English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
black list لیست سیاه
black list فهرست سیاه
black list فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
Search result with all words
To be in someones black list (book). درلیست سیاه کسی بودن
Other Matches
list لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
list نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
list لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
list فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
list مجموعه موضوعات مرتب شده داده
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
list لیست
two way list لیست دو طرفه
list لیست گرفتن
list سیاهه برداشتن
list سیاهه
list لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
list در فهرست نوشتن
list صورت کردن
list فهرست کردن
list در فهرست واردکردن
list سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
list فهرست
list صورت
list سیاهه جدول
list میل
list کنار
list تمایل کجی
list میدان نبرد
list سجاف
list درلیست ثبت کردن
list شیار نرده
list کج شدن قایق به یک سمت
list یک پهلو شدن
list کج شدن
list شیار کردن اماده کردن
list نوار
list حاشیه
list خوش امدن دوست داشتن
list کج کردن
parts list فهرست قطعات
pauper list صورت گدایان یا اعانه بگیران
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
short-list فهرست کوتاه
mailing list فهرست پستی
polling list سیاهه رای گیری
parts list لیست اجزاء
berne list کتاب علایم شناسایی بین المللی
LIST chunk که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
multilinked list لیست چند پیوندی
nominal list فهرست نامها
assembly list سیاهه همگذاری
nominal list صورت اسامی
packing list فهرست بسته بندی
packing list صورت بسته بندی
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
part list فهرست اجزاء
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
parts list لیست قطعات
berne list کتاب معرفهای بین المللی مرس
binnacle list فهرست استراحت پزشکی
telephone list لیستحافظهتلفن
move list فهرست بازیگران غیرفعال
hit list فهرست ضربه
sick list صورت بیماران
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
trig list لیست مثلثاتی
to list one's doors رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
starter's list فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
list processing لیست پردازی
the free list صورت کالای بی گمرک
stop list صورت متخلفین
subscripted list لیست زیرنویس دار
symmetric list لیست متقارن
target list لیست اماجها
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
share list صورت بهای سهام شرکتها
polling list سیاهه نمونه برداری
price list فهرست قیمت
price list لیست قیمت
promotion list لیست ترفیعات
property list سیاهه خواص
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
pushdown list لیست پایین فشردنی
pushup list لیست بالا فشردنی
push down list لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
requirements list فهرست نیازمندیها
reserved list صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
sequential list لیست ترتیبی
target list لیست هدفها
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
list of targets لیست هدفها
list of lights کتاب چراغها
free list صورت کالاهای بی گمرک
free list صورت مجانی ها
excused list فهرست معاف ها
error list سیاهه خطاها
disabled list فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
dense list لیست متراکم
circular list لیست مدور لیست حلقوی
circular list لیست دایرهای
check off list برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
hatch list لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
list of books فهرست یا صورت کتابها
linear list لیست خطی
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list لیست انتظار
linked list لیست پیوسته
linked list لیست پیوندی
light list چراغ نامه
key list لیست کلیدهای رمز
key list فهرست کلید رمز
list lessly بیحالانه
list lessly از روی بی علاقگی
indexed list لیست شاخص دار
check list سیاهه مقابله
chained list لیست زنجیری
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
list slippers کفش کتانی
list slippers کفش ماهوتی
list structure ساختار لیست
loading list لیست بارگیری خودرو
sucker list <idiom> لیستی از اشخاص ساده لوح
moderated list لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
money list لیست حقوق
Your name was at the bottom of the list اسمتان ته فهرست بود
stop list اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
money list لیست پرداخت حقوق
shopping list لیستخرید
list slippers کفش پارچهای
honours list لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
chained list لیست زنجیرهای
list processing پردازش لیست
list of targets لیست اماجها
list price فهرست قیمتها
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
list of promotiona صورت ترفیعات
list price قیمت فاکتور
list price قیمت فهرست شده
double linked list لیست پیوندی مضاعف
mailing list program برنامه لیست پستی
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
spare parts list فهرست لوازم یدکی
bulleted list chart لیست جدولی بولت دار
essential item list فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
list processing langauge زبان لیست پردازی
list processing langauge زبانهای پردازش لیست
tariff price list نرخ
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
His nave was struck off the list. نامش را از فهرست زده اند
authorized parts list لیست قطعات مجاز
authorized stockage list صورت شارژ انبار
authorized stockage list لیست ذخیره انبار مجاز
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
black out حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
black سیاه کردن
black بازیگر دوم شطرنج
in the black <idiom> سود بردن
black بستانکار بودن در حساب
black 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
black بی رنگ
black out خاموشی
look black متغیر بنظر امدن
black out قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
black سیاه رنگی
black سیاه رنگ
black سیاه
black d. دم گاز خفه کننده
black چرک وکثیف
black سیاهی
black سیاه شده
to black out قلم زدن
black زشت
he went there in black اوبا جامه سیاه انجا رفت
black تهدید امیز عبوسانه
to black out سیاه کردن
black دوده لباس عزا
black تیره
black wool پشم سیاه
give someone a black look با خشم به کسی نگاه کردن
to look at the black side [about something] بدبین بودن [برای چیزی]
black ant مورچه سیاه [حشره شناسی]
black armband سرآستین [برای سوگواری ]
black coffee قهوه سیاه
black box سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
black mark سابقهی بد
black and white سیاه و سفید
black vomit تب زرد [پزشکی] [بیماری]
black vomit طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
Black sheep جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
black coffee قهوه بدون شیر
There is no colour beyond black . <proverb> بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
the black race نژاد سیاه
black eye بدنامی
black eyes سیه چشم
black eyes چشم سیاه
black eyes سیاهی اطراف چشم
black eyes بدنامی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com