English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (1 milliseconds)
English Persian
bishops of opposite colours فیلهای ناهمرنگ شطرنج
Other Matches
opposite coloured bishops فیلهای ناهمرنگ
bishops پیل
bishops اسقف
bishops فیل شطرنج
herwitz bishops فیلهای هورویتس
herwitz bishops فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
bishops opening گشایش فیل شطرنج
two bishops sacrifice قربانی لاسکر
two bishops sacrifice قربانی دو فیل
opposite ضد عکس
opposite روبرو معکوس
opposite وارونه از روبرو
opposite روبرو
opposite مقابل
opposite ضد
opposite برابر
opposite عکس قضیه
from opposite directions از دوطرف روبروی هم
opposite number هم مقام
opposite number همشان
opposite number همتا
opposite to the house روبروی خانه
opposite the house مقابل خانه
opposite the house روبروی خانه
opposite phase فاز متقابل
opposite meaning معنی وارونه
opposite meaning معنی متضاد
on the opposite side در انسوی دیگر
In the opposite direction . درجهت مخالف
on the opposite side در طرف روبرو
from opposite directions از دو طرف مقابل
in the opposite direction. در جهت مخالف
opposite numbers افسران مشغول به کار
opposite numbers افسران شاغل
colours رنگ
colours سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
colours صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colours دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colours رنگزدن
colours رنگامیزی
colours ملون کردن
colours رنگ کردن
colours شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
colours تغییر رنگ دادن
colours بشره
colours فام
colours جدول شماره هایی که ویندوز
colours برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colours امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours میزان خالص بودن سیگنال رنگ
colours انتخاب رنگهایی که در حال حاضر در تصویر استفاده می شوند
colours چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
opposite prompt side طرفکاملابرعکس
Injustice is the opposite of justice. ظلم ضد عدل است
field colours پرچم نظامی
examples of colours نمونهرنگهای
with flying colours با
variegated colours رنگهای گوناگون
oil colours رنگ روغنی
intershot with colours گله گله رنگ شده
primary colours رنگهای اصلی
spectral colours رنگهای طیف
spectral colours رنگهای طیفی
the prismatic colours رنگهای هفتگانه شوسه
to blend colours زنگ امیزی کردن
field colours پرچم کوچک
with flying colours فیروزی وافتخار
Our office is facing (opposite)the restaurant. دفتر ما روبروی رستوران است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com