English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
beam column framing ساختمان با قابهای متشکل ازتیر و ستون
Other Matches
framing یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
framing قاب بندی
framing control پیچ تنظیم تصویر
space framing قالب بندی فضائی
framing systems سیستمهای قابدار
framing error خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
timber framing استخوانبندی چوبی
column خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
fifth column دستگاه جاسوسی
column بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column ستون
column by column ستون به ستون
column ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
column استاتور
column رکن
fifth column ستون پنجم
column برج
column ستون
column پایه
column ستون نظامی
column ردیف
column ستون روزنامه
column ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column صف ستون راهپیمایی یاموتوری
chromatographic column ستون کروماتوگرافی
column capital سرستون
close column ستون جمع
close column ستون بسته
half column نیم ستون
guide column ستون راهنما
column base ته ستون
column action عمل ستونی
column base زیرستون
cased column ستون پوشش دار
parallel column ستونهای موازی
packed column ستون پر شده
opem column ستون باز
mercury column ستون جیوه
march column ستون راهپیمایی
main column ستون اصلی
machine column پایه یا ستون دستگاه
length of column طول ستون
laced column ستون مشبک با بستهای چپ وراست
hempel column ستون همپل
half column شبه ستون
card column ستون کارت
positive column ستون مثبت
column base پایه ستون
column of riflemen ستون تفنگداران
column rule خط برنج
column splice وصله ستونها
column ways راهنمای ستون
comment column ستون توضیحی
composite column ستون مرکب
fractionating column ستون تجزیه
fractionating column برج تقطیروتجزیه
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
engaged column ستون مقید
engaged column ستون درون جرزیا دیوار
column indicator نشانگر ستونی
column head عناصر سرستون
column binary دودویی ستونی
column binary دودوئی ستونی
column chromatography کروماتوگرافی ستونی
column cover پوشش ستون
column formation آرایش ستون
column gap شکاف بین ستون
column gap شکاف ستون
column graph نمودار ستونی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
column head بار ستون
column head سرستون
engaged column نیم ستون
spinal column تیره پشت ستون مهره
agony column ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
hull column پایه بدنه
column of mercury ستونجیوه
column lock قفلپایه
column crank دستهپایه
central column ستونمرکزی
alcohol column ستونالکل
vertebral column ستون مهره
vertebral column تیره پشت
vertebral column ستون فقرات
transformer column ساق ترانسفورماتور
absorption column ستون جذب
gossip column ستونغیبت
gossip column gooseflesh
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
spinal column ستون مهره ها
spinal column ستون فقرات
advertising column ستون آگهی
isoculculating column دسته ستون
half-column نیمه ستون
semi-column نیم ستون
column cochlis [ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
column caelata [ستون های شاخ و برگی]
column caelata [ستون با تیرهای مزین شده]
cassed column ستون پوشش دار
Antonine column [یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
hex-column طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
airmobile column ستون هوارو
streeing column میل فرمان
absorbing column ستون جذب
route column ستون راه
route column ستون راهپیمایی
reflux column ستون باز روانی
storming column ستون حمله
storming column واحد مامورحمله
streeing column ستون فرمان
an engaged column نیم ستون
airmobile column ستون متحرک هوایی
eighty column screen صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
double column miller دستگاه فرز دو ستونی
eighty column card کارت هشتاد ستونی
stacked column graph نمودار ستونی انباشته
column text chart جدول متن ستونی
stacked column chart جدول ستونی انباشته
column wise recalculation محاسبه مجدد ستونی
spinning band column ستون نوار چرخان
continuous packing column ستون پر شده پیوسته
double column machine دستگاه دو ستونی
double staggered column ستون دو خطه زیگزاگ
double staggered column ستون راهپیمایی دوبله
column research council شورای تحقیق بر ستونها
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
cadre strength column ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
column bases plates صفحات تقسیم فشارپای ستونها
steering column tube لوله فرمان
steering column lock قفل فرمان اتومبیل
air movement column ستون هوایی
column screw press پرس پیچی ستونی
air movement column ستون حرکت هوایی
column major order بترتیب ستونی
double column planner miller دستگاه فرز با صفحه تراش دروازهای
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
steering column gear change اتصال چرخ دنده فرمان
knee and column milling machine دستگاه فرز زانویی و ستونی
four column friction screw press پرس اصطکاکی چهار ستونی
linked pie/column graph نمودار گرد و ستونی پیوسته
one hyndred percent column graph نمودار یکصد درصد ستونی
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
linked pie/column chart graph column/pie linked
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
t beam تیر سپری
off the beam <idiom> اشتباه ،خطا
t beam تیراهن T شکل
on the beam <idiom> خوب انجام دادن
i beam تیر اهن یا فولاد
i beam or i beam تیری که به شکل ) باشد
beam تیر بنا
h beam تیر بال پهن
beam ترازو میله
beam شاه تیر فرسب
beam نورد
beam ستون
beam تیرک
beam عریضترین قسمت قایق
beam دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
beam باریکه
beam حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
beam مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
beam شاهین ترازو
beam میله
beam شاهپر تیرعمارت
beam نورافکندن پرتوافکندن
beam پرتو
beam شعاع
beam تیر
beam عرض ناو
beam عرض ستون نور نورافکن شعاع نور
beam تیر سقف
beam نورافکندن
supporting beam تیر حمال
beam switching کلیدزنی انتن
tie beam تیر کش
to be on her beam ends نزدیک بوارونه شدن
to be on her beam ends درخطربودن
supporting beam تیر باربر
to be on her beam ends یک برشدن
angle beam تیراهن نبشی
unsymmetrical beam تیر غیرمتقارن
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
the beam sagged تیر شکم داد
to kick the beam خشک بودن
to kick the beam کم بودن
sun beam پرتو افتاب
stress in beam تنش در تیرها
small beam تیرچه
sleeper beam بالشتک
sleeper beam زیر سری
simple beam تیر ساده
simple beam تیره ساده
sill beam تیر درگاه
sill beam تیرک استانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com