Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
bill payable
برات قابل پرداخت
Other Matches
payable
واجب الاداء
payable
قابل پرداخت
payable
پرداختنی
payable immediately
قابل پرداخت فوری
payable at maturity
موجل
payable in advance
قابل پیش پرداخت
payable to the bearer
در وجه حامل
payable to bearer
قابل پرداخت در وجه حامل
payable in arrears
قابل پرداخت در سررسید
payable on demand
پرداخت عندالمطالبه
payable at sight
قابل پرداخت به محض رویت به رویت
payable at sight
بی وعده
payable at sight
پرداخت دیداری
payable at destiination
قابل پرداخت در مقصد
payable at maturity
وعده دار
payable at maturity
قابل پرداخت دراینده
accounts payable
حساب قابل پرداخت
payable at sight
دیداری
bills payable
برات های پرداخت کردنی
payable at sight
رویتی
payable to order
قابل پرداخت به حواله کرد
freight payable at destination
هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
benefits payable to surviving dependents
مزایای قابل پرداخت به وابستگان بازمانده
marriage portion payable at any time
مهر معجل
net amount payable to contractor
مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
marriage portion payable at any time
مهر عندالمطالبه
way bill
بارنامه دریایی
way bill
بارنامه راه اهن
way bill
بارنامه
way bill
سند حمل
bill of e.
برات
bill
منقار
bill
نوک
got through (the bill got through the ma
لایحه از مجلس گذشت
May I have my bill, please?
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill nye
صورتحساب
the bill
صورت حساب
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
bill
حواله
bill
تهیه کردن صورتحساب
to f. the bill
واجدشرایط بودن
bill
نوعی شمشیرپهن
bill
نوک بنوک هم زدن
bill
قبض
bill
قبض صورتحساب
bill
صورتحساب
bill
برات
bill
صورتحساب دادن
bill
اسکناس
bill
اسنادبازرگانی
bill
لایحه
bill
سند
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
بیجک
bill
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
گزارش جریان دعوی
bill
دادخواست
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
protect a bill
وجه براتی را تامین کردن
retiring a bill
براتی را تسویه کردن
play bill
اگهی نمایش
road bill
بارنامه
play bill
اعلان نمایش
members bill
member
foreign bill
حواله ارز خارجی
fly bill
اگهی دستی
fly bill
اعلان دستی
first reading of a bill
شوراول لایحه
financial bill
لایحه مالی
due bill
برات پرداختنی
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill
سند بدهی
dishonour a bill
نکول
foreign bill
برات ارزی
foreign bill
برات خارجی
member's bill
طرح قانونی
bill of oredit
اوراق قرضه دولتی
long bill
نوک دراز
hook bill
منقارعقابی
hook bill
منقار نوک برگشته
hawks bill
لاک پشت منقار دار
hawk bill
لاک پشت ابی
hard bill
پرندگان سخت منقار
foreign bill
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
currency of a bill
مدت برات
usance bill
برات به وعده
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill
اسناد خزانه
transit bill
پروانه عبور
transit bill
اجازه عبور
training bill
برنامه اموزشی
to veto a bill
لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
victualling bill
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
wage bill
لیست حقوق
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
a hefty bill
صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
How much is my telephone bill?
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill
<idiom>
پرداختن
fill the bill
<idiom>
مناسب برای همه جا
double bill
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
bill posters
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
to protean a bill
وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill
براتی را فکول کردن
to bill and coo
باهم غنج زدن
stork's bill
شمعدانی عطر
station bill
جدول محلها
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill
مرغ مگس خوار
soft bill
پرنده منقار نازک حشره خوار
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
sight bill
برات دیداری
show bill
تابلو اعلان نمایش
short bill
برات کم مدت
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
stork's bill
گل عطر
stork's bill
برگ عطر
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
to bill and coo
بوسه بازی کردن
time bill
برنامه حرکت قطار
time bill
سفته مدت دار
through bill of lading
بارنامه سراسری
through bill of exchange
بارنامه سراسری
the bill of has come to mature
وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is undue
وعده برات نرسیده است
the bill is overdraw
سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
bill of particulars
شرح خواسته
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
bill of lading
ستمی کشتی
bill of lading
بارنامه
bill of indictment
کیفر خواست
bill board
تخته لنگر
bill of indictment
ادعانامه
bill book
دفتر بروات
bill of indicment
ادعا نامه
battle bill
لوحه جنگی ناو
banker's bill
صورتحساب بانکی
bill of oredit
اسنادخزانه
bill of materials
صورت حساب مواد
bill of materials
فهرست مواد
bill of material
فهرست مواد
bill of material
صورت قطعات
bill of loading
جواز کشتی
bill of loading
بارنامه کشتی
bill of lading
بار نامه کشتی
bill of lading
بار نامه
bill of indicment
کیفر خواست
bill broker
دلال برات
bill broker
واسطه تنزیل
bill of exceptions
صورت استثنائات
bill exchange
برات
bill hook
دستعاله
bill of exception
اعتراض نامه
bill of entry
افهارنامه ورودی
bill of entry
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce
طلاق نامه
bill of disfranchise
disfranchise
bill of costs
صورت هزینه دادرسی
bill of attainder
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exchange
برات ارزی
bill of guarantee
ضمانتنامه
bill of goods
فهرست تجارتی
bill of goods
صورت کالا
bill of exgchange
سفته
bill of exgchange
برات
bill exchange
برات بازرگانی
bill of exchange
برات
bill of exchange
برات مبادلهای
bill hook
دهره
bill of poreclosure
poreclosure
crow bill
انبرگلوله کش
clearing a bill
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
bill of fare
صورت غذا
bill of fare
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
برنامه
bill of fare
هزینه سفر
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
accommodation bill
برات دوستانه
cross bill
لایحه دفاعیه
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights
اعلامیه حقوق
cranes bill
شمعدانی
bill of health
گواهی بهداشت
bill of health
گواهی تندرستی
bill of health
گواهی صحت مزاج
cross bill
شکایت متقابل
bill of rights
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
creditor's bill
به ورثه میدهد
creditor's bill
رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
bill of rights
قانون اساسی امریکا
cranes bill
یکجورانبرجراحی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com