English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
book review انتقاد از کتاب
book review مقاله درباره کتاب
Other Matches
review بازدید انتقاد کردن
review تجدید نظر دوره کردن
review بازدید رسمی یاسان رسمی
review 3 parade
review تجدید
review تجدید نظرکردن
review مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
review بررسی کردن مرور
review بازدید
review تجدید نظر
review رژه نشریه
review مجله
review مرور
review مرورکردن
review سان دیدن
review بازدیدکردن
review انتقاد کردن
review مقالات انتقادی نوشتن
review بازبین
review دوره کردن
review بررسی
olympic review نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
pass in review رژه رفتن
pass in review دفیله رفتن فرمان به رژه
formal review سان رسمی
to pass in review سان دیدن
market review بررسی بازار
court of review دادگاه تجدید نظر
judicial review تجدید نظر قضائی
it is not subject to review دران روا نیست
it is not subject to review تجدید نظر
formal review بررسی رسمی
review order لباس وتحملات سان
review order لباس وتجهیزات و وسائل کامل
post implementation review ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
informal design review مرور غیررسمی طرح
To review the past in ones minds eye . گذشته را از نظر گذراندن
program evaluation review technique (per روش ارزیابی و بررسی برنامه
Due to the review security procedures were modified . به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
here is my book کتاب من اینها
the book is out of p کتاب تمام شده است
by the book ازروی کتاب
book value ارزش دفتری
book value ارزش ثبت شده در دفتر
book value بهای دفتری
book value ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
i will t. you for the book شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
book دفتر
book درکتاب یادفترثبت کردن
book one کتاب نخست
to d. into a book نگاه مختصر بکتابی کردن
by the book کتابی
book شماره بازیگرخطاکار
here is my book اینست کتاب من
your book کتابتان
your book کتاب شما
with out book برون سند کتابی ازبر
book فصل یاقسمتی از کتاب
book بداخلاق
book مجلد دفتر
it was a p to another book مقدمه کتاب دیگربود
book کتاب
i had never seen such a book من هرگز چنین کتابی ندیده ام
book رزرو کردن توقیف کردن
book اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
you are welcome to my book بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
very many book کتابهای خیلی زیاد
book ثبت کردن
book one جلد نخستین
that is my book کتاب من است
that is my book این
that book این کتاب
to book something چیزی را رزرو کردن
that book ان کتاب
this book is yours این کتاب مال شما ست
to book something چیزی را سفارش دادن
the a of a book خوانندگان کتابی
white book کتاب سفید
service book کتب دعا
white book ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
winter book تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
word book کتاب لغت
text book رساله
service book کتب مذهبی
telephnone book دفتر تلفن
text book کتاب درسی
text book کتاب اصلی دریک موضوع
to consult a book سرکتاب باز کردن
thank tou for that book خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
to bind a book صحافی کردن یک کتاب
woman of the book کتابیه
thank tou for that book متشکرم
what is this book worth? این کتاب چقدر ارزش دارد
the book is print کتاب زیر چاپ است
the book is print کتاب برای فروش موجودایت
time book دفتر ثبت ساعات کار
run book دفتر رانش
run book دفتر اجرا
to bring to book بازخواست کردن از
to gut a book مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
to e. upon acovnt book همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
to bring to book حساب پس گرفتن
to gut a book جوهرمطالب کتابیراکشیدن
the book is my property کتاب مال من است
to read a book کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
waste book دفتر باطله
that book will immortalize him ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
tou book لباس تکواندو
to wade through a book بکندی وزحمت کتابی راخواندن
to subscribe for a book پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
to put any one through a book کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
scrap book مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
to license a book اجازه چاپ کتابی را دادن
to consult a book از کتاب فال گرفتن
log book دفتر رخدادهای روزانه
book keeping حسابداری [حسابداری]
the forthcoming book کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
when reading a book در حال خواندن کتابی
People of the Book پیروان کتاب مقدس [ دین]
throw the book at <idiom> شدیدا مواخذه کردنبخاطر شکستن قانون
To talk like a book . لفظ قلم صحبت کردن
She laid the book aside . کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
What is the title of the book ? عنوان این کتاب چیست ؟
word book واژه نامه
edition [ed.] [of a book] چاپ [کتابی]
edition [ed.] [of a book] ویرایش [کتابی]
book a seat جا رزرو کردن
have one's nose in a book <idiom> کرم کتاب خوانی داشتن
have one's nose in a book <idiom> دائم سر توی کتاب داشتن
word book دیکشنری
word book لغت نامه
word book فرهنگ لغات
word book قاموس
word book کتاب لغت
You wI'll benefit by this book . از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
She was reading the book to herself. کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
To bind a book. کتابی را جلد کردن
book ends کتابنگهدار
appointment book دفترچهقرارملاقاتها
telephone book راهنمای تلفن
telephone book دفتر تلفن
phone book دفتر حاوی شمارههای تلفن
phone book کتاب راهنمای تلفن
log book رخداد نامه
log book رخداد نگاشت
comic book کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
comic book کتاب کاریکاتور
book plates برچسب کتاب
book plate برچسب کتاب
Yellow Book مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
book of matches جعبهکبریت
bound book کتابپربرگ
Please fetch the book. لطفا"بروکتاب رابیاور
rule book کتابقانون
rent book کتابچهایکهدرآنمبلغکرایهذکرشدهباشد
reference book کتابمرجع
phrase book لغتنامهمسافرت
pension book برگهایکهوجهیکهبایستپرداختشوددرآندرجشدهاست
guest book دفترچهمیهمانها
exercise book کتابتمرین
cookery book کتابآشپزی
code book کتابرمزگشا
book token کارتخریدکتاب
address book دفترچه تلفن
spine of the book تیرهپشتیکتاب
year book سالنامه
he presented me with a book کتابی بمن پیشکشی کرد
chap book کتابچه اشعاروادبیات عوام پسند که دوره گردان می فروشند
call book دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
bring to book بازخواست کردن از
book og kings سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
book og kings کتاب پادشاهان
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
book of psalms مزامیر داود
book of psalms زبور حضرت داود
book of proverbs کتاب امثال حضرت سلیمان
book of account دفترحساب
book of account دفتر روزنامه
book of account دفتر کل
check book کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
cheque book دفترچه چک
cheque book دسته چک
gun book دفتریادداشت سوابق توپ
gun book دفترچه خدمت توپ
guide book راهنمای مسافران
guide book کتاب راهنما
Green Book مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
fly book قوطی مگس ساختگی
field book دفترچه یادداشت نقشه بردار
day book دفتر روزنامه
copy book دفتر کپیه
condition book کتابچه حاوی شرایط ومقررات اسبدوانی
class book کتاب کلاسی
book move حرکت کتابی شطرنج
book message نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
black book کتاب سیاه
black book دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
bill book دفتر بروات
bell book دفتر ثبت دستورات موتور
account book دفتر حساب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com