6 milliseconds)
English
Persian
barrier spacing
فاصله بین موانع
barrier spacing
مرزبندی کردن
Other Matches
spacing
فضای خالی قرار دادن بین حروف یا خط های متن چاپ شده
spacing
در فواصل مساوی تقسیم بندی
spacing
فاصله بندی
spacing
مراعات فواصل
spacing
فاصله
spacing
فاصله گذاری
line spacing
فاصله خطوط
line spacing
سطر جداکنی
spacing bias
پیشقدر فاصله
fixed spacing
فاصله دهی ثابت
proportional spacing
سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد.
proportional spacing
فضادهی مناسب
proportional spacing
فاصله دهی مناسب
spacing impulse
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
incrementul spacing
microspacing
line spacing
فاصله سطر
line spacing
فاصله سطرها
lattice spacing
فاصله شبکه
interatomic spacing
فاصله بین اتمی
intercharacter spacing
خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
terraces spacing
فاصله تراسها
interplanar spacing
فاصله بین صفحهای
interword spacing
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
frequency spacing
فاصله فرکانس
buttress spacing
دوری محورهای پشت بندها
track spacing
فاصله بین تعقیبها
disc spacing lever
نمایشمقدارفضا
interplanar crystal spacing
فاصله بین صفحهای
barrier
نرده
barrier
دیواره
barrier
مرز
barrier
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barrier
تورسیمی سد کننده حرکت هواپیما
barrier
مانع
barrier
سد
barrier
حصار
barrier
راه کسی را بستن
potential barrier
پشته پتانسیل
trade barrier
قید و بند تجارتی
trade barrier
مانع تجارتی
trade barrier
مانع تجارت
barrier lamp
لامپاحتیاطرویمانع
barrier support
نگهدارندهمانع
crash barrier
حصار کنار جاده
barrier-free
بدون حائل
rear barrier
حد عقب سپاه یا لشگر
protective barrier
سد حفافتی
trade barrier
ممانعت تجاری
protective barrier
مانع حمایتی
protective barrier
سد حمایتی
crush barrier
حصار
potential barrier
سد هستهای
potential barrier
سد پتانسیل
activation barrier
سد فعال سازی
barrier patrol
گشتی مامور موانع
barrier patrol
ناو گشتی سد کننده
barrier minefield
میدان مین داخل مانع
barrier minefield
میدان مین سد کننده
barrier material
مواد لازم برای ساختن موانع
barrier light
نورافکن ساحلی
barrier light
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
barrier layer
لایه سدی
barrier layer
بند الکترونی
barrier inspection
بازدید ازموانع
barrier inspection
بازدید کنار جاده
barrier forces
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
arresting barrier
چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
antisubmarine barrier
سد ضدزیردریایی
antisubmarine barrier
مانع ضد زیردریایی
barrier penetration
نفوذ در سد
class barrier
مانع طبقهای
covering barrier
مانع پوشاننده
depletion barrier
ناحیه تخلیه
energy barrier
سد انرژی
barrier to entry
منع ورود به صنعت
barrier tactics
تاکتیک تهیه موانع
barrier tactics
فن استفاده از موانع
sound barrier
مانع صوتی
barrier plan
طرح موانع
barrier reef
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
barrier reef
سد اب سنگی
fire barrier
اتش بر
barrier reef
مرجان سنگ ساحلی
covering barrier
مانع پوششی
crossing barrier mechanism
قالبفلزی
barrier layer detector
اشکارساز لایه سدی
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
contact potential barrier
پشته پتانسیل مجاورتی
barrier penetration by particles
نفوذ ذرات در سد
barrier layer capacitance
فرفیت بند الکترونی
barrier layer cell
پیل نور برقی مجاورتی
barrier layer cell
سلول لایه سدی
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
barrier combat air patrol
گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
barrier combat air patrol
گشتی مرزی هوایی
line to line spacing
فاصله سطور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com