English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (2 milliseconds)
English Persian
brand switching تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
Other Matches
switching بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
switching مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
switching خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند
switching نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند
switching مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
switching سویچینگ
switching راه گزینی
bank switching راه گزینی محدوده
beam switching کلیدزنی انتن
aerial switching کلیدزنی انتن
no load switching سوئیچینگ بی باری
packet switching ارسال داده ها به صورت بستههای مجزا گزینش بستهای
packet switching راه گزینی بسته کوچک
switching variable متغیر راه گزینی
message switching پیام گزینی
lobe switching کلید زنی انتن
line switching خط گزینی
circuit switching مدارگزینی
circuit switching راه گزینی مداری
circuit switching انتخاب مدار
context switching راه گزینی قرینه
head switching فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
line switching راه گزینی خطی
switching algebra جبر گزینشی
switching center مرکز راه گزینی
switching theory تئوری سوئیچینگ
switching network شبکه راه گزینی
switching kit جعبه کلید تلفن
switching kit جعبه اتصال
switching function تابع راه گزین
faulty switching سوئیچینگ ناقص
switching device تجهیزات سوئیچینگ
switching central مرکز تلفن خودکار
switching circuit مدار گزینشی
switching circuit مدار راه گزین
international switching center مرکز سوئیچینگ بین المللی
telephone switching technique فن سوئیچینگ تلفن
telephone switching technique تکنیک مراکز تلفن خودکار
telephone switching technique اصول اتصالات تلفنی
automatic mode switching راه گزینی حالت خودکار
message switching center مرکز گزینش پیام
automatic message switching switching message
automatic message switching راه گزینی خودکار پیام
automatic message switching انتخاب خودکار پیام
brand new <idiom> کاملا تازه وجدید
name brand علامت تجارتی مشهور
brand داغ
brand علامت
brand برچسب
brand علامت تجاری
brand علامت تجارتی
brand عنوان تجارتی
brand نام محصول
brand تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
brand name علامت ساخت
brand name نام تجارتی
brand لکه دار کردن
brand خاطرنشان کردن
brand داغ زدن
brand داغ ودرفش
brand نشان
brand انگ نیمسوز
brand اتشپاره
brand نوع
brand مارک
brand علامت رقم
brand لکه بدنامی
brand داغ کردن
brand new نو
brand-new نو نو
brand-new بکلی نو یا تازه
brand new تر و تازه
brand new کاملا نو
brand جور جنس
fire brand نیمسوز
dust brand سخن زشت
dust brand دوده
dust brand لکهای ازدوده
brand names نام تجارتی
consumer brand کالای پر مصرف
burning brand نوع احتراق
burning brand علامت احتراق نیمسوزی
fire brand اتش پاره
brand names علامت ساخت
brand iron داغ اهن
brand leader بهترین علامت تجاری بهترین مارک
brand leader مارک معروف
brand leader علامت تجارتی
brand leader پیشرو در بازار
brand loyalty وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
brand loyalty نام تجارتی
fire brand ادم فتنه انگیز
subsidiary brand علامت تجارتی فرعی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com