Dictiornary-Farsi | blast pipe | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
blast pipe	لوله دم


Other Matches

blast	باد
blast	صدای ترکیدن ترکاندن
out of blast <adj.>	خراب [ازکارافتاده]
blast	انفجار
blast	صدای شیپور بادزدگی
blast	جریان هوایا بخار
blast	دم
blast	سوز
blast	سوزاندن
blast	ترکش
blast	ضربه انفجار
blast	منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast	برخاستن از سکوی پرتاب
blast	ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blast	دمیدن
blast	هوای دم کوره بلند دم
blast	ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
blast	وزش
out of blast <adj.>	ازکارافتاده
to blast something	با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی]
blast	صدای انفجار
blast	آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blast it	مرده شورش را ببرد
blast off	پرواز
blast-off	شروع بپرواز کردن
blast off	شروع بپرواز کردن
blast-off	پرواز
blast box	اطاقک هوا
blast wave	موج انفجار
short blast	سوت کوتاه
short blast	اژیر کوتاه ناو
fire blast	یرقان سوزنده گیاهی
short blast	بوق کوتاه
sand blast	شن باران کردن
air blast	هوای دم
prolong blast	سوت بلند
blast effect	اثر انفجار
blast main	لوله دم
blast line	مسیر موج ضربتی
blast line	مسیرموج انفجار خط موج انفجار
blast grit	ماسه هوا داده شده
blast furnaceman	مسئول یا متصدی کوره بلند
blast nozzle	افشانک دم
blast nozzle	شیپوره دم
blast pressure	فشار کوره بلند
blast roasting	تشویه با هوای دم
blast through alphanumerics	حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
blast valve	سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
blast effect	اثر موج انفجار
hot blast	هوای دم داغ
blast furnace	کوره ذوب اهن
shot blast	ساچمه پاشیدن
blast furnace	کوره قالبگیری اهن
blast furnaces	کوره مرتفع
blast furnaces	کوره بلند
blast furnaces	کوره ذوب اهن
blast furnaces	کوره قالبگیری اهن
blast furnace	کوره مرتفع
blast furnace	کوره بلند
at full blast <adv.>	در حداکثر قدرت یا شدت
full blast <adv.>	در حداکثر قدرت یا شدت
To blast the opposition .	مخالفین راکوبیدن
sand blast unit	واحد ماسه پاشی
sand blast nozzle	شیپوره ماسه پاشی
gas blast switch	کلید جریان گاز
pre mature blast	انفخار زودرس
lead blast furnace	کوره بلند سربی
jet blast deflector	توری محافظ
hot blast main	هدایت هوای دم داغ
hot blast cupola	کوپل هوای گرم
hot air blast	دم گرم
commutator air blast	بادبزن جابجاگر
blast furnace plant	تاسیسات کوره بلند
Blast (damn) this life.	تف ولعنت کردن
blast injection engine	موتور تزریق دم
air blast transformer	مبدل بادی
blast furnace burden	بار کوره بلند
blast furnace coke	کک کوره بلند
blast furnace gas	گاز کوره بلند
blast furnace gun	وسیله تزریق کوره بلند
blast furnace slag	تفاله کورههای مرتفع روباره کوره بلند
blast furnace slag	روباره تفاله کوره بلند
blast hole drill	مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
blast furnace gas main	لوله اصلی گاز کوره بلند
foamed blast furnace slag	سرباره کوره بلند
cold blast pig iron	اهن خام دمیده سرد شده
to pipe up	زدن یا خواندن اغاز کردن
pipe down	راحت باش دادن ساکت شدن
pipe A	لولهA
pipe B	لولهب
down pipe	ناودان
pipe	نشانهای
pipe up	شروع به نی زدن کردن
pipe up	به سخن پرداختن
pipe down	سوت خاموشی ناو
pipe down	خاموشی
pipe down	حرف نزدن
pipe down	بوسیله شیپور یا نای
pipe	که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe	معمولا
pipe	میله
pipe	ساقه توخالی گیاه نی زدن
pipe	ل وله
pipe down ! <idiom>	ساکت باش!
