English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
base register ثبات پایه
base register ثبات مینا
Other Matches
in register مطابق
register ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
register ذخیره موقت دستورات اجرایی
register نمایش محتوای تمام ثباتها
register ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
register مشابه 8481
register ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
register ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
register فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
register ثبات کاربردرحافظه اصلی ونه درCPU
register تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
register محل ذخیره سازی برای داده کنترل
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
register ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
in register روی هم افتاده
to register نام نویسی کردن [ثبت کردن ]
B register 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
op register ثباتی که حاوی کد عمل دستور در حال اجرا باشد
p register ثبات P
register انجام عملی به یک محرک
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register که حاوی آدرس شروع برنامه است
register ثباتی درCPU
register دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
register مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
register ثبات
register ثبت تیر کردن
register منطبق کردن
register نشان دادن
register در دفتر واردکردن
register نگاشتن
register ثبت کردن
register لیست یا فهرست
register پیچ دانگ صدا
register ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
register 1-محل مخصوص درCPU
register دفتر ثبت
register اسم نویسی کردن
register کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
register دفتر ثبت نام
register ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register رجیستر
register سجل
register ثبت رکورد
register نامنویسی
register شمارگر
air register تنظیم حرکات هوایی
air register تنظیم نوبت پرواز
land register ثبت املاک
arithmetic register ثبات حسابی
arithmetic register ثبات ریاضی
arithmetic register ثبات حسابی ثبات محاسباتی
instruction register ثبات دستورالعمل
input register ثبات ورودی
stack register ثبات پشته
index register ثبات شاخص
status register ثبات وضعیت
storage register ثبات انباره
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
link register ثبات پیوند
source register ثبات منبع
relocation register ثبات جابجایی
register of patents دفتر ثبت اختراعات
register of commerce دفتر ثبت تجارتی
register length درازای ثبات
register capacity گنجایش ثبات
voucher register قسمت یا دفتر ثبت اسناد یااسناد هزینه
parish register دفتر ثبت وقایع سه گانه
bass register محلثیتصدایبم
next instruction register ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
memory register ثبات حافظه
buffer register ثبات میانگیر
shift register ثبات تغییر مکان
mask register ثبات نقابی
switch register ثبات راه گزین
shift register ثبات تغییرمکان
address register ثبات ادرس
address register ثبات نشانی
document register ثبت سند
document register ثبت کردن سند
document register بایگانی
cash register ماشین صندوقداری
cash register ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
cash register صندوق پول شمار
register offices اداره ثبت احوال
register office اداره ثبت احوال
document register ثبات
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
data register ثبات داده ها
control register ثبات کنترل
check register بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
cash register صندوق [محل پرداخت پول]
bounds register ثبات کرانه ها
sales register صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
treble register ثبتصدایزیر
electoral register لیستافراد دارایحقرای
general register ثبات کلی
general register ثبات عمومی
exchange register ثبات معاوضهای
accumulator register ثبات انباشتگر
accumulator register مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator register آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
accumulator register دستور تغییر محتوای آکومولاتور یک واحد کم یا زیاد
to register with the police نشانی خود را در اداره پلیس ثبت کردن [نقل منزل]
to register [with a body] اسم نویسی کردن [خود را معرفی کردن] [در اداره ای] [اصطلاح رسمی]
statip shift register ثبات تغییر مکان ایستا
current address register ثبات نشانی جریان
dynamic shift register ثبات تغییر مکان پویا
delay line register ثبات با خط تاخیری
memory address register ثبات نشانی حافظه
general purpose register ثبات همه منظوره
program state register ثبات حالت برنامه
net register tonnage گنجایش خالص
memory data register ثبات داده حافظه
sub base زیر بستر
base 0 پایه 01
first base اولینپایگاه
r base ار- بیس
get to first base <idiom> موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
off base <idiom> غیر دقیق ،نادرست
third base موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
base 0 decimal
to base one self تکیه کردن
to base one self اعتماد کردن
base course لایه شالوده
second base دومینپایگاه
base course قشر پی راه
base course قشر لعاب
sub base زیر قشر
base course لایه اساس قشر اساس
floating base پایگاه شناور دریایی
inorganic base باز غیر الی
filbert base پایگاه دروغین
inorganic base باز معدنی
fox base+ فاکس بیس پلاس
fuse base پایه ی فیوز
hard base سکوی پرتاب مستحکم
telescope base پایهتلسکوپ
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
It is base on a precedent. مسبوق به سابقه است
hard base باز سختbaseball
sinister base منحنیانتهایی
recharging base بخشتغذیه
swivel base پایهگردنده
wave base سطحموج
filbert base پایگاه فریبنده
Asiatic base پایه یونی [آسیایی]
conjugate base باز مزدوج
column base پایه ستون
column base ته ستون
column base زیرستون
base of a triangle قاعده [مثلثی] [ریاضی]
chart base چارت مادر
chart base چارت مبنا
center base میدان مرکزی
coupling base وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
coupling base اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
Attic base پایه ی آتنی
base-court حیات بیرونی
defense base پایگاه پدافندی
defense base پایگاه دفاعی
data base مبنای اطلاعات
data base پایگاه داده ها
sight base پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
floating base ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
stanchion base زیرستون
time base ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
time base مبدا زمانی
pseudo base شبه باز
wheel base فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
production base مبنای تولید یا تولیدات ملی
prisoners base بازی گرگم بهوا
polyacidic base باز چند اسیدی
polyacid base باز چند اسیدی
base of splat پایهپشتصندلی
base metal فلز پایه
return to base بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
sprung base تشکفنری
staging base پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
software base مبنای نرم افزار
soft base باز نرم
single base تک مادهای
single base باروت یک حبهای
tax base مبنای مالیاتی
tax base ماخذ مالیات
schiff base باز شیف
bracket base پایهقلاب
octal base هشت پایهای
number base پایه عدد
loktal base لامپ قفلی
loctal base لامپ قفلی
hardwood base پایهسختچوبی
lewis base باز لوویس
lamp base پایهلامپ
knowledge base پایگاه اگاهی
knowledge base پایگاه دانش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com