English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
Other Matches
boarding جلد
boarding روکش
boarding تخته کوبی
boarding مهمانخانه شبانه روزی پانسیون
boarding ورقه
boarding pass کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
feather boarding پوشش ترک ترکی باتخته
boarding visit بازدید پس دادن
boarding call دعوت به بازدید
boarding call بازدید رسمی
skim boarding موج سواری
boarding schools اموزشگاه شبانه روزی
feather-boarding [پوشش ترک ترکی با تخته]
boarding parties تیم تفتیش
boarding parties گروه پژوهش
boarding party تیم تفتیش
boarding party گروه پژوهش
roof boarding سطح توفال کوبی شده یا تخته کوبی شده زیر پوشش بام
boarding houses پانسیون
boarding houses خوابگاه و خوراک
boarding houses جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
boarding house جایی که در آن اطاق و غذا میدهند
boarding house خوابگاه و خوراک
boarding house پانسیون
boarding step سکویتختهکوبی
boarding walkway مسیرچوبی
boarding card کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
first school پایهدبسبان
the school is out مدرسه تعطیل است
first school -مخصوصبچههایبین5تا9سال
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
to go to school درس خواندن
go to school خواننده میله نوری
to go to school باموزشگاه رفتن
school بمدرسه فرستادن درس دادن
school دسته
school پیروان یک مکتب اموزشگاه
school تادیب یا تربیت کردن
school مکتب علمی یافلسفی
school دانشکده
school تدریس درمدرسه
school تحصیل در مدرسه
school مکتب
school جماعت همفکر
school تربیب کردن
school گروه پرندگان
school دسته ماهی
school گروه
school مکتب نحله
school جماعت
school تربیت اسب
school مرکز اموزش نظامی
school اموزشگاه
school مکتب دبستان
school دبیرستان
school مدرسه
school رام کردن وعادت دادن
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
school phobia مدرسه هراسی
school pence پول هفتگی اموزشگاه
school miss دخترکم رو یانا ازموده
to leave school ازتحصیل دست کشیدن
to leave school ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
training school اموزشگاه حرفهای
training school کاراموزگاه
school neurosis روان رنجوری اموزشگاهی
vienna school مکتب وین
vocational school اموزشگاه حرفهای
wurzburg school مکتب وورتسبورگ
zurich school مکتب زوریخ
school of tecnology مدرسه عالی فنی
secondery school دبیرستان
ragged school اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
secondery school مدرسه متوسطه
special school اموزشگاه استثنایی
technical school اموزشگاه فنی
school year سال تحصیلی
school truancy مدرسه گریزی
technical school مدرسه فنی
school teacher اموزگار
school slang اصطلاح ویژه اموزشگاه
school figures حرکات اسب
school readiness امادگی ورود به مدرسه
school psychology روانشناسی اموزشگاهی
school psychologist روانشناس اموزشگاهی
technical school هنرستان دبیرستان فنی
theological school مدرسه علوم دینی
to leave school ترک تحصیل کردن
day school مدرسهی روزانه
resident school مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
Since I left school. ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
I must take the kid to school . باید بچه راببرم مدرسه
The last school day. آخرین روز مدرسه
It is some distance to the school . تا مدرسه فاصله زیاد است
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
to be moved to another school به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
to enrol somebody at a school کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
Glasgow School [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
school shooting تیراندازی در مدرسه
school-leaver کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
school friend دوستمدرسهای
day school مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
old school tie کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
old school tie سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school شیرخوارگاه
pre-school مهدکودک
pre-school وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school پیش دبستانی
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school age سن آغاز تحصیل
school age سن مدرسه
school age سالهای تحصیل
Sunday School مدرسهی یکشنبه
school zone قلمرومدرسه
business school مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
driving school آموزشگاهرانندگی
graduate school دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
maternal school کودکستان
hedge school اموزشگاه پست
foundation school اموزشگاه موقوف
finshing school مدرسه تکمیلی دختران
banking school مکتب بانکداری
austrian school مکتب اتریشی
austrian school یزر و بوهم باورک
association school مکتب تداعی
grammar school مدرسه ابتدایی
hedge school مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
school report گزارش اموزشگاه
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
manchester school مکتب منچستر
liberal school مکتب اقتصادی کلاسیک
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
leipzig school مکتب لایپزیک
school of law دانشکده حقوق
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
grade school مدرسه ابتدایی
summer school کلاس تابستانی
summer school مدرسه تابستانی
infant school کودکستان
primary school دبستان
elementary school دبستان
high school دبیرستان
high school مدرسه متوسطه دبیرستان
secondary school دبیرستان
junior school دوره اول دبیرستان
middle school دبیرستان
nursery school کودکستان
nursery school مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
preparatory school اموزشگاه امادگی
private school اموزشگاه خصوصی
private school مدرسه ملی
trade school مدرسه حرفهای
night school اموزشگاه شبانه
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
comprehensive school اموزشگاه جامع
maternal school اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
school mate هم شاگردی
salpetriere school مکتب سالپتریر
reform school مدرسه تهذیب اخلاقی
school drop out افت تحصیلی
reform school دارالتادیب نوجوانان
roman school مکتب رفائیل
raphael school مکتب رفائیل
principal of a school مدیر اموزشگاه
preliminary school مدرسه ابتدائی
school center مرکز اموزش
school counselor مشاور مدرسه
school mate هم مدرسه
school fellow هم شاگردی
school fellow هم مدرسه
school fee ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school drop out ترک تحصیل کرده
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
school divine اموزگارالهیات
school divine طلبه
parochial school اموزشگاه کلیسایی
parochial school مدرسه وابسته به کلیسای بخش
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
neoclassical school مکتب نئوکلاسیک
nancy school مکتب نانسی
normal school دانش سرا
normal school دارالمعلمین
one of the sunni school Imam after jurisprudencenamed al-shafeiof Idris
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
monetary school مکتب پولی
mathematical school مکتب ریاضی
orthodox school مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
nongraded school اموزشگاه بی دانشپایه
orthodox school مکتب کلاسیک
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
senior high school مدرسه متوسطه
to be excused [from work or school] معاف بودن [از کار یا مدرسه]
go to the school of hard knocks <idiom> در کوچه و بازار یاد گرفتن
parnassian school of poets شعرای سده نوزدهم فرانیه که بیشتراهمیت بوزن شعرمیداندتابمعانی لطیف ان
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com