English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
biological agent عامل میکربی
biological agent عامل زیستی
Other Matches
biological زیستی
biological زیست شناختی
biological میکربی
biological بیولوژیکی
biological control واپادزیستی
biological chemistry شیمی حیات [زیست شیمی]
biological clock زیست گشت
biological clock زیستآهنگ
biological clock ساعت زیستی
biological chemistry زیست شیمی
biological extinction انقراض زیستی
biological extinction نابودی زیستی
biological magnification بزرگنمایی زیستی
biological monitoring فرابینی زیستی
biological pollution الودگی زیستی
biological correlation همبستگی زیستی
biological weapon جنگ افزار میکربی
biological warfare جنگ میکربی
biological classification رده بندی زیستی
biological potential توان زیستی
biological defense پدافند میکربی
biological sciences علوم زیستی
biological shield حفاظ زیستی
biological shield سپر زیستی
biological system نظام زیستی
biological defense پدافند بر علیه تک میکربی
biological treatment تسویه زیستی
biological treatment کرد و کارزیستی
biological system سازگان زیستی
biological control کنترل زیست شناختی
biological chemistry بیوشیمی [زیست شیمی]
chemical biological and radiological میکربی ورادیولوژیکی
biological oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological half time زمان امکان فعالیت عامل میکربی
biological half time زمان فعالیت یک عامل میکروبی
nuclear biological chemical شیمیایی میکربی هستهای
chemical biological and radiological شیمیایی
agent نماینده عامل شیمیایی خرج
agent عنصر
agent ماده
agent واسطه
agent ارگان
agent عامل اطلاعاتی
agent فرستنده
agent پیشکار
agent نماینده
agent گماشته وکیل
agent مامور
agent عامل
agent کاگزار
agent واسطه عامل
agent مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agent برنامه یا نرم افزاری که روی یک ایستگاه کاری در شبکه اجرا میشود
agent نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agent وکیل
psychoactive agent ماده روانگردان
press agent مامور اگهی و تبلیغ
proxy agent نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
mercantile agent بازرگانی
news agent روزنامه فروش
overseas agent نماینده خارجی
nerve agent گازعصب
overseas agent نماینده درکشور بیگانه
oxidizing agent عامل اکسیداسیون
oxidizing agent عامل اکسنده
precipating agent عامل رسوب دهنده
nerve agent عامل شیمیایی عصبی
psychochemical agent عامل عصبی
mercantile agent نماینده
house agent دلال خانه
fusing agent عامل ذوب
forwarding agent نماینده حمل و نقل
forwarding agent متصدی حمل ونقل
forwarding agent واسطه حمل و نقل
forwarding agent عامل حمل و نقل
foaming agent عامل کف زای
fluxing agent ماده گدازاور
fluxing agent شارژ
fluorinating agent عامل فلوئوردار کننده
igniting agent عامل احتراق
incapacitating agent عامل بیهوش کننده
incapacitating agent گازبیهوشی
masking agent عامل پوشاننده
manufacturers' agent نماینده تولیدکننده
manufacturers' agent نماینده سازنده
manufacturer's agent نماینده سازنده
manufacturer's agent نماینده تولیدکننده
warning agent گند گاز
law agent نماینده حقوقی
law agent نماینده قضایی
land agent دلال معاملات ملکی
insurance agent نماینده بیمه
insurance agent عامل بیمه
fixing agent عامل تثبیت
psychochemical agent گاز عصبی
news agent خبرگزار
vomiting agent عامل تهوع اور
vesicant agent عامل شیمیایی تاول زا
vesicant agent گاز تاول زا
universal agent وکیل مطلق الوکاله
universal agent وکیل تام الاختیار
toxic agent گاز سمی
toxic agent عامل شیمیایی سمی
toxic agent ماده سمی
wetting agent ماده خیس کننده
wetting agent عامل خیس کننده
secret agent مامور مخفی
undercover agent مامورتحقیق مخففی
undercover agent کارآگاه مخففی
washing agent مواد شوینده
stripping agent رنگ زدا
stripping agent ماده رنگ بر
publicity agent نمایندهافکارعمومی
estate agent فروشندهزمینوملک
secret agent جاسوس
thickening agent عامل غلیظ کننده
stripping agent عامل رنگ گیر
shiping agent کارگزار بارگیری کشتی
sequestering agent عامل منزوی کننده
sequestering agent عامل کمپلکس دهنده
scholastic agent شاگرد پیدا کن
scholastic agent دلال تدریس
sales agent نماینده فروش
resolving agent عامل تفکیک کننده
releasing agent عامل رهاکننده
shiping agent حق العمل کار بارگیری کشتی
shipping agent شرکت حمل
shipping agent موسسه حمل کالا
special agent وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
sole agent نماینده منحصر بفرد
sole agent نماینده انحصاری
smoke agent ماده دودانگیز
vomiting agent گازاستفراغ اور
smoke agent عامل شیمیایی دودانگیز
shipping agent نماینده شرکت کشتیرانی
shipping agent اژانس حمل
reducing agent عامل کاهنده
filming agent چسباننده
chemical agent ماده شیمیایی
antimateriel agent عامل فساد اماد
anticrop agent عامل ضدمحصولات کشاورزی
anticrop agent عامل ضد غلات
alloying agent عنصر الیاژی
alkylation agent عامل الکیل دار کننده
alkylating agent عامل اکلیل دار کننده
agent representative عامل
agent officer افسر عامل پرداخت
agent net شبکه اطلاعاتی
antimateriel agent عامل مخصوص فاسد کردن اماد
antiplant agent عامل ضد رویش گیاهان
bleaching agent عامل رنگبر
chemical agent عامل شیمیایی
chelating agent عامل کی لیت ساز
catalytic agent عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
casualty agent عامل ایجاد تلفات و ضایعات
blowing agent عامل پف کننده
blood agent عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
blood agent مدت پرواز
blister agent گاز تاول زا
blister agent عامل تاول زا
agent de change دلال ارزی
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
aerating agent مادهای که به بتن اضافه میشود تا توزیع حبابهای هوا را در بتن یکنواخت نماید و اثر ان ازدیادمقاومت در مقابل یخبندانهای سخت میباشد
acetylating agent عامل استیل دار کننده
accelerating agent کاتالیزور
accelerating agent ماده تسریع کننده
absorbing agent عامل جذب
travel agent بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agent سفر ارا
travel agent سفرچین
agent provocateur مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
acetylizing agent عامل استیل دار کننده
acidulating agent اسیدی کننده
acidulating agent ماده اسیدی کننده
aerating agent هوادهنده
adhesion agent عامل چسبندگی
adhesion agent چاشنی چسب افزا
adhesion agent ماده تشدیدکننده خواص
adhesion agent مایه چسب افزا
addition agent عامل افزودنی
addition agent ماده افزودنی
acylating agent عامل اسیل دار کننده
action agent مسئول اقدام در مورد هدفها مسئول تقویم و تفسیر هدفها
free agent بازیگر بدون قرارداد
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
developer agent عامل فهور
detonating agent عامل منفجر کننده
demasking agent عامل عریانساز
degreasing agent عامل پاک کننده روغن
defoliating agent عامل از بین برنده برگ وسبزینه درختان
defoamer agent کف زدای
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
cyanogen agent عامل سیانید
customs agent نماینده گمرکی
customs agent واسطه کارهای گمرکی
developer agent ماده فهور
diplomatic agent مامور سیاسی
factoring agent عامل تنزیل
executive agent شعبه اجرایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com