English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
bridge circuit مدار پلوار
Other Matches
bridge پل
bridge پل زدن
bridge دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge compassplatform : syn
bridge پل فرماندهی
bridge جسر
bridge برامدگی بینی
bridge سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge بازی ورق
bridge پل ساختن
bridge اتصال دادن
bridge پل فرماندهی کشتی
signal bridge پل مخابرات ناو
conductivity bridge پل برق رسانایی
skew bridge پل کج
slab bridge پل دالو
slab bridge پل تاوه
spar bridge پل الواری
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
stick bridge پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
swing bridge پل گردان
swing bridge پل نوسان دار
clapper bridge پل سنگی
signal bridge پل مخابره ناو
decade bridge پل دهگانه
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
ribbon bridge پل تاشونده
ribbon bridge پل کرکرهای
rise of a bridge خیز طاق پل
draw bridge پل کششی
road bridge پل راه
road bridge راه پل
road bridge پل خیابان
salt bridge پل نمک
deck of a bridge کف پل
deck of a bridge صفحه پل
railway bridge پل راه اهن
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
the instability of a bridge نا استواری پل
chain bridge پل زنجیری
wien bridge پل وین
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge پل کنسول
cantilever bridge پل طرهای
cantilever bridge پل بازودار
cantilever bridge پایه پل
cantilever bridge ستون پل
cantilever bridge پل قپانی
cantilever bridge پل معلق
canal bridge پل کیالی
chain bridge پل معلق
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
the pier of a bridge پایه پل
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
treadway bridge پل عبور موقتی پیاده
treadway bridge پل دوخطه
trestle bridge پل پایه خرپایی
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
truss bridge پل با تیر مشبک
truss bridge پل خرپایی
truss bridge پل اسکلت فلزی
weatstone bridge پل ویتستن
weigh bridge قپان تخت قنطار کش
canal bridge پل کانال
lifting bridge پل بالارو
measuring bridge پل اندازه گیری
movable bridge پل متحرک
movable bridge پلی که میشودجابجا نمود
movable bridge پل بازشو
natural bridge پل طبیعی
inductance bridge پل اندوکتیویته
navigating bridge پل ناوبری
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
impedance bridge پل امپدانس
highway bridge راپل
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
maxwell m l bridge پل ماکسول
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
lever bridge پل بالا رو
lever bridge پل باز شو
lattice bridge پل شبکهای
lattice bridge پل نردهای
irish bridge پل ایرلندی
irish bridge ابنمای مغروق
irish bridge پل مغروق
irish bridge اب نما
loading bridge پل بارگیری
magnetic bridge پل مغناطیسی
magnetic bridge پل رلوکتانس
operating bridge پل کارگاهی
heydweiler bridge پل هایدویلر
flumed bridge پل تنگ کننده معبر اب
floating bridge پل متحرک موقتی
floating bridge پل شناور
float bridge پل شناور
flag bridge پل پرچم
flag bridge پل تیمساران
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed bridge پل ثابت
pontoon bridge پل شناور قایقی
pontoon bridge پل موقت
flying bridge پل موقتی
flying bridge پل شناور
flying bridge پل هوایی
handling bridge پل بار
oxygen bridge پل اکسیژنی
girder bridge پل تیر حمالی
girder bridge پل پوتری
girder bridge پل چند تکه قابل نصب رویهم
girder bridge پل بیلی متوسط
gap bridge گلویی ماشین تراش
pedestrian bridge پل پیاده رو
foot bridge پل پیاده رو
railroad bridge پل راه اهن
water under the bridge <idiom> همه چیز عوض شده
arched bridge پل قوسی
lift bridge پلبالارو
asses bridge قضیه حماریه
bailey bridge پل متحرک وموقتی
compass bridge قطبنمایعرشهکشتی
bascule bridge پل متحرک
bascule bridge پل قپانی
bascule bridge پل باسکولی
bascule bridge پل بازشو
bascule bridge پل بازشونده
bascule bridge پل متحرک باسکولی
bascule bridge پل اهرمی
arched bridge پل کمانهای
portal bridge پلدروازهای
suspension bridge پل معلق
suspension bridge پل اویزان
bridge loan وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge finance وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
lattic-bridge پل نرده ای
lattic-bridge تیر حمال مشبک
cross that bridge when you come to it <idiom> [به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
cross a bridge before one comes to it <idiom> درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
treble bridge پلصدایزیر
transporter bridge پلانتقال
through arch bridge پلکمانسراسری
bridge of nose برآمدگیبینی
bridge head سر پل
bridge head سر پل ساحلی
arch bridge پلقوسدار
bridge rectifier یکسو کننده پلوار
bridge shoe پاشنه پل
bridge seat پاشنه پل
bridge seat تکیه گاه
bridge rectifier یکسوکننده بریج
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge pier پایه پل
bridge escape فرار از پل
bridge deck بدنه پل
bridge shoe زیره پل
bridge shoe پاشنه
bridge building پل سازی
bridge assembly برآمدگیسیمها
beam bridge پلمیلهای
bass bridge پایهباس
bridge carriageway شوسه پل
container-loading bridge پلورودبستههابهکشتی
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
lattice suspension bridge پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
maxwell wien bridge پل اندازه گیری ماکسول-وین
slide wire bridge پل ویتستن لغزان
deck arch bridge پلمنحنی
dry gap bridge پل ابرویی
village road bridge پل روستائی
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
half-through arch bridge پلازوسطکمانی
center swing bridge پل میانگرد
lattice suspension bridge پل اویزشی مشبک
frequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس
bridge spot weld جوشکاری نقطهای
dry gap bridge پل خشکی
three phase bridge connection اتصال پل سه فازه
three phase bridge tape circuit rectifying
three phase bridge tape مدارگرتس سه فاز
three phase bridge tape اتصال گرتس سه فازه
cable suspension bridge پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
cable suspension bridge پل معلق با سیم تابیده
jack knife bridge پل متحرک تاشو
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
vertical lift bridge پل بالارو
multi span bridge پل چند دهانه
The flood swepot away the bridge. سیل پل رابرد
floating pontoon bridge پل پونتون
material handling bridge پل باربری
material handling bridge پل بارگیری
single-leaf bascule bridge اهرم پلمتحرک
single-span beam bridge پلمیلهایتکدهانهای
multiple-span beam bridge پلمیلهایچنددهانهای
snows of yesteryear [water under the bridge] <idiom> هر چه گذشت گذشته. [غیر قابل تغییراست] [اصطلاح]
double track railway bridge پل راه اهن باسکوی دوبل
high tension bridge equipment دستگاه ازمایش فشار قوی
double-leaf bascule bridge اهرم دولایهپل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com