English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English Persian
breach of trust خیانت در امانت
breach of trust کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
Other Matches
breach خطای رد یک توافق
breach نقض عهد
breach رخنه
breach نقض کردن نقض عهد کردن
breach ایجاد شکاف کردن
breach رخنه کردن در
breach مین نمیکنند
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach نقض
breach تجاوز به حقوق دیگران
breach نقض عهد نقض کردن
breach قانون شکنی
breach right تجاوز به حقوق
breach نفوذ کردن
breach of contract تخلف از قرارداد
breach of contract نقض مفادقرارداد
breach of rule نقض قانون
breach of contract نقض قرارداد
breach of close تجاوز به ملک دیگری
breach of promise نقض قول
breach of an obligation تخلف از تعهد
breach of covenant تخلف از شرط
breach of covenant نقض عهد
breach of duty ترک خدمت
breach of duty ترک وفیفه
breach of friendship بهم زدن دوستی
breach of peace اخلال در نظم عمومی
breach of prison جرم فرار از زندان
breach of the peace بهم زدن ارامش عمومی
breach of promise شکستن پیمان ازدواج
a breach in the fence سوراخی در حصار
breach of the law نقض قانون
pound breach هتک حرز یا ورود غیرقانونی به چراگاه
breach of a close تجاوز به ملک دیگری
breach of propriety عدم رعایت اداب
breach one's promise بد عهدی
breach of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
to report somebody [to the police] for breach of the peace از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن [به پلیس] شکایت کردن
keep in trust به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
self-trust اعتماد به نفس
self trust اعتماد بخود
given in trust امانی
given in trust به امانت
on trust بر مبنای اعتبار
on trust نسیه
on trust امانتا"
trust ایمان
trust اطمینان
trust امانت
trust امانت ودیعه
trust انحصارات چند جانبه
trust تراست
trust پشت گرمی داشتن به
trust مطمئن بودن
trust اتحادیه شرکتها ائتلاف
trust مسئولیت
trust اعتقاد اعتبار
trust امید
trust اطمینان پشت گرمی
trust توکل
trust اعتماد داشتن
trust مدیریت امانی
trust امانت گذاشتن
trust ودیعه
trust اعتماد
trust تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
in trust امانتا"
trust ودیعه گذاشتن
trust fund وجه امانی
trust fund وجوه پس انداز شده
aplombself-trust اعتماد به نفس
unit trust موسسهسرمایهگذار
trust territory ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
sense of trust حس اعتماد
trust fund وجوه سپرده
trust fund سپرده امانی
trust fund وجوه متراکم شده
trust fund سرمایه امانی
market trust بازار انحصاری
trust money پول امانی
trust in god اعتماد یا توکل به خدا
trust company شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
constructive trust ضمان قهری
constructive trust منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
declaration of trust افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
deed of trust سند تودیع امانت
deed of trust سنداستیفای دین از ملک رهنی
give in trust امانی
trust fund سپرده
constructive trust مسئولیت قهری
implied trust مسئولیت فرضی
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
trust funds وجوه امانی
vacuum trust تراست در خلاء
to put trust in اعتماد کردن به
give in trust امانتی
to hold in trust بطورامانت نگاه داشتن
anti trust law قانون ضد تراست
person in a position of trust امین
collagteral trust bonds قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
sherman anti trust act قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com