English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (1 milliseconds)
English Persian
bucket seats صندلی یکنفری
Other Matches
seats صندلی
seats پایه
seats جا
seats نیمکت
seats نشیمنگاه مسند
seats سرین
seats کفل
seats مرکز مقر
seats محل اقامت
seats جایگاه نشاندن
seats جایگزین ساختن
seats سکوی استقرار
seats قسمت میانی زین اسب
seats مقر
seats نشیمنگاه
seats وضع بدن ژیمناست روی اسباب با تکیه روی نشیمنگاه
seats حرکت تعادلی
country seats خانهی بزرگ روستایی
country seats خانهی اربابی
orchestra seats صندلیارکستر
They changed seats . صندلی هایشان را با هم عوض کردند
back to your seats برگردید بجای خود
window seats صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
the hall seats one thousand تالار هزار صندلی میخورد تالارهزارتن راجامیدهد
To make reservations. To book seats. جا تهیه کردن ( رزرو کردن )
bucket قوس پیوند قوس پیوندی
bucket سطل
bucket منحنی پیوند
bucket سطل جام
bucket تیغه گردنده توربین
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket بیل مکانیکی
bucket فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bucket فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
bucket دلو
to kick the bucket مردن
swing bucket جراثقال نوسان دار
backward bucket سطلوارونه
bucket cylinder زبانهسیلندر
bucket lever سطحزبانه
bucket ring زبانهحلقه
bucket tooth زبانهدندانه
kick the bucket <idiom> مردن
digger bucket تیغهحفرکن
ice-bucket یخدان- سطلیخ
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
The handle of the bucket has come off. دسته سطل کنده شده
swing bucket جراثقال گردان
suspension bucket سطل اویزان
loading bucket سطل بارگیری
bucket sort جور کردن دلوی
bucket of steam سطل بخار
bucket hoist دستگاه بالابرنده سطل
bucket elevator دستگاه بالابرنده سطل
bucket charging بارگیری با سطل
brain bucket کلاهخود
bucket seat صندلی یکنفری
bucket shops جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
bucket shop جای شرط بندی وقمار روی سهام و مانند ان
bucket step فیکس کردن پا برای استراحت
conveyor bucket سطل بالابر
leather bucket دول
grab bucket سطل قلاب دار
grab bucket بیل مکانیکی
dump bucket سطل اشغال
dump bucket سطل زباله
elevator bucket سطل بالابر
backward bucket cylinder سیلندرسطلوارونه
bucket wheel excavator زبانهیچرخهیبالابر
grab bucket crane جرثقیل با بیل مکانیکی
Only a drop in the bucket ( ocean) . قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
bucket hinge pin زبانهلولایی
coin return bucket محلبرگشتپول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com