English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English Persian
boolean matrix ماتریس بولی
Other Matches
boolean بولی
boolean operation جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
boolean operation عمل منط قی روی فقط یک کلمه مثل " NOT ". نقیض
boolean operation عمل بولی
boolean logic منطق بولی
boolean function تابع بولی
Boolean connective حروف و نشانه ها در یک عمل Boolen که عملی که باید روی عملوندها انجام شود بیان میکند
boolean calculus جبربول
boolean calculus حساب بولی
boolean algebra جبر بول
boolean algebra جبر بولی
boolean operation عمل منط قی که از دو کلمه یک نتیجه ایجاد میکند مثال " و "
boolean operation یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
boolean variable متغیر بولی
boolean operator عملگر بول
boolean operator عملگر بولی
boolean operation عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
boolean algebra قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
boolean operator عملگر جبر بول
boolean operation عملگر منط قی مثل " و" و " یا " و...
boolean operation کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
monadic boolean operator اپراتور بولی با یک اپراند
y matrix ماتریس ایگرگ
z matrix ماتریس "زد"
matrix ماتریس [ریاضی]
matrix زهدان
matrix ماترس
matrix جابجایی سط ر و ستون در آرایه
matrix زمینه ملاط
matrix قالب
matrix رحم
matrix شبکه
matrix جدول اعداد
matrix بچه دان موطن
matrix جای پیدایش ماتریس
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
matrix آرایه داده ها یا اعداد به صورت سط ر و ستون
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix ماتریس
matrix multiplication ضرب ماتریس [ریاضی]
transpose matrix ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
nail matrix جایگاهناخن
unit matrix ماتریس واحد
unit matrix ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
triangular matrix ماتریس مثلثی
transpose matrix ماتریس برگردان
symmetric matrix ماتریس متقارن
square matrix ماتریس مربعی
order of matrix مرتبه ماتریس
payoff matrix ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
residual matrix ماتریس مازاد
singular matrix ماتریش ویژه
semidefinite matrix ماتریس نیمه معین
singular matrix ماتریس منفرد
singular matrix ماتریس ویژه
singular matrix ماتریس غیر عادی
singular matrix ماتریس تکین
square matrix ماتریس مربع
triangular matrix ماتریس مثلثی [ریاضی]
Jacobi matrix ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
square matrix ماتریس مربعی [ریاضی]
adjunct matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
invertible matrix ماتریس وارون [ریاضی]
identity matrix ماتریس همانی [ریاضی]
unit matrix ماتریس همانی [ریاضی]
the transpose of a matrix ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
adjoint matrix ماتریس الحاقی [ریاضی]
null matrix ماتریس صفر
belief value matrix شبکه باورها و ارزشها
impedance matrix ماتریس امپدانس
impedance matrix ماتریس مقاومت فاهری
factor matrix ماتریس عاملی
incidence matrix ماتریس تلاقی
inverse matrix ماتریس عکس
invert matrix ماتریس معکوس
lattice matrix ماتریس
leontief matrix ماتریس لئونتیف
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
black matrix صفحه تصویر CRT که نقاط فسفری اطراف رنگ سیاه هستند تا شدت را بیشتر کنند
core matrix ماتریس چنبرهای
correlation matrix ماتریس همبستگی
diagonal matrix ماتریس قطری
diagonal matrix ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
dot matrix ماتریس نقطهای
dot matrix روش شکل دادن به حروف با استفاده ازنقاط درون ماتریسهای مستط یلی
identity matrix ماتریس واحد
matrix algebra جبر ماتریس
matrix or matrices قالب
null matrix ماتریس تهی
matrix printer چاپگر ماتریسی
nonsingular matrix ماتریس عادی
matrix storage انباره ماتریسی
minor of matrix کهاد ماتریس
nonsingular matrix ماتریس غیر منفرد
nonsingular matrix ماتریس ناتکین
matrix or matrices کالبد
matrix or matrices قرارگاه گوهر
nonsingular matrix ماتریس ناویژه
matrix mechnics مکانیک ماتریسی
matrix notation نمایش ماتریسی
matrix or matrices زهدان
matrix or matrices رحم
matrix or matrices شکم
matrix or matrices تخمدان
matrix or matrices بچه دان
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
upper triangular matrix ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
lower triangular matrix ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
magnetic matrix memory حافظه ماتریس مغناطیسی
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
matrix isolation spectroscopy طیف بینی مجزا شده درماتریس
impluse response matrix ماتریس انتقال ضربه
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
multivariable multimethod matrix ماتریس چند متغیری- چندروشی
primary diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
principal diagonal [matrix] قطر اصلی [ریاضی]
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com