English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
branch pipe پنجه اگزوز
Search result with all words
foam branch pipe لوله کف ساز
branch return pipe لولهبرگشتشاخهای
branch supply pipe منبعشاخهای
Other Matches
branch خط ی که یک یا چند وسیله را به شبکه اصلی وصل میکند
branch جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
branch کابلی که از یک کابل اصلی به گره می رود
branch یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
branch دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch رشته ساقه
branch مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
branch رشته [دانشی]
Y-branch انشعابفرعی
no branch شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
no branch شغل بدون رسته
branch [تیرک گوتیک در طاق]
branch شاخه [دانشی]
branch تقسیم
branch شعبه زدن
branch جوانه زدن براه جدیدی رفتن
branch مشتق شدن
branch فرع
branch شاخ
branch شعبه رشته
branch منشعب شدن گل وبوته انداختن
branch انشعاب
branch شاخه شاخه شدن
branch شاخه دراوردن
branch بخش
branch شاخه
branch شعبه
branch در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branch دایره قسمت
branch رسته
branch رشته
branch cutter شاخه بر
branch depot امادگاه رستهای
branch exchange رد و بدل کننده شعبهای
branch extension اتصال شنت
branch cutter اهن دهره
branch cutout فیوز انشعاب
branch cutoff دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
branch office شعبه
service branch انشعاب
basic branch رسته اولیه
root and branch کاملا
root and branch اساسا
root and branch ازریشه
branch address نشانی انشعاب
branch circuit مدار انشعابی
branch extension اتصال موازی فرعی
branch head دهانه ابگیر نهر درجه یک
connecting branch اتصال یا پیوستگی
condeitional branch انشعاب شرطی
duty branch رسته خدمتی
duty branch رسته
every branch of knowledge هرشاخه ازعلوم
executive branch officer line : syn
double branch چهارراهه
conditional branch انشعاب شرطی
case branch انشعاب شرطی
branch switch کلید
branch office دفتر شعبه
executive branch فرماندهی
branch of a company شعبه شرکت
branch instruction دستورالعمل انشعاب
descending branch شاخه نزولی مسیر گلوله
air branch قسمت امور هوایی
branch lines خط فرعی
branch clip گوشیپزشکی
branch duct مجرایشاخهای
branch lines شاخه
grid branch مدار شبکه
branch line شاخه
branch line خط فرعی
fruit branch شاخهمیوه
What is your branch of study? رشته تحصیلیتان چیست ؟
Special Branch سازمانپلیسبریتانیا
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
eco-branch شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
olive branch اولاد
To cut off a branch . شاخه ای را قطع کردن
olive branch شاخ زیتون
artillery branch رسته توپخانه
unconditional branch انشعاب غیر شرطی
branch qualified officer افسر متخصص رستهای
Remove something root and branch. چیزی را از ریشه وبن نابود کردن
lower branch of meridian نصف النهار زیرین
Dont break that branch off. آن شاخه رانشکن
reach out with an olive branch [انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
reach out with an olive branch <idiom> [انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.]
to lop off a branch [from a tree] شاخه ای را [از درختی] بریدن
private branch exchange مبادله انشعاب خصوصی
branch material position شغل سازمانی
branch material curriculum برنامه اموزش مراکزاموزش رستهای
upper branch of meridian نصف النهار برین
branch control structure ساختار کنترل انشعاب
to hold out the olive branch <idiom> [پیشنهاد آشتی کردن]
branch immaterial position شغل همه رستهای
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
private automatic branch exchange رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
pipe چپق
down pipe ناودان
pipe down راحت باش دادن ساکت شدن
pipe down ! <idiom> ساکت باش!
pipe up به سخن پرداختن
pipe up شروع به نی زدن کردن
pipe down سوت خاموشی ناو
pipe A لولهA
pipe B لولهب
pipe down خاموشی
pipe down حرف نزدن
pipe up <idiom> بلندتر صحبت کردن
pipe down بوسیله شیپور یا نای
to pipe up زدن یا خواندن اغاز کردن
pipe میله
pipe صفیرزدن
pipe ل وله
pipe لوله
pipe که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe نشانهای
pipe معمولا
pipe با صدای تیز و زیر حرف زدن
pipe فلوت زدن
pipe نی
pipe پیپ
pipe نای فلوت
pipe نی زنی
pipe لوله حمل موادنفتی
pipe لوله کشی کردن
pipe ساقه توخالی گیاه نی زدن
stoneware pipe لوله سفالینه
stoneware pipe لوله سرامیکی
screen pipe لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
split pipe ناو
split pipe نیم لوله
ascension pipe کانال سرازیری
suction pipe لوله مکش
suction pipe لوله مکنده
to pull at a pipe با کوشش اب از لولهای کشیدن
to puff at a pipe پک زدن به پیپ یا چپق
to puff a pipe پک زدن به چپق
articulated pipe لوله تاشو
to pipe one's eye گریه کردن
the pipe thawed یخ توی لوله اب شد
tail pipe لوله اگزوز
supply pipe لوله ابرسانی
soil pipe لوله فاضل اب مستراح
socket pipe لوله مفصلی
sewer pipe لوله فاضلاب
pression pipe لوله فشاری
blow pipe بوری
pipe wrench اچار لوله
pipe wrench لوله گیر
blind pipe لوله غیرمشبک
quail pipe تیپچه بلدرچین
quail pipe تیپچه
rainwater pipe ناودان
reducing pipe لوله احیاء کننده
reed of a pipe زبانه نی
return pipe لوله برگشت
blast pipe لوله دم
pipe vice لوله گیر
pipe die حدیده
blind pipe لوله کور
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
ascension pipe مجرای شیب دار
pipe wrench اچار لوله بازکن
to smoke a pipe پیپ یا چپق کشیدن
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
steel pipe لوله فولادی
perforated pipe لولهسوراخدار
pipe coupling جفتسازلوله
pipe diffusers لولهمنتشرکننده
pipe end تهلوله
pipe rack چنگکپیپ
pipe section قسمتلوله
pipe threader ریسمانمیله
pipe tools وسایلپیپ
surface pipe لولهسطحی
pipe cleaner لوله پاک کن
pipe dream <idiom> نقشه غیر عقلانی
exhaust pipe لوله اگزوز
water pipe قلیان
cast pipe لوله چدنی
hydraulic pipe خط لوله هیدرولیکی
front pipe لولهجلو
drone pipe نیزنبوری
drill pipe لوله حفرکن
air pipe لوله هوا
pipe dreams امیدواهی
vent pipe لوله تهویه
vent pipe لوله هواکش
warning pipe لوله سرریز
warning pipe لوله خبر
waste pipe لوله زهکش
water pipe لوله اب
water pipe تنبوشه
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
wind pipe نای
wind pipe لوله هواکش
wind pipe لوله هوا
pipe dreams نقشه خیالی و موهوم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com