English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
break bulk agent عامل تفکیک محصولات
Other Matches
to break bulk خالی کردن بار
break bulk تفکیک محصولات
break bulk cargo محمولات تفکیک شده
break bulk point نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
break bulk cargo محموله بسته بندی شده
bulk توده اکثریت
bulk عمده
bulk قسمت بزرگ
bulk قسمت عمده
bulk یک جا
bulk بارقوال
bulk انباشتن
bulk بصورت توده جمع کردن
bulk جسم
in bulk بی فرف
in bulk همینطوری
in bulk جملهای
bulk جثه
bulk اندازه
bulk لش
bulk تنه
bulk جسامت حجم
bulk پرحجم
bulk حجم بزرگی از چیزی
bulk مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
bulk رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
bulk پاک کردن یک دیسک یا نوار مغناطیسی در یک عمل
bulk در حجم بزرگ
bulk بصورت عمده
bulk حجم کلی
bulk حجم
bulk توده
bulk جرم
bulk بخش
bulk فله
of agreat bulk طش دار
of agreat bulk تنه دار
bulk buying خرید فله
bulk buying خرید درحجم زیاد
bulk buying خرید بصورت عمده
bulk production تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk material امادقوال
bulk material اماد یک جا
bulk material اماد حجیم
bulk loading بارگیری در مخازن
bulk loading بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk head دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
bulk gravity چگالی فاهری
bulk eraser degausser
bulk density چگالی تودهای
bulk density چگالی کشیدگی
bulk deformation تغییر شکل حجمی
bulk concrete بتن تنیده
bulk cargo بار فله
bulk cargo کالای بسته بندی نشده
bulk cargo کالای فله بار فله
bulk cargo محموله حجیم
bulk cargo بارحجیم بار عمده
bulk material مواد اولیه حجیم
bulk modulus ضریب کشیدگی
bulk density چگالی حجمی
bulk cargo بار قوال
bulk transport حمل بار به صورت فله
bulk supply اماد با کانتینر
bulk supply اماد به طور قوال
bulk supply اماد عمده
bulk strain تغییر شکل نسبی حجمی
bulk storage انباره پر گنجایش
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
bulk stock ذخایر قوال
bulk properties خواص گروهی
bulk production تقسیم سوخت درفروف کوچک
bulk polymerization بسپارش تودهای
bulk storage انباره پرگنجایش
bulk petroleum سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
bulk petroleum سوخت مخزنی
bulk oil نفت بی فرف
bulk cargo بار یک پارچه
bulk carrier کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk yarn نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
bulk terminal اندازهپایانی
bulk buy عمدهخر-کسیکهیکجاخریدمیکند
bulk carrier وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carriers کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk carriers وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk replacement storage سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
bulk petroleum products فراوردههای نفتی قوال
bulk load method روش استفاده از بارگیری قوال
bulk load method روش بارگیری با بارقوال
bulk modulus of elasticity ضریب کشسانی حجمی
bulk liquid storage space حجم کلی مخزن
bulk petroleum conversion kit جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
agent نرم افزار کارایی و اطلاعات آماری را درباره ایستگاههای کاری به مدیریت مرکزی شبکه ارسال میکند
agent گماشته وکیل
agent نماینده
agent پیشکار
agent برنامه یا نرم افزاری که روی یک ایستگاه کاری در شبکه اجرا میشود
agent مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agent ماده
agent عنصر
agent واسطه عامل
agent عامل اطلاعاتی
agent فرستنده
agent کاگزار
agent عامل
agent مامور
agent واسطه
agent ارگان
agent وکیل
agent نماینده عامل شیمیایی خرج
complexing agent عامل کمپلکس کننده
complexing agent عامل کمپلکس دهنده
commission agent حق العمل کار
chelating agent عامل کی لیت ساز
commision agent نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
coloring agent رنگ مصرفی
coloring agent ماده رنگ
choking agent گاز خفه کن
choking agent عامل خفه کننده
chemical agent عامل شیمیایی
chemical agent ماده شیمیایی
chlorinating agent عامل کلردار کننده
confusion agent عامل گیج کردن دشمن
confusion agent عامل گیج کننده
cyanogen agent عامل سیانید
customs agent نماینده گمرکی
customs agent واسطه کارهای گمرکی
customs agent واسطه گمرک
curing agent سختگر
customs agent کارگزار گمرک
counter agent عامل خنثی کننده
cooling agent عامل سرد کننده
smoke agent عامل شیمیایی دودانگیز
consular agent قائم مقام کنسول
consular agent نایب کنسول
consular agent کنسول
cyanogen agent عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
catalytic agent عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
casualty agent عامل ایجاد تلفات و ضایعات
vesicant agent گاز تاول زا
vesicant agent عامل شیمیایی تاول زا
vomiting agent عامل تهوع اور
wetting agent ماده خیس کننده
wetting agent عامل خیس کننده
secret agent جاسوس
estate agent فروشندهزمینوملک
publicity agent نمایندهافکارعمومی
washing agent مواد شوینده
stripping agent ماده رنگ بر
stripping agent رنگ زدا
undercover agent کارآگاه مخففی
universal agent وکیل مطلق الوکاله
nerve agent گازعصب
smoke agent ماده دودانگیز
sole agent نماینده انحصاری
sole agent نماینده منحصر بفرد
special agent وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
undercover agent مامورتحقیق مخففی
vomiting agent گازاستفراغ اور
thickening agent عامل غلیظ کننده
toxic agent ماده سمی
toxic agent عامل شیمیایی سمی
secret agent مامور مخفی
toxic agent گاز سمی
universal agent وکیل تام الاختیار
consular agent نماینده کنسولی
sales agent نماینده فروش
mercantile agent بازرگانی
mercantile agent نماینده
masking agent عامل پوشاننده
manufacturers' agent نماینده تولیدکننده
manufacturers' agent نماینده سازنده
manufacturer's agent نماینده سازنده
manufacturer's agent نماینده تولیدکننده
warning agent گند گاز
law agent نماینده حقوقی
law agent نماینده قضایی
land agent دلال معاملات ملکی
insurance agent نماینده بیمه
insurance agent عامل بیمه
incapacitating agent گازبیهوشی
incapacitating agent عامل بیهوش کننده
sequestering agent عامل کمپلکس دهنده
sequestering agent عامل منزوی کننده
nerve agent عامل شیمیایی عصبی
scholastic agent شاگرد پیدا کن
resolving agent عامل تفکیک کننده
releasing agent عامل رهاکننده
reducing agent عامل کاهنده
psychochemical agent گاز عصبی
psychochemical agent عامل عصبی
psychoactive agent ماده روانگردان
proxy agent نرم افزاری که دستورات مدیریت شبکه را ترجمه میکند تا به نرم افزار مدیریتی امکان دهد تا وسیلهای که از پروتکل دیگر استفاده میکند را کنترل کند
press agent مامور اگهی و تبلیغ
precipating agent عامل رسوب دهنده
oxidizing agent عامل اکسنده
oxidizing agent عامل اکسیداسیون
overseas agent نماینده درکشور بیگانه
overseas agent نماینده خارجی
scholastic agent دلال تدریس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com