Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 71 (6 milliseconds)
English	Persian
behavior modification	تغییر رفتار
Other Matches
modification	تغییر وتبدیل
modification	تصرف در معنی
modification	تبدیل
modification	تغییر شکل بلوری
modification	بهسازی
modification	دستوراتی در حلقه که دستورات دیگر یا داده درون برنامه را تغییر میدهد
modification	تغییر اعمال شده به چیزی
modification	پیرایش اصلاح
modification	تغییر
modification	بهتر کردن مدل
modification	تعویض مدل
modification	تغییر شکل دادن
modification	بهبودبخشیدن
modification	اصلاح مدل
modification	تعدیل
modification	اصلاح
behavior	وضع
behavior	سلوک اخلاق
behavior	حرکت
behavior	رفتار
modification factor	ضریب تعدیل کننده
modification kit	جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
data modification	اصلاح داده ها
modification number	شماره نوسازی وسیله
modification of the articles	تغییر اساسنامه
modification order	سفارش اصلاحی
address modification	اصلاح نشانی
address modification	پیرایش نشانی
ammunition modification	بهبودمهمات
ammunition modification	بهتر سازی مهمات
address modification	اصلاح آدرس
His behavior was stupid.	رفتارش احمقانه بود.
maternal behavior	رفتار مادری
locomotor behavior	رفتار جابه جایی
learned behavior	رفتار اموخته
incipient behavior	رفتار اغازین
elicited behavior	رفتار فراخوانده
nonverbal behavior	رفتار غیرکلامی
problem behavior	رفتار مشکل افرین
purposive behavior	رفتار غایت نگر
regressive behavior	رفتار واپس رو
ritualistic behavior	تشریفات وسواسی
social behavior	رفتار اجتماعی
spontaneous behavior	رفتار خودانگیخته
target behavior	رفتار اماج
verbal behavior	رفتار کلامی
expressive behavior	رفتار بیانگر
overt behavior	رفتار اشکار
automatic behavior	رفتار خودکار
apopathetic behavior	رفتار گروه زاد
collective behavior	رفتار جمعی
behavior rehearsal	تمرین رفتار
behavior repertoire	خزانه رفتار
behavior sampling	نمونه گیری از رفتار
behavior therapy	رفتار درمانی
contact behavior	رفتار تماس جویانه
avoidance behavior	رفتار اجتنابی
explicit behavior	رفتار اشکار
elastic behavior	حرکت ارتجاعی
elastic behavior	رفتار ارتجاعی
detour behavior	رفتار غیر مستقیم
ambivalent behavior	رفتار دو سوگرا
implicit behavior	رفتار نااشکار
covert behavior	رفتار نااشکار
aircraft modification and control	کنترل و هدایت هواپیما
modification work order	حکم کار نوسازی
modification work order	برگ درخواست نوسازی
organizational citizenship behavior	رفتار شهروندی سازمانی
acid base behavior	خاصیت اسیدی- بازی
Her behavior was ecough to make me swar.	رفتارش کفرم را در آورد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com