Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
bridge spot weld
جوشکاری نقطهای
Other Matches
spot weld
خال جوش
spot weld
نقطه جوش دادن
spot weld
اتصال نقطه جوش
weld
جوش دادن پیوستن
weld
جوش
weld
بهم پیوستن
weld
متصل کردن جوش دادن جوش
weld
جوشکاری کردن
camber weld
جوش محدب
corner weld
جوشکاری گوشه
projection weld
جوش نقطه سیاه
cluster weld
جوش خوشهای
edge weld
جوش لبهای
calk weld
درز جوش
butt weld
جوش لب به لب
seam weld
جوش درز
weld bead
مهره جوش
tack weld
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
stitch weld
جوش بخیهای
tack weld
نقطه جوش
to butt weld
از سرجوش دادن
filled weld
جوش نواری
filler weld
جوش نواری
filler weld
جوشهائیکه درگوشه تماس دو نقطه جوش شونده قرار میگیرند
point of weld
نقطه جوش
pressure weld
جوش دادن فشاری
projection weld
جوش خال سیاه
scarf weld
جایی که دو میل اهن را نیم ونیم کرده باهم جوش داده باشند
root of the weld
ریشه جوش
flat weld
جوش مسطح
strength weld
جوشکاری مقاومتی
reinforcement of weld
تقویت جوش
plug weld
جوش مسدود
fillet weld
جوش گوشه
joint weld
جوشکاری اتصالی
fillet weld
جوش نواری
lap weld
جوش رویهم
forge weld
جوش دادن شعلهای
miter weld
جوشکاری فارسی
weld bead
تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
weld decay
پوسیدگی جوش
flash weld
جوش شعلهای
bevelled edge weld
جوش درز پیشانی
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
butt seam weld
جوشکاری شکافی
edge fillet weld
جوش نواری دورهای
single j butt weld
جوش لب به لب "جی "
single u butt weld
اتصال لب به لب "یو"
double i butt weld
جوش درزی ای دوبل
convex fillet weld
جوش نواری برجسته
convex fillet weld
جوش مغزی محدب
concave fillet weld
جوشکاری مغزی مقعر جوشکاری مغزی
double u butt weld
جوش لب به لب یو دوبل
butt seam weld
جوشکاری درزی
single bevel but weld
جوش لب به لب "وی " ساده
double bevel butt weld
جوشکاری لب به لب
up on the spot
فی المجلس مقدا بی درنگ
spot
موضع
on-the-spot
فی المجلس
spot
باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
spot
خال
spot
نقطه
spot
کمان
spot
لکه موضع
on the spot
نقدا"
spot
مسافت یابی کردن
spot
تنظیم تیر کردن
spot
مکان
spot
فوری
spot
کشف کردن اماده پرداخت
spot
لکه دارشدن
spot
لکه دارکردن
spot
زمان مختصر لحظه
spot
کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
spot
لکه لک
spot
نقدا"
spot
به طور نقد
spot-on
دقیقا صحیح
spot
درجا
spot
در محل
spot
[لکه دار شدن فرش در اثر مواد رنگی و شمیایی]
in a spot
<idiom>
درمشکل قرار داشتن
spot
کشف کردن دیدن
spot
محل
on the spot
<idiom>
درشرایط سخت ونا امیدکنندهای
on-the-spot
نقدا"
spot
تشخیص دادن
spot
بجااوردن
on the spot
فی المجلس
spot
مشاهده کردن گلوله ها
spot
پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
spot
جا
spot footing
پی مجزا
dead spot
منطقه ساکت
spot elevation
نقطه ارتفاع معلوم روی نقشه
center spot
نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
spot distortion
اغتشاش نقطه
spot ball
گویی که از نقطه معین هدف ضربه با گوی اصلی بیلیاردقرار می گیرد
cold spot
نقطه سرماگیر
soft spot
ناحیه نشست
spot cash
پرداخت نقدی
spot bowler
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
spot cash
پول نقد
dead spot
نقطه خنثی
spot elevation
ارتفاع تعیین شده
soft spot
شولات
spot of enforcement
نقطه پنالتی
penalty spot
نقطه پنالتی
flying spot
لکه نورتند رو
focal spot
کانون
pain spot
نقطه درد
Johnny-on-the-spot
<idiom>
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
soft spot for someone/something
<idiom>
احساسات تندوتیز داشتن
light spot
نقطه منور
light spot
نقطه نور
tight spot
<idiom>
شرایط سخت
landing spot
نقطه فرود
hit the spot
<idiom>
نیروی تازه وارد کردن
previous spot
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
He was kI'lled on the spot.
جابجا کشته شد
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
face off spot
هرکدام از 9 نقطه مخصوص رویارویی
face off spot
نقطه رویارویی
water spot
واتراسپات
yellow spot
نقطه زرد
centre spot
خالوسط
handicap spot
مهرهتعادلی
black spot
جادهباآمارتصادفبالا
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
high spot
جذابترین لذتبخشترین
spot transaction
معامله نقدی
trouble spot
کشوریکهدائمادرحالدرگیریونزاعباشد
head spot
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
cathode spot
لکه کاتدی
blind spot
نقطه کور
warm spot
اندامها و مراکزاحساس گرما در پوست
unpainted spot
تکه رنگ نشده هنگام رنگ کردن
touch spot
ناحیه بساوشی
beauty spot
خال
beauty spot
خال کوچک
beauty spot
خال زیبایی
advertising spot
فیلم تبلیغاتی
air spot
تنظیم تیر توپخانه با استفاده از دیدبانی هوایی
air spot
تنظیم تیربا دیدبانی هوایی
spot price
بهای جنس در معامله نقدی
sweet spot
قسمت مرکزی راکت یا چوب
balkline spot
نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
succeeding spot
نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
warm spot
نقطه گرماگیر
water spot
گردباد دریایی
blind spot
نقطه ضعف
spot check
مقابله موضعی
spot check
بررسی موضعی
spot check
سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
spot check
بازدید در محل
spot checks
مقابله موضعی
spot checks
بررسی موضعی
spot checks
بطور چند در میان ازمودن
spot checks
سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
spot checks
بازدید در محل
hot spot
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
spot check
بطور چند در میان ازمودن
hot spot
نقطه داغ
spot welding
جوش نقطهای
spot price
قیمت تمام شده
spot price
قیمت نقدی
spot market
بازار نقدی
spot pass
پاسی که بجای فرستادن به بازیگر به نقطه معینی فرستاده میشود
spot pass
پاس غیرمستقیم
spot net
شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
spot market
بازار معاملات نقدی
spot map
کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
spot lamp
لامپ با نورمتمرکز
spot lamp
لامپ موضعی
spot kick
ضربه کاشته
spot grading
صافسازی
spot goods
کالاهای اماده تحویل
spot goods
کالاهای موجود
cash spot
نقد فوری
spot price
قیمت برای فروش فوری
spot rate
نرخ فروش نقدی
spot shot
ضربه به گویی که در نقطه معین گذاشته شده
spot welding
نقطه جوش
spot test
ازمایش فوری
spot sale
فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
spot sale
فروش نقد
spot report
گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
spot repair
تعمیر در محل
billiard spot
نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
spot repair
تعمیر در جا
spot welding
جوشکاری نقطهای
center face off spot
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
kicks from the penalty spot
شوت از نقطه پنالتی
great red spot
لکه سرخ بزرگ
great white spot
لکه سفید بزرگ
center ice spot
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
spot welding electrode
الکترود جوشکاری نقطهای
spot welding machine
دستگاه جوش نقطهای
flying spot scanner
پوینده لکهای تند رو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com