Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
English
Persian
bench height
ارتفاعگسل
Other Matches
tree bench
[bench encircling a tree trunk]
نیمکت
[دور تنه ]
درخت
height
بلندی
height overall
ارتفاع ساختمان
it was at its height
به منتهای درجه رسیده بود
x height
ارتفاع x
They are of the same height.
هم قد یکدیگرند
height
رفعت
height
ارتفاع
height
جای مرتفع
height
اسمان
height
عرش
height
منتهادرجه
height
تکبر
height
قد
height
عظمت
height
ارتفاعات
height
دربحبوحه
bench
میز ابزار
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench
میز کار
bench
میز قالب گیری
bench
میز
bench
هیات قضات محکمه
bench
سکو
bench
نیمکت
bench
کرسی قضاوت جای ویژه
bench
روی نیمکت یامسند قضاوت نشستن یانشاندن
bench
نیمکت گذاشتن
bench
بر کرسی نشستن
bench
سکوی کوهستانی
bench
میز کار دستگاه
bench
نیمکت ذخیره ها
bench
مسند قضاوت
height of burst
ارتفاع ترکش
height of centers
ارتفاع مرکز
height of eye
ارتفاع راصد
height of fill
ارتفاع خاکریز
height of fill
بلندی اکند
height of building
بلندی ساختمان
height money
اضافه بهای کار در ارتفاع
height hole
چاه هوایی
height delay
زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
height datum
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
height clearance
ارتفاع مجاز
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
decision height
حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
critical height
بلندی بحرانی
critical height
ارتفاع بحرانی
height of rise
ارتفاع ابگیر
height of rise
ارتفاع برجستگی
wave height
ارتفاعموج
height scale
پایهارتفاع
height of the dive
ارتفاعپرش
height control
تنظیماتفاع
height adjustment
میزان ارتفاع
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
vertex height
قله مسیرگلوله حداکثر ارتفاع منحنی
vertex height
قله منحنی مسیر
optimum height
ارتفاع مطلوب
optimum height
ارتفاع حداکثرقابل استفاده
optimum height
حداکثر ارتفاع
line height
ارتفاع خط
height of site
ارتفاع سکوی موشک یاموضع
height of site
ارتفاع پایگاه
How tall are you ? what is your height ?
قدت چقدر است ؟
closed height
حداکثر ارتفاع لیفتراک
bombing height
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
cap height
ارتفاع حروف بزرگ
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
absolute height
ارتفاع نسبت به سطح دریا
height of site
ارتفاع ایستگاه
bombing height
ارتفاع بمباران
penalty bench
منطقه پنالتی که بازیگراخراجی انجامینشیند
widow bench
میراث زوجه
bench mark
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
bench mark
رپر
bench mark
نشانه مبنا
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
bench mark
شاخص مبداء
ride the bench
بازیگر ذخیره
garden bench
نیمکت باغ
officials' bench
نیمکتمربیان
players' bench
نیمکتبازیکنان
team bench
نیمکتبازیکنان
bench jockey
ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
bench warmer
ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
bench check
ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
front bench
اعضایپارلمانیکهدردولتهممسئولیتدارند
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
bench lathe
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
be raise to the bench
بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
assembly bench
میز مونتاژ
bench seat
صندلیاتومبیل
bench mark
نشان
bench mark
انگپایه
incline bench
تخته وزنه برداری
bench mark
نشانه
carpenter's bench
دستگاه نجاری
carpenter's bench
خرپشت
carpenter's bench
میزکار
drawing bench
میز رسم
draw bench
میز رسم
carpenters bench
میز درودگری
cross bench
نیمکت بیطرفان در مجلس
circular saw bench
اره کمانهای میزی
clear the bench
استفاده از ذخیره ها
to sit on the bench
روی نیمکت نشستن
bench warrant
حکم دادگاه یا قاضی علیه شخص گناهکار
bench wall
دیوار تکیه گاه
backless bench
نیمکت
[صندلی]
بدون پشتی
bench mark
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
bench micrometer
میکرومتر رومیزی
bench stone
سنگ سمباده رومیزی
park bench
نیمکت پارک
bench press
پرس میزی
circular bench
نیمکت گرد
[دایره ای]
half height drive
نیم گردان دیسک
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
to bring to the same plane
[height]
به یک صفحه
[بلندی]
آوردن
no vehicles over height shown
عبوروسایلنقلیهکهبیشترازحدنشاندادهشدهاندممنوع
height of the volleyball net
بلندای تور والیبال
height of the volleyball net
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
cloud top height
ارتفاع صعود قارچ اتمی
jump height curve
منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
condenser height adjustment
تنظیم انقباض ارتفاع
height adjustment screw
پیچ تنظیم ارتفاع
height adjustment foot
پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment scale
پایه تنظیم ارتفاع
bench milling machine
ماشین فرز رومیزی
bench scale process
فرایند کارگاهی
bench tapping machine
ماشین مته رومیزی
bench type radial
میز نوع شعاعی
dial bench gage
میز اندازه گیری
cold drawing bench
میز سردکشی
bench drilling machine
میز دستگاه درل
bench by a back injury
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
queens bench division
دادگاه ملکه
tidal bench mark
شاخص جزر و مد
double-back bench
نیمکت جفتی
[پشت به پشت یا یک ردیفه]
tidal bench mark
انگپایه کشندی
carver's bench screw
پیچمخصوصنیمکت
height equivalent of theroretical plate
ارتفاع معادل بشقابک نظری
Line up the children in order of height.
بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com