English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English Persian
breeze-block آجرسیمانی
breeze-block خاکه زغال نیمه سوز
Other Matches
breeze بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breeze نسیم
breeze وزیدن
breeze سرعت وزش باد
breeze تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breeze پس مانده ذغال
breeze concrete بتن پوکه
sea breeze نسیم دریا
breeze concrete بتن پوکه
land breeze باد ساحلی
land breeze باد خشکی
coke breeze پس مانده ذغال کک
light breeze نسیم ملایم
breeze concrete بتن سبک
electrical breeze وزش الکتریکی
fresh breeze بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
static breeze وزش الکتریکی
shoot the breeze/bull <idiom> بیخودی حرف زدن
block بلاک
block مسدودکردن
block توقف رویدادن چیزی
block out جاسازی
v block گونیای جناقی
self block خودبندی
block فراکسیون
block بندال
on the block <idiom> فروخته شده
the block مردن بوسیله گردن زنی
block انسداد
block کنده
block قرقره
block بلوک
block مانع
block منطقه
block وقفه
block توده قلنبه
block قالب کردن
block قطعه
block سد
block مانع شدن از بازداشتن
block اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block جعبه قرقره
block بستن مسدود کردن
block بنداوردن
block کنده مانع ورادع
block بلوک سیمانی
block یک دستگاه ساختمان
block قرقره طناب خور
block بلوک ساختن
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block دفاع در مقابل ابشار
block سد کردن خطا
block دفاع
block سدکردن غیرمجاز حریف
block توده
block قالب ریختن
block قطعه زمین
block پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block مانع شدن
block پارازیت
block مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block سد قالب
block تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block سد کردن
offensive block دفاع تهاجمی
pierce the block شکافتن دفاع
nested block بلوک تو در تو
one man block تک دفاع
pierce the block ابشار محکم غیرقابل دفاع
plummer block کنده محور
snatch block قرقره پران
snatch block قرقره فلزی چفت دار
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
radius block بلوک شعاعی
radium block بلوک شعاعی
spike over the block ابشار از بالای دفاع
punch down block وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
pully block قرقره مرکب
starting block سکوی شروع
power block سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
plummer block کنده شفت
nerve block وقفه عصبی
leg block and under over فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
foot block زیر سری ستون
foot block قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
erratic block بلوک نامنظم
erratic block بلوک جابجا شونده
entry block کنده مدخل
engine block قالب یا بدنه موتور
engine block بلوک موتور
end of block پایان یک بلوک
foot block بالشتک ستون
form block بلوک فرمکاری
tension block کششقرقره
to walk around the block دور بلوک خیابان راه رفتن
input block بلاک ورودی
input block واحد ورودی
hat block قالب کلاه
fuse block قالب فیوز
fuse block بلوک فیوز
fuse block خانه فیوز
fuse block چینی فیوز
keel block تیر حمالی که به کشش کارمیکند
key-block سنگ تاج
travelling block بستانتقال
pulley block کلیدسایهروشن
pin block بخشسوزنی
hoisting block گیرهجرثقیل
earth block پلاکزمینی
crown block قرقرهراس
anchorage block بستلنگرگاه
chock-a-block به هم چپیده
chock-a-block مملو
chock-a-block کیپ
block capitals حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
block vote رایفردیبهگروهی
cluster-block چندین طبقه آپارتمان
block-plan نقشه اولیه ساختمان
block-house دژ چوبی
block-cornice قرنیز بلوکی
block-capital سرستون بالشتکی
to block [to block up] [to clog] [to clog up] something جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
knock one's block off <idiom> خیلی سخت به کسی صدمه زدن
chip off the old block <idiom> (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
tower block ساختمانبرجمانند
chock-a-block پر
chock-a-block بالا کشیده
title block قسمت عنوان نامه
title block قسمت مربوط به درج اطلاعات
three man block دفاع سه نفره
tail block قلاب عقب هواپیما
tail block قرقره طناب دار
tackle block دستگاه قرقره جرثقیل
swivel block قرقره گردان
swage block قالب سوراخ سوراخ
storage block بلوک ذخیره
stone block قالبسنگ
to block a ball نگهداشتن توپ در بازی
to block a hat قالب کردن یک کلاه
chock-a-block کاملا افراشته
chock-a-block خفت
chock-a-block کاملا کشیده
block and tackle قرقره و زنجیر
block and tackle طناب و قرقره
wood block قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
two man block دفاع دونفره
to block out an inage دراوردن یک تصویردرذهن
to block out an inage طرح کردن یک فکر
to block a passage مسدود کردن یک راه
starting block تخته استارت
block size اندازه کندهای
block length درازای کنده
block house موضع مستحکم
block heel نعلبند پاشنه اسب
block header سر بلوک
block graphics نگاره سازی بلوک
block gap gap interrecord شکاف بین بلاک
block gap شکاف بین کندهای
block diagram نمودار بلوکی نمودار کلی
block diagram بلوک دیاگرام
block diagram نمودار کلی
block diagram نمودار بلوکی
block length درازای بلوک طول بلوک
block length طول کندهای طول بلاک
block size اندازه کنده
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
block ship سد کردن دهانه کانال
block protection حفافت بلوک
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
block operation عملیات بلوک
block move جابجایی بلوک
block move انتقال بلوک
block mark نشان کنده
block lining پوشش بلوکی
block lining پوشش با بلوک سیمانی
block letter حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block letter چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
block diagram نمایش تصویری سیستمها
block diagram نمودار کندهای
anvil block سندان مخصوص اهنگری
angle block سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
anchor block بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
affect block وقفه عاطفه
road block مانع روی جاده
road block راه بند
road block سد جاده
stumbling block سبب سقوط
stumbling block موجب لغزش
stumbling block مانع
stumbling block سنگ لغزش
building block واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building block بنا کنده
arrow block بلوک پیکانی
attack block دفاع روی تور والیبال
block definition تعریف بلوک
block copolymer همبسپار دستهای
block coefficient ضریب گنجایش ناو
block letters حروف جداودرشت
block code رمز کندهای
block cipher رمزگذاری بلوکی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com