Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
biographical information blank form
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
Other Matches
biographical
وابسته بشرح زندگی
biographical
زندگینامهای
biographical
زیستنامهای
biographical inventory
پرسشنامه زندگینامهای
biographical method
روش زندگینامهای
biographical intelligence
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
biographical data
دادههای زندگینامهای
blank
نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است
blank
کدی که یک جای خالی چاپ میکند
blank
خانه خالی در صفحه گسترده
blank
فضایی در فرم که باید کامل شود
blank
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
blank
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blank
سفید فضای خالی
blank
جای خالی
blank
خالی
A blank look.
نگاه بی حالت ( بی روح )
blank
دستور برنامه که هیچ کاری انجام نمیدهد
blank
مشقی
blank
قامه
blank
بی اثر
blank
جای سفیدوخالی جای ننوشته
blank
سفید
blank
سفید سفیدی
blank
ورقه سفید
blank
ورقه پوچ
blank
توخالی
blank
نانوشته
blank
فاصله
blank
منگنه کردن
blank
بریدن
blank
شاهد
blank
خام
blank
ننوشته
blank
حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blank
ممانعت از امتیاز گیری حریف
blank
کارنشده
blank character
دخشه
blank character
فاصله
blank character
کاراکتر تهی
blank character
دخشه فاصله
blank character
کاراکتر جای خالی
blank check
چک سفید
point-blank
رک
point-blank
روبه نشان مستقیم
point blank
رک
point blank
روبه نشان مستقیم
point blank
مقابل هدف
blank cell
سل خالی
blank catridge
گلوله سلام
blank endorsement
برات سفید مهر
blank verse
شعرسپید
blank verse
شعر بی قافیه
blank verse
شعرمنثور
blank verse
شعر بی قافیه پنج وزنی
blank cartridge
فشنگ بی گلوله
blank ammunition
مهمات مانوری
blank ammunition
مهمات مشقی
blank bill
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
blank book
دفترسفید
blank book
کتابچه
blank cheques
سفید مهر
blank cheques
چک سفید
blank cheque
سفید مهر
blank space
جای خالی
blank tape
نوار نانوشته
circular blank
پلاتین
preference blank
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
to draw blank
نیافتن
endorsement in blank
فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
interest blank
برگ رغبت سنج
double-blank
دوطرفسفید
blank check
سندامضاء شده وبدون متن
draw a blank
<idiom>
نتیجه عکس گرفتن
to draw blank
گشتن وچیزی
blank cheque
چک سفید
point-blank
مقابل هدف
blank holder
ورق یا صفحه نگهدار کشویی
blank holder
ورق نگهدار
blank check
چک امضاء شده وسفید
blank check
چک سفید امضاء شده
blank check
چک امضاء شده بدون مبلغ
blank credit
اعتبار نامحدود
blank endorsement
حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
blank endorsement
فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
gear blank
چرخ دنده کار نکرده
blank flange
قطعه- ایکس
blank file
جای خالی در صف
blank file
محل خالی در ارایش صف جمع
blank experiment
ازمایش مچ گیری
blank signed document
سفید امضاء
vocational interest blank
پرسشنامه علائق شغلی
Leave this space blank.
این محل را خالی بگذارید ( چیزی در آن محل ننویسید )
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
He was snubbed . He drew blank.
دماغ سوخته شد ( خیط وبور )
blank signed cheque
چک سفید امضاء
strong vocational interest blank
رغبت سنج شغلی استرانگ
abusing a blank signed document
سوء استفاده از سفید امضاء
rotter incomplete sentences blank
برگ جملههای ناتمام راتر
I drew blank every time . None of my tricks worked .
هر نقشی زدم نگرفت ( ناموفق ماندم )
out of form
بدحالت
form
تشکیل دادن ساختن
form
بشکل دراوردن
form
قالب کردن
form
پروردن
form
شکل گرفتن سرشتن
form
فراگرفتن
form
صورت دیس
form
تشکیل دادن
form
فرم
form
برگه ورقه
form
طریقه
three form
فرم تریو
out of form
غیراماده
in form
اماده
re form
دوباره درست کردن
in form
خوش حالت
form
شکل
form
ریخت
form
ترکیب
form
تصویر وجه
form
روش
form
صورت
form
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form
شکل دادن
form
ورقه
form
ساخت
form
ایجاد یک شکل
form
صفحهای از صفحات کامپیوتری
form
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
form
یات مربوطه را وارد میکند
form
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
form
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form
نوع
form
قسم
form
طرز ورفتار
form
نظم فرم
form
شکل قالب
form
امادگی
form
سابقه فعالیت اسب
information
اطلاع
information
[on]
about somebody]
[something]
آگاهی
[در باره کسی یا چیزی]
information
اگاهی
information
[on]
about somebody]
[something]
خبر
[در باره کسی یا چیزی]
information
[on]
about somebody]
[something]
معلومات
[در باره کسی یا چیزی]
information
[on]
about somebody]
[something]
داده ها
[در باره کسی یا چیزی]
information
اخبار
information
اطلاعات
information
پرسشگاه
information
معلومات اگاهگان
for your information
برای اگاهی شما
information
سوابق
information
استخبار خبر رسانی
information
خبر
information
معلومات
information
مفروضات اطلاعات
information
اطلاع دادن
asking for information
استعلام
information
داده ها
information
معلومات معیطات
information
نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
information
دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
further information
آگاهی بیشتر
information
اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
Where can I get information?
از کجا می توانم بپرسم؟
information
داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
information
تهمت
information
اتهام
true form
فرم واقعی
in a topic form
بصورت عنوان
solemn form
طریقه رسمی
tooth form
شکل دندانه
to melted in to another form
بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
to set a form
فرم بستن
turnaround form
شکل برگشت
to form into groups
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
in binding form
به وجه ملزم
wave form
شکل موج
wave form
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
in due form
بطرز شایسته
sixth form
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
Form without substance .
صورت بدون معنی
eye-form
[شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
form-piece
[تکه های سنگ در مشبک کاری]
registration form
فرم ثبت نام
to form into groups
دسته بندی کردن
sight form
نمونه رصد
quadratic form
شکل درجه دوم
pyranose form
شکل پیرانوزی
structural form
شکل بنیانی
proposal form
فرم درخواست بیمه
proposal form
فرم پیشنهاد
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
structural form
شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
substance and form
جوهروعرض
quadratic form
معادله درجه دوم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com