English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
blade angle of attack زاویه حمله تیغه
Other Matches
attack on the blade حمله شمشیرباز به تیغه
blade angle زاویه تیغه
angle of attack زاویه تک
angle of attack زاویه حمل
critical angle of attack زاویه حمله
critical angle of attack زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack زاویه حمله بحرانی
blade پره تلمبه تیغ
blade کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
blade تیغه
saw blade تیغه اره
blade پره توربین
blade قسمت برنده لبههای تیغ دار
blade تیغه شمشیر
blade پهنای برگ
blade هرچیزی شبیه تیغه
take the blade برخورد شمشیرها
blade سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
blade شمشیر
blade استخوان پهن
blade پره
action on the blade تماس با شمشیر حریف
trimming blade تیغه قطع کننده زائده ها
blade lever سطحبرش
blade cuff قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
turbine blade تیغه توربین
turbine blade پره توربین
bent blade تیغهمنحنی
blade guard تیغهلبه
blade dispenser محلقرارگرفتنتیغ
switch blade تیغه کلید
stirring blade پره همزن
blade tip نوک تیغه
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
blade shank ساقه تیغه
blade root ریشه تیغه
blade of spade کف بیل
blade flapping حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
blade face روی تیغه
blade butt انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
blade back پشت تیغه
blade tracking مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
blade twist تغییر نامطلوب گام ملخ ازریشه تا نوک
stirring blade تیغه همزن
stator blade تیغه استاتور
mixing blade قاشقک مخلوط کننده
sight blade مگسک یا تیغه مگسک
retreating blade تیغه پس رونده
propeller blade تیغه پروانه
ledger blade تیغه پارچه بری که دریک جاایستاده و پره گردنده دارد
fan blade تیغه پروانه
circular saw blade تیغ اره
banana blade چوب هاکی
cutting blade تیغه برش
runner blade تیغهچرخنده
straight blade تیغهمستقیم
small blade تیغکوچک
rotor blade تیغهملخ
razor blade تیغ
large blade تیغهبزرگ
shoulder blade کتف
shoulder blade استخوان شانه
insulated blade تیغهعایقپوش
absence of blade عدم برخورد شمشیرها
spoon blade تیغهقاشقی
fixed blade تیغهثابت
four blade beater همزن چهار تیغه
retreating blade stall واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
stay vane blade تیغهثابتتوخالی
multi blade grap قلاب چند تیغه
blade close stop محلبرخورددولپهقیچی
upper blade guard حافظتیغهبالایی
hot shear blade قیچی گرم
axial compressor blade تیغهمحورکمپرسور
blade span axis محور تغییر گام ریشه تیغه
blade center of pressure مرکز فشار تیغه
windscreen wiper blade تیغهبرفپاککن
wiper blade rubber تیغهپاککنندهبرفپاککن
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
blade lift cylinder سیلندربالابرندهتیغه
blade with two bevelled edges تیغهبادولبهمایل
blade tilting lock قفلتیغهواژگون
blade tilting mechanism عملکردتیغهواژگون
blade rotation mechanism چرخشدورانیتیغه
lower blade guard حافظتیغهپایینی
blade lift fan تیغهپروانهصعودی
blade lifting mechanism بلندکنندهتیغه
blade locking bolt توپکقفللبه
knife-blade cartridge fuse فیوزفشنگیتیغهدار
double-edged razor blade لبهژیلتدوتیغه
principal types of carving blade انواعتیغهحکاکیاصلی
attack فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack تک
attack مبادرت کردن به
attack اعتداء
attack تعدی
attack تک کردن
attack تکش
attack حمله کردن بر
attack مبادرت کردن به تاخت کردن
attack با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack حمله
attack تاخت
attack تاخت و تاز یورش
attack اصابت یا نزول ناخوشی
attack حمله کردن
attack [on] حمله کردن [بر]
attack افند
double attack حمله دویل
creeping attack تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
creeping attack تک خیزبه خیز
creeping attack تک مرحله به مرحله
corrosive attack اغاز و توسعه خورندگی
coordinated attack تک هم اهنگ شده
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
cloud attack تک با ابر شیمیایی
cloud attack تک شیمیایی با مواد سمی
creeping attack تک غافلگیرانه دریایی
stern attack تک نزولی ازسمت عقب
diversionary attack تک منحرف کننده توجه دشمن
diversionary attack تک انحرافی
discovered attack حمله برخاست
direction of attack سمت حمله
direction of attack سمت تک
deliberate attack تک با فرصت
cut off attack تک برشی
cut off attack تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
cut off attack تک قطع کننده مسیر
stern attack در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
close attack سه مهاجم
a racist attack حمله ای با غرض نژاد پرستی
casualty attack تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
attack line خطاصابت
attack on humans آسیببشری
attack on nature آسیبمحیطزیست
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
banzai attack حمله بی پروا
goal attack گلزن
backside attack حمله از پشت
attack zone منطقه حمله
attack transport ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
attack transport ناو ترابری نیروی تک
heart attack حملهی قلبی
velimirovic attack حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
night attack شبیخون
She had a heart attack . قلبش گرفت ( حمله قلبی )
surprise attack تک ناگهانی
minority attack حمله مینوریته
surprise attack تک غافلگیری تک غافلگیرانه
To attack someone from the back. از پشت به کسی حمله کردن
to resist an attack در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
to resist an attack حملهای رادفع کردن
torre attack حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
wing attack حملهگوشه
dutch attack دفاع برد
nimzovitch attack گشایش لارسن
nimzovitch attack حمله نیمزوویچ
suicide attack حمله با خودکشی
momentum of attack شدت حمله
momentum of attack دور حمله
moller attack حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
spoiling attack تک ممانعتی
minority attack حمله اقلیت پیادهای شطرنج
simple attack حمله ساده
mating attack حمله ماتی
marshall attack حمله مارشال در روی لوپس
open to attack در معرض حمله
suicide attack قصد کشت بوسیله خودکشی
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
preparation of attack شمشیرباز اماده حمله
preemptive attack تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
preemptive attack تک پیشگیری
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
yogoslav attack حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
pillsbury attack حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phased attack تک مرحله به مرحله
main attack حمله اصلی
main attack تلاش اصلی نیروها
holding attack تک تثبیت کننده
frontal attack حمله جبههای
frontal attack تک جبههای
four powns attack حمله چهار پیاده
spoiling attack تک ایذایی
false attack حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
electrophilic attack حمله الکترون دوستی
echelon of attack موج حمله
echelon of attack رده حمله
spray attack پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
dutch attack حمله هلندی
holding attack تک متوقف کننده
holding attack تک بازدارنده
main attack تک اصلی
line of attack سینه شمشیرباز
line of attack هدف
sozin attack حمله سوزین در دفاع سیسیلی
launch an attack اجرای حمله شروع تک
launch an attack شروع حمله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com