English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
block-house دژ چوبی
Other Matches
block house موضع مستحکم
block سد قالب
block سد کردن
block مانع شدن
block پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block قطعه زمین
block توده
block یک دستگاه ساختمان
block پارازیت
block کنده
block مانع شدن از بازداشتن
block قالب کردن
block توده قلنبه
block وقفه
block منطقه
block مانع
block قرقره
block قرقره طناب خور
block بلوک سیمانی
block سد کردن خطا
block out جاسازی
v block گونیای جناقی
self block خودبندی
block مسدودکردن
block بلاک
block توقف رویدادن چیزی
block تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block قالب ریختن
block بلوک ساختن
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block دفاع در مقابل ابشار
block سدکردن غیرمجاز حریف
block دفاع
the block مردن بوسیله گردن زنی
block بستن مسدود کردن
block کنده مانع ورادع
block فراکسیون
block بندال
block قطعه
block بلوک
block اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block جعبه قرقره
block سد
block انسداد
block بنداوردن
on the block <idiom> فروخته شده
block time زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
block structured با ساخت کندهای
block sort مرتب کردن بلاکی
block sort جورسازی کندهای
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
fuse block قالب فیوز
block storing کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
block storing انبار کردن بارهای قوال
block structure ساخت کندهای
block structure ساختار بلوکی
fuse block بلوک فیوز
cable block مجموعه کابل
fuse block خانه فیوز
burster block مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
brush block سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب
chain block قرقره
breech block گلنگدن
breech block گاوه کولاس
stone block قالبسنگ
block transfer انتقال بلوک
breech block کولاس
cable block قسمت کابل
starting block تخته استارت
block size اندازه بلاک
block size اندازه کندهای
block letter چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block length طول کندهای طول بلاک
block length درازای بلوک طول بلوک
storage block بلوک ذخیره
block length درازای کنده
block heel نعلبند پاشنه اسب
block header سر بلوک
block graphics نگاره سازی بلوک
block gap gap interrecord شکاف بین بلاک
block gap شکاف بین کندهای
block letter حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block lining پوشش با بلوک سیمانی
block size اندازه کنده
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
block ship سد کردن دهانه کانال
block protection حفافت بلوک
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
block transfer انتقال کندهای
block operation عملیات بلوک
block move جابجایی بلوک
block move انتقال بلوک
block mark نشان کنده
block lining پوشش بلوکی
block diagram نمودار بلوکی نمودار کلی
nerve block وقفه عصبی
foot block زیر سری ستون
foot block بالشتک ستون
form block بلوک فرمکاری
nested block بلوک تو در تو
offensive block دفاع تهاجمی
one man block تک دفاع
demolition block مجموعه خرج منفجره قوطی خرج
demolition block خرج منفجره
pierce the block شکافتن دفاع
fuse block چینی فیوز
cylinder block بلوک سیلندر
erratic block بلوک نامنظم
foot block قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
hat block قالب کلاه
leg block and under over فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
ego block سد خود
end of block پایان یک بلوک
engine block بلوک موتور
engine block قالب یا بدنه موتور
entry block کنده مدخل
erratic block بلوک جابجا شونده
keel block تیر حمالی که به کشش کارمیکند
input block بلاک ورودی
input block واحد ورودی
cylinder block بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cut block سدکردن دریافت کننده توپ باپشت پا
plummer block کنده محور
common block قرقره عادی
common block قرقره چوبی
pierce the block ابشار محکم غیرقابل دفاع
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
snatch block قرقره فلزی چفت دار
clump block قرقره دهان گشاد
snatch block قرقره پران
clearing block قطعه ممانعت از بسته شدن کولاس
clearing block قطعه بازدارنده
spike over the block ابشار از بالای دفاع
chip of the old block بچهای که نشانی ازپدرداردcontribute
concrete block سنگ بتنی
plummer block کنده شفت
power block سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
pully block قرقره مرکب
cutoff block سد کردن راه مدافع به وسیله مهاجم
cupola block اجر طاقی
cross block سد کردن خط دفاعی از کنار
punch down block وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
radium block بلوک شعاعی
radius block بلوک شعاعی
control block بلوک کنترل
control block کنده کنترل
starting block سکوی شروع
block diagram بلوک دیاگرام
two man block دفاع دونفره
chock-a-block کیپ
chock-a-block مملو
chock-a-block به هم چپیده
anchorage block بستلنگرگاه
crown block قرقرهراس
earth block پلاکزمینی
key-block سنگ تاج
pin block بخشسوزنی
pulley block کلیدسایهروشن
tension block کششقرقره
chock-a-block پر
chock-a-block بالا کشیده
road block مانع روی جاده
road block راه بند
road block سد جاده
hoisting block گیرهجرثقیل
wood block قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
block and tackle طناب و قرقره
block and tackle قرقره و زنجیر
chock-a-block کاملا کشیده
chock-a-block خفت
chock-a-block کاملا افراشته
travelling block بستانتقال
block capitals حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
building block کنده ساخت
to block [to block up] [to clog] [to clog up] something جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
block letters حروف جداودرشت
block-capital سرستون بالشتکی
block-cornice قرنیز بلوکی
block-plan نقشه اولیه ساختمان
breeze-block خاکه زغال نیمه سوز
cluster-block چندین طبقه آپارتمان
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
building block بنا کنده
building block واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
block vote رایفردیبهگروهی
breeze-block آجرسیمانی
stumbling block سبب سقوط
stumbling block موجب لغزش
stumbling block مانع
stumbling block سنگ لغزش
tower block ساختمانبرجمانند
chip off the old block <idiom> (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
knock one's block off <idiom> خیلی سخت به کسی صدمه زدن
block diagram نمودار کلی
block aead سر کنده
swage block قالب سوراخ سوراخ
swivel block قرقره گردان
barbers block قالب کلاه گیس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com