Dictiornary-Farsi | breaking stress | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 166 (8 milliseconds)

English	Persian
breaking stress	بارگسیختگی


Other Matches

breaking	هتک حرز و ورود غیر قانونی به ملک غیر به هر شکل و به هر وسیلهای که باشد
breaking	گسیختگی
breaking	بریدگی
breaking	شکستگی
breaking	پاره گی قطع شدگی
breaking down stand	مقام پیش نورد
viscosity breaking	گرانروی شکستی
back-breaking	شاق
back-breaking	کمر شکن
breaking point	نقطهی شکست
breaking point	سرحدی که پس از آن شخص اختیاراز دست میدهد و یا از جا در میرود
law-breaking	قانونشکنی
breaking point	طاقت
breaking capacity	فرفیت شکست
breaking down of insulation	فرو ریختن نارسانایی
prison breaking	زندان گریزی
jaw breaking	دشوار برای تلفظ
heart breaking	از پا دراورنده
heart breaking	اندوه اور
non breaking space	حرف فاصله که باعث میشود و کلمه توسط خط شکسته جدا نشوند
breaking pass	پاس به مهاجم
breaking load	حداکثر تحمل بار
breaking load	بار گسیختگی
breaking into the ground	فرورفتن در زمین
breaking down train	راه اولیه
breaking down roll	نورد شکست
breaking down pass	کالیبر شکست
record-breaking	شکستنرکورد
strike-breaking	شکستناعتصاب
breaking capacity	فرفیت قطع
circuit breaking capacity	توان قطع
circuit breaking capacity	قدرت قطع
breaking into safe custody	هتک حرز
overcurrent circuit breaking	قطع مدار جریان زیاد
ignition by contact breaking	احتراق با قطع کنتاکت
one cannot make an omlette without breaking eggs <idiom>	بی مایه فطیر است
stress	تلاش
stress	تنش
stress	فشار روانی
stress	بار
stress	تاکید کردن
stress	مالیات زیادبستن
stress	سختی پریشان کردن
stress	تقلا
mean stress	خستگی متوسط
stress	اهمیت تاکید
stress	قوت
stress	خستگی
stress	مضیقه
stress	تنش جسمانی- روانی
stress	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress	فشار اوردن بر
stress	فشار
stress function	تابع تنش
stress in beam	تنش در تیرها
stress of poverty	فشار بینوایی
stress intensity	شدت تنش
stress interview	مصاحبه تنش زا
stress ratio	نسبت تنش
stress range	گستره تنش
stress curve	نمودار تنش
state stress	وضعیت تنش
state of stress	حالت تنش
simple stress	تنش ساده
shrinkage stress	خستگی فرامد
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
storm and stress	اشوب وغوغا
shearing stress	تنش برشی
stress circle	دایره تنش
stress concentration	تمرکز تنش
stress corrosion	خوردگی در اثر تنش
stress distribution	توزیع تنش
stress testing	تست حساسیت
to lay stress on something	بچیزی اهمیت دادن
to lay stress on something	چیزی راتاکید کردن
torsional stress	تنش پیچشی
transverse stress	تنش عرضی
ultimate stress	تنش نهایی
ultimate stress	تاب
ultimate stress	تنش یک تکه از ماده در لحظه گسستگی یا شکست
virtual stress	تنش مجازی
viscous stress	تنش برش سیال
yield stress	تنش تسلیم
thermal stress	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal stress	تنش حرارتی
stress tolerance	تحمل فشار روانی
stress verse	قافیه مشدد
stress verse	قافیه موکد
tangential stress	خستگی مماسی
tangential stress	تنش مماسی
tensile stress	تنش کششی مجاز
tensile stress	خستگی کششی
tensile stress	تنش کششی
temperature stress	تنش حرارتی یا دمایی
shear stress	تنش برشی
adhesive stress	قدرت چسبندگی
buckling stress	تنش خمشی
circumferential stress	خستگی دایرهای
compression stress	تنش فشاری
compressive stress	فشار تراکمی
compressive stress	تنش فشاری
compressive stress	خستگی فشاری
cyclic stress	تنش دورهای
cyclic stress	تنش تناوبی
edge stress	تنش تیغه
effective stress	تنش موثر
engineering stress	تنش فاهری
euler stress	تنش اولر
fiber stress	تنش تاری
buckling stress	تنش کمانش
bond stress	تنش پیوستگی
adhesive stress	نیروی چسبندگی
admissible stress	تنش پذیرا
admissible stress	تلاش قابل قبول
working stress	تنش مجاز
alternating stress	تنش متناوب
alternating stress	تنش نوسان دار دائمی
axial stress	تنش محوری
bearing stress	تنش تکیه گاهی
bearing stress	تنش بردگاهی
allowable stress	تنش مجاز
bending stress	تنش خمشی
bending stress	خستگی خمشی تلاش خمشی
hoop stress	تنش دایرهای
hoop stress	تنش مماسی
secondary stress	خستگی فرعی
normal stress	تنش شاغولی
normal stress	تنش نرمال
permissible stress	خستگی قابل قبول
pre stress	پیش تنیدگی
principal stress	خستگی اصلی
principal stress	تنش اصلی
racking stress	تنش پهلویی
racking stress	تنش جنبی
radial stress	تنش شعاعی
range of stress	دامنه تنش
residual stress	تنش پس مانده
reynolds stress	تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
rupture stress	تنش گسیختگی
dielectric stress	بار دی الکتریکی
neutral stress	تنش خنثی
shear stress	تنش ناشی از برش
longitudinal stress	تنش طولی
internal stress	تنش داخلی
inelastic stress	تنش ناکشسان
circumferential stress	تنش پیرامونی
stress strain relation	رابطه تنش- کرنش
repetitive stress injury	اسیب ناشی از فشار تکراری
ultimate tensile stress	تنش کشش نهایی
impluse voltage stress	تنش فشار ضربهای
horizontal shearing stress	تنش برش افقی
acute stress reaction	واکنش حاد فشار روانی
repetitive stress injury	دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
alternating stress test	ازمایش تنش متناوب
stress strain curve	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
maximum limited stress	تنش حداکثر
longitudinal shearing stress	تنش برشی طولی
limit fatigue stress	حد دوام
ultimate stress limit	حد تنش نهایی
limit creep stress	حد خزش
design stress resultant	تلاش محاسباتی
design stress resultant	تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
post traumatic stress disorder	اختلال فشار روانی پس اسیبی
Stress reduces an employee's working capacity'	استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.