Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
base thickness of buttress
عرض پنجه پشت بند
Other Matches
thickness
کلفتی
thickness
ستبرا
thickness
غلظت
thickness
سفتی
thickness
ضخامت
thickness of a wall
ضخامت دیوار
web thickness
ضخامت جان
half thickness
ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
aromor thickness
ضخامت زره
aromor thickness
قطر زره
fictitious thickness
ضخامت فرضی
wed thickness
حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
fictitious thickness
ضخامت فرضی
thickness gauge
ضخامت سنج
thickness of a dome
طبره
thickness of a wall
کلفتی دیوار
slab of varying thickness
تاوه با ستبرای متغیر
effective thickness of a wall
ضخامت موثر دیوار
buttress
شمع پشت بند
buttress
دارای شمع یاحائل
buttress
شمع زدن محکم بستن
buttress
حائل نگهدار
buttress
پایه
buttress
شمع پشتیبان دیوار
buttress
شکاف
buttress
مجردی
buttress
جرز
buttress
پشت بند
buttress
دیوار پشت بند
buttress spacing
دوری محورهای پشت بندها
buttress brace
قید بادبندی
buttress centres
فاصله محوری پشت بندها
diagonal buttress
پایهادیب
buttress dam
سد پایهای
flying buttress
طاق مایلی که بدیوارساختمانی تکیه کرده وانرانگه میدار د
buttress dam
سد پشت بندار
hollow buttress
پشت بند تو خالی
hollow buttress
پشت بندصندوقهای
hanging-buttress
[پشت بند نگهدارنده]
[معماری]
flying buttress
شمع پشت بند
length of buttress
درازای پشتبند
arch-buttress
پشت بند شمشیری
angel-buttress
پشت بند
truss buttress dam
سد با پشتبند خرپایی
cross section of a buttress dam
قسمتحایلموربسر
fixed slab buttress dam
سد با پشتبند ثابت
round head buttress dam
سد پشتبنددار سر گرد
base course
قشر لعاب
to base one self
اعتماد کردن
to base one self
تکیه کردن
base course
لایه اساس قشر اساس
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
base course
قشر پی راه
base 0
decimal
sub base
زیر قشر
sub base
زیر بستر
base 0
پایه 01
first base
اولینپایگاه
base course
لایه شالوده
get to first base
<idiom>
موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
off base
<idiom>
غیر دقیق ،نادرست
r base
ار- بیس
second base
دومینپایگاه
knowledge base
پایگاه معلومات
data base
مبنای اطلاعات
knowledge base
پایگاه دانش
inorganic base
باز غیر الی
inorganic base
باز معدنی
hard base
باز سختbaseball
filbert base
پایگاه فریبنده
hard base
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
fuse base
پایه ی فیوز
fox base+
فاکس بیس پلاس
floating base
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
floating base
پایگاه شناور دریایی
filbert base
پایگاه دروغین
hard base
سکوی پرتاب مستحکم
knowledge base
پایگاه اگاهی
defense base
پایگاه پدافندی
defense base
پایگاه دفاعی
base width
ستبرای پایه
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
یکای بنیادی
base unit
یکان پایگاهی
base pairing
جفت شدن بازی
base symbol
علایم قراردادی مبنا
base surge
ابر پایه قارچ اتمی
base surge
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base stone
سنگ زیرین
base spray
بسک ته
base spray
بسکهای ته گلوله
base width
عرض پایه پهنای پایه
bayonet base
پایه لامپ میخی
data base
پایگاه داده ها
coupling base
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling base
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
conjugate base
باز مزدوج
column base
پایه ستون
column base
ته ستون
column base
زیرستون
chart base
چارت مادر
chart base
چارت مبنا
center base
میدان مرکزی
base unit
یکان مبنا
base speed
سرعت منتجه
base of a triangle
قاعده
[مثلثی]
[ریاضی]
hardwood base
پایهسختچوبی
fixed base
پایهثابت
dexter base
پایهراستی
concrete base
پایهیبتونی
centre base
ستونمرکزی
bracket base
پایهقلاب
base of splat
پایهپشتصندلی
wheel base
فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
magneto base
پایه مگنت
time base
مبدا زمانی
time base
ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
lamp base
پایهلامپ
magazine base
محلانبارخشاب
pin base
پایهمیله
base-court
حیات بیرونی
Attic base
پایه ی آتنی
Asiatic base
پایه یونی
[آسیایی]
It is base on a precedent.
مسبوق به سابقه است
wave base
سطحموج
telescope base
پایهتلسکوپ
swivel base
پایهگردنده
sprung base
تشکفنری
sinister base
منحنیانتهایی
recharging base
بخشتغذیه
tax base
ماخذ مالیات
tax base
مبنای مالیاتی
stanchion base
زیرستون
octal base
هشت پایهای
number base
پایه عدد
number base
عدد پایه
number base
مبنای عددی
naval base
پایگاه دریایی
monetary base
پایه پولی
monetary base
مبنای پولی
mobilization base
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
mobilization base
مبنای بسیج
loktal base
لامپ قفلی
loctal base
لامپ قفلی
polyacid base
باز چند اسیدی
polyacidic base
باز چند اسیدی
prisoners base
بازی گرگم بهوا
staging base
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
square base
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
software base
مبنای نرم افزار
soft base
باز نرم
single base
تک مادهای
single base
باروت یک حبهای
sight base
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
schiff base
باز شیف
return to base
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
pseudo base
شبه باز
production base
مبنای تولید یا تولیدات ملی
lewis base
باز لوویس
base of fire
مبنای اتش
base hit
ضربه به داخل محوطه باامتیاز
base fuze
ماسوره ته پران
base fuze
ماسوره ته
base fuze
ماسوره ته گلوله
base frame
چهارچوب زیر دستگاهها
base font
فونت پیش فرض
base font
فونت پایه
base flow
مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow
جریان پایه
base ejection
پرتاب شونده از ته
base ejection
ته پران
base development
ساختن پایگاه
base depot
امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
base defense
پدافند پایگاه
base defense
پدافند از پایگاه
base cover
عکس برداری اولیه
base court
حیاط بیرونی یاعقبی
base ignition
احتراق تحتانی
base level
تهتراز
base number
عدد پایه
base number
عدد مبنا
base mortar
قبضه مبنا
base mortar
خمپاره مبنا
base memory
حافظه پایه
base map
نقشه مبنا
base map
نقشه پایگاه
base map
نقشه مادر
base loading
بار اولیه
base loading
بارگیری انجام شده در پایگاه
base line
خط توجیه
base line
خط کور
base line
خط مبنا
base line
خط پایه
base complex
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
base command
فرماندهی پایگاه
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
air base
پایگاه هوایی
base rates
ارزش اولیه
base rates
نرخ مبنا
base rates
تعرفه مبنا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com