Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (3 milliseconds)
English	Persian
bearer stock	سهام و اوراق قرضه بدون نام
bearer stock	اسناد در وجه حامل
Other Matches
bearer	در وجه حامل
bearer	حامل
bearer	درخت بارور
bearer	اورنده
bearer bond	سند قرضه
bearer cheque	چک حامل
bearer cheque	چک در وجه حامل
bearer bond	قرضه بدون نام
bearer policy	بیمه نامه بدون نام
bearer securities	اوراق بهادار بی نام
bearer share	سهم بی نام
bearer shares	سهام بی نام
bearer bond	سند در وجه حامل
bearer bond	سند حامل
warrant to bearer	به حواله کرد حامل
water bearer	دلو
standard bearer	علمدار
standard bearer	پیشوا
stretcher bearer	حامل تخت روان
stretcher-bearer	حامل تخت روان
Please pay the bearer .	دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
armor bearer	مسلح
armour bearer	سلاحدار
water bearer	ریزنده اب ابریز
water bearer	ساکب الماء
standard bearer	پرچم دار
tale bearer	سخن چین
mace bearer	گرزدار
stand bearer	پرچم دار یکان
saddle bearer	متکا
saddle bearer	زیرسری
pay to the bearer	دروجه حامل بپردازید
saddle bearer	تکیه گاه
purse bearer	کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
purse bearer	تحویلدار
purse bearer	کیف بر
mace bearer	چاووش
torch bearer	مشعل دار [ابزار]
litter bearer	برانکاردکش
litter bearer	متصدی برانکارد
payable to bearer	قابل پرداخت در وجه حامل
tale bearer	خبربر
office bearer	بعدا پرسیده شود
armor bearer	حامل اسلحه زرهدار
pall bearer	کسیکه در همراهی با جنازه
color bearer	پرچم دار
color bearer	کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
payable to the bearer	در وجه حامل
colour bearer	پرچم دار
cost bearer	باارزش
cross bearer	صلیب بردار
cross bearer	علم دار
pall bearer	شرکت میکند
cup bearer	ساقی
cup bearer	چمانی
Aquarius the Water Bearer (January 20)	برجدلو
out of stock;ex stock	از موجودی یاذخیره
to have in stock	موجود داشتن
take stock <idiom>	جمع بندی کردن
stock-still	بی جنبش
stock	ذخیره کردن
stock still	بی جنبش
stock still	بی حرکت
to take stock of	برانداز کردن
take stock of <idiom>	شمردن فرصتها
in stock <idiom>	روی بورس
stock	سهام سرمایه
stock	تنه
stock	کنده
stock	موجودی موجودی کالا
stock	اماد ذخیره
stock	ذخیره
stock	ذخیره ذخیره کردن
stock	انبار
stock	قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock	میله لنگر
stock	موجودی
stock	موجودی کالا ذخیره
stock	انبارکردن
stock	ته ساقه
stock	مواشی پیوندگیر
stock	:حاضر
stock	موجود
stock	دم دست
stock	درانبار
stock	اماده
stock	نیا
stock	به موجودی افزودن
stock	سهم
stock	انباشته انباره
stock	پایه دسته ریشه
stock	قنداق تفنگ
stock	ذخیره اولیه
stock	جوراب ساق بلند
stock	عادی ازلحاظ مدل
stock	دسته حدیده
stock	بدنه رنده
stock	ماده اولیه
stock	دسته ابزار و اسلحه
stock	موجودی ذخیره
stock-still	بی حرکت
stock	موجودی انبار
out of stock <adj.>	غیر موجودی کالا [در انبار]
stock	جامع نسب
stock	دودمان
stock	دسته چوب ماهیگیری
stock	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock	رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock	: مایه
stock	سهام
stock	مال التجاره
stock	عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock check	کنترل موجودی
stock accounting	حسابداری موجودی
stock accounting	حساب کالاهای موجود
stock adjustment	تعدیل موجودی
stock control	کنترل موجودی
stock adjustment	تطبیق موجودی
stock and die	دسته حدیده و حدیده
stock audit	حسابرسی موجودی
stock bottle	شیشه ذخیره
stock broker	دلال سهام
stock control	کنترل ذخیره انبار
stock broker	دلال بورس
stock control	کنترل موجودی انبار
stock certificate	گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock company	شرکت سهامی
stock broker	کارگزار بورس
stock clerk	انباردار
stock account	حساب موجودی
money stock	عرضه پول
outside [stock exchange] <adj.>	خارج از بورس [فروخته شده ]
reserve stock	موجودی ذخیره
reserve stock	اماد ذخیره
preferred stock	سهام ممتازه
preferred stock	سهم ممتاز
raw stock	موجودی مواد خام
safety stock	موجودی تضمینی
safety stock	موجودی ذخیره انبار
spares stock	موجودی لوازم یدکی
service stock	امادرزمی
service stock	اماد و کالاهای جنگی
stock evaluation	بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
seed stock	نیروی ذخیره
seed stock	ذخیره بذرکاشتنی
stock exchange	بورس اوراق بهادار
stock dividend	سهام صادره بابت سود سهام
stock exchange	بورس سهام
surplus stock	موجودی مازاد
surplus stock	موجودی اضافی
stock yard	حیاط طویله
stock watering	سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation	ارزیابی موجودی
stock trading	خرید و فروش سهام
stock talking	سیاهه برداری از موجودی
stock taking	رسیدگی به موجودی
stock solution	محلول ذخیره
stock shears	قیچی پادار
stock control	کنترل وسفارش موجودی انبار
to i. one's capital in stock	سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
to lay in a stock	موجودی تهیه کردن
take stock in (usually negative) <idiom>	باورداشتن
We dont have it in stock .	این جنس موجود نیست ( نداریم )
stock pot	قابلمهگود
laughing stock	مورد تمسخر
laughing stock	مضحکه
laughing stock	مایهی خنده
warehouse stock	موجودی انبار
valuation of stock	ارزیابی موجودی
treasury stock	سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
stock saddle	نوعی زین
stock room	انبار کالا
stock room	انبار
stock jobber	محتکر سهام دلال سهام
stock jobber	سفته باز
stock in trade	لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade	مال التجاره
stock in trade	موجودی کالای مغازه
stock holder	سهامدار
stock holder	صاحب سهم
stock funds	اعتبار خریدنقدی
stock funds	اعتبار نقدی اماد
stock exchnge	بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock jobbery	سفته بازی
stock jobbing	سفته بازی
stock level	سطح انبار
vine stock	نیایبرگمو
stock requisition	تقاضا جهت کالا
stock requisition	درخواست کالا
stock record	سابقه موجودی
stock piling	ذخیره کردن در انبار
stock piling	ذخیره نمودن
stock piling	انبار کردن
stock number	شماره فنی انبار شماره انبار
stock number	شماره فنی جنس
stock level	سطح ذخیره انبار
stock exchnge	بورس
excess stock	مواد اضافی
common stock	سهام عادی
common stock	سهام معمولی شرکت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com