English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English Persian
bubble and squeak خوراک کلم و سیب زمینی سرخ شده
Other Matches
squeak جیغ وفریاد شکیدن
squeak با صدای جیغ صحبت کردن
squeak با جیغ وفریادافشاء کردن
squeak جیر جیر
buble and squeak قیمه با سبزی یا کلم
pip-squeak <idiom> شخص کم اهمیت
pip squeak نارنجکی که صدای ان مانندPIP-SQUEAK بگوش میرسد
to escape by a squeak جان مفت بدر بردن
bubble گفتن
bubble help خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
bubble حباب
bubble اندیشه پوچ
bubble قلقل زدن
bubble خروشیدن جوشاندن
bubble جوشیدن
bubble بیان کردن حباب
bubble حباب براوردن
bubble ابسوار
soap bubble حباب کف صابون
to prick the bubble مشت کسیرا باز کردن
to prick the bubble باد کسی را خوابانیدن
hubble bubble قلیان
to bubble over with wrath خروشیدن
to bubble over with wrath جوش زدن
hubble bubble شلوغ
soap bubble چیزجالب وزود گذر
bubble bath مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
Burst sb's bubble <idiom> تو ذوق کسی زدن
hubble-bubble قلیان
bubble sort سورت حبابی
bubble baths وان پر کف و معطر شده
bubble baths مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble bath وان پر کف و معطر شده
hubble bubble غلیان
gas bubble حباب گاز
bubble point نقطه جوش
bubble sextant سکستانت مایعی
bubble horizon افق نمایان از زیر ابر
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
bubble memory سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory مین فرفیت بالا
bubble memory حافظه حبابی
bubble jock بوقلمون نر
bubble sort جور کردن حبابی
bubble sort روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
bubble gum ادامس بادکنکی
bubble tray بشقابک حباب
bubble cap فنجانک حباب
bubble tower برج حباب
bubble chamber اتاقک حباب
bubble tower برج تقطیر
bubble sorting جور کردن حبابی
bubble sort مرتب کردن حبابی
bubble horizon ابرشکافدار
bubble turn and slip الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
magnetic bubble memory حافظه حبابی مغناطیسی
bubble tray column ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
bubble cap plate column ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
Even if you thik I am being foolish, please don't burst my bubble. حتی اگر فکر می کنی احمقم لطفا توی ذوقم نزن.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com