English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (8 milliseconds)
English Persian
broad jump پرش طول
Search result with all words
standing broad jump پرش طول بدون دورخیز
Other Matches
broad گشاد
broad پهنا
broad پهناب
broad پهناور زن هرزه
broad عریض
broad پهن
broad قسمت پهن
broad jumper پرش کننده طول
broad leaved غیر سوزنی
broad leaved پهن برگ
broad minded روشن فکر
broad bean باقلا
broad irrigation کوداب دادن
broad interpretation تفسیر موسع
broad head نوک پیکان با 2 یا 3 تیغه
broad gauge ریل راه اهن خیلی دور از هم
broad band باند پهن
broad band پهن باند
broad a wake کاملا بیدار
broad leafed غیر سوزنی
broad leafed پهن برگ
broad minded دارای فکر وسیع
broad shouldered شانه پهن
broad brimmed دارای لبه پهن
broad tuning میزانسازی زمخت
broad spectrum طیف گسترده
broad reach حصولپهناور
broad shoulders نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
broad shoulders شانههای پهن
the broad of the hand کف دست
In broad daylight. درروز روشن
broad-leaved endive ملچفرنگی
broad-leaved garlic سیرخرس
broad arrow engine موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
broad day light روز روشن
broad base tower دکل فشار قوی
to broad cast information خبری که درهمه جا منتشرشود
broad ligament of uterus عضلهعریضرحم
broad beam headlamp نور افکن با تشعشع عرضی
broad-leaved garlic والک کوهی
broad-leaved garlic پیاز خرسی
broad welt side pocket جیبپهنپهلو
jump off اغاز حمله
jump off شروع حمله
jump off شروع بحمله
to jump on somebody به کسی پریدن [زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
jump off اغاز
jump off پرش
jump on someone <idiom>
jump at <idiom>
jump all over someone <idiom>
jump ترقی
jump خیز زدن
jump جوردرامدن
jump پرش به هوا با هر دوپا
jump خیز زاویه پرش لوله توپ
jump جهش افزایش ناگهانی
jump وفق دادن
jump پراندن جهاندن
jump پرش
jump تغییرمسیر دادن و منحرف شدن
jump جهش
jump پریدن
jump جهت
jump حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jump پریدن با چتر پرش اسب از مانع
to jump up at somebody به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
jump جستن
jump جهیدن
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
stag jump پرش با پاهای باز در هوا
jump suits لباس خانه و استراحت
jump suits روپوش
jump suit روپوش
step jump پرش و برگشت روی همان پا
two state jump جهش دو حالتی
unconditional jump جهش غیر شرطی
waltz jump پرش والس
subroutine jump جهش زیرروال
water jump مانع ابی
water jump چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
strong jump جهش ابی شدید
jump suit لباس خانه و استراحت
jump bail <idiom>
jump out of one's skin <idiom>
jump the gun <idiom>
jump through a hoop <idiom>
jump to conclusions <idiom>
to jump at something [colloquial] به چیزی واکنش نشان دادن
to line-jump داخل صف زدن
jump on the bandwagon <idiom> [پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
jump down someone's throat <idiom>
jump ski پرشاسکی
jump jet جتیکهمیتواندعمودیپروازکند
jump leads باتریبهباتریکردنبرایروشنکردنماشین
To jump . To be startled. ازجا پریدن
To jump across the stream. ازروی نهر آب پریدن
To jump up . To be startled. از جاپریدن
To jump the queue. خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
go jump in a lake <idiom> رفتن وآزار نرساندن به کسی
squat jump کلاغ پر
jump start شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
combat jump پرش با چتر درمنطقه دشمن
conditional jump جهش شرطی
counter jump پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
electron jump پرش الکترون
hydraulic jump جهش هیدرولیکی
hydraulic jump جهش هیدرولیک
hydraulic jump پرش هیدرولیک
johnny jump up گل بنفشه امریکایی
jump altitude ارتفاع پرش
jump altitude ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
jump ball جمپبال
jump ball توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
jump fishing ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
combat jump پرش رزمی
jump joint اتصال لب به لب
jump-start شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-started شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-starting شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump-starts شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
triple jump پرش سه گام
high jump پرش ارتفاع
long jump پرش طول
ski jump پرش با اسکی
angle of jump زاویه پرش لوله توپ
angle of jump زاویه پرش
arabian jump نیم پشتک
jump instruction موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
split jump پرش روسی
jump set پاس پرشی
jump shooter شوت جفت زن
jump spark جرقه جهنده
jump speed سرعت مناسب برای پرش باچتر
jump speed سرعت پرش
jump spin چرخش با اغاز پرش بهوا
jump stop توقف ناگهانی با پرش بهواوچرخش
jump the gum خطا در اغاز پرش
jump turn تغییر جهت و پیچ در پرش
loop jump پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
scissors jump پرش قیچی در اسکیت
split jump پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
jump seat صندلی تا شو
jump line سطر پرش
jump rider سوارکار در پرش
jump pass پاس در حال پرش
jump instruction دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
jump instruction پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
jump racing مسابقه پرش از مانع
jump instruction هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
jump kick شوت درحال پرش
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself . بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
hop stop and jump قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
jump height curve منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
standing high jump پرش ارتفاع بدون دورخیز
jump into the lion's mouth <idiom> خود را توی دهان افعی انداختن
to queue-jump [British E] داخل صف زدن
To jump down somebodys throat. ناگهان وسط حرف کسی پریدن
tap loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
to jump-start an engine موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
To jump down someones throat. به کسی توپ وتشر زدن
jump spark distributor دلکو با جرقه جهنده
jump spark ignition احتراق با جرقه جهنده
turnaround jump shot پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
to jump-start someone's car کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com