pipe	لوله حمل موادنفتی
pipe	لوله
pipe	نای فلوت
pipe	نی
pipe	با صدای تیز و زیر حرف زدن
pipe	صفیرزدن
pipe	فلوت زدن
pipe	چپق
pipe	پیپ
pipe	لوله کشی کردن
pipe up <idiom>	بلندتر صحبت کردن
pipe	نی زنی
overflow pipe	لوله سرریز
return pipe	لوله برگشت
reed pipe	لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed of a pipe	زبانه نی
split pipe	ناو
screen pipe	لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
sewer pipe	لوله فاضلاب
to puff at a pipe	پک زدن به پیپ یا چپق
pipe the side	تجمع گارد احترام
socket pipe	لوله مفصلی
soil pipe	لوله فاضل اب مستراح
reducing pipe	لوله احیاء کننده
rainwater pipe	ناودان
pipe cleaner	سیم لوله چپق پاک کن
pipe wrench	اچار لوله بازکن
pipe vice	لوله گیر
pipe cleaner	لوله پاک کن
pipe tongs	لوله گیر
pipe the side	فرمان تجمع گارد احترام
pipe straightner	لوله راستکن
pipe stem	چوب چپق
pipe stem	چوب پبپ
hydraulic pipe	خط لوله هیدرولیکی
quail pipe	تیپچه
quail pipe	تیپچه بلدرچین
pipe dream	نقشه خیالی و موهوم
pression pipe	لوله فشاری
pipe dream	امیدواهی
pipe wrench	اچار لوله
pipe wrench	لوله گیر
vent pipe	لوله هواکش
cast pipe	لوله چدنی
pipe reticulation	لوله کشی
split pipe	نیم لوله
pipe dream <idiom>	نقشه غیر عقلانی
header pipe	لوله زهکشی
front pipe	لولهجلو
drone pipe	نیزنبوری
drill pipe	لوله حفرکن
discharge pipe	لولهتخلیه
wind pipe	لوله هوا
wind pipe	لوله هواکش
wind pipe	نای
perforated pipe	لولهسوراخدار
water pipe	قلیان
pipe coupling	جفتسازلوله
surface pipe	لولهسطحی
exhaust pipe	لوله اگزوز
pipe tools	وسایلپیپ
pipe threader	ریسمانمیله
pipe section	قسمتلوله
pipe rack	چنگکپیپ
pipe end	تهلوله
pipe diffusers	لولهمنتشرکننده
water pipe	لوله مخصوص لوله کشی اب
water pipe	تنبوشه
tail pipe	لوله اگزوز
supply pipe	لوله ابرسانی
suction pipe	لوله مکنده
suction pipe	لوله مکش
stoneware pipe	لوله سفالینه
stoneware pipe	لوله سرامیکی
the pipe thawed	یخ توی لوله اب شد
to pipe one's eye	گریه کردن
to puff a pipe	پک زدن به چپق
water pipe	لوله اب
waste pipe	لوله زهکش
warning pipe	لوله خبر
warning pipe	لوله سرریز
vent pipe	لوله تهویه
tuning pipe	نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
to smoke a pipe	پیپ یا چپق کشیدن
to pull at a pipe	با کوشش اب از لولهای کشیدن
steel pipe	لوله فولادی
ascension pipe	کانال سرازیری
exhaust pipe	لوله خروجی
exhaust pipe	لوله خروج بخار یا دود
eduction pipe	لوله تخلیه یاکشش
education pipe	لوله تخلیه
earthenware pipe	گنگ کول
earthenware pipe	تنبوشه
earthenware pipe	لوله سفالین
feed pipe	لوله تغذیه
ascension pipe	مجرای شیب دار