Total search result: 202 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
budget cycle |
گردش بودجه |
budget cycle |
مراحل بودجه |
|
|
Other Matches |
|
budget |
بودجه |
budget |
حساب درامد وخرج |
budget |
اعتبار |
budget balance |
تعادل بودجه |
budget balance |
توازن بودجه |
budget bureau |
دفتر بودجه |
budget ceiling |
سقف بودجه |
budget classification |
طبقه بندی بودجه |
capital budget |
بودجه سرمایهای |
balanced budget |
بودجه متوازن |
unbalanced budget |
بودجه نامتوازن |
unified budget |
بودجه واحد |
capital budget |
بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید |
capital budget |
بودجه تاسیساتی |
variable budget |
بودجه متغیر |
budget account |
حسابی در فروشگاه که وجه خرید اجناس و...به آن واریز می شود |
administrative budget |
بودجه اداری |
annual budget |
بودجه سالانه |
budget comittee |
گروه بودجه |
budget constaint |
محدودیت بودجهای |
budget credit |
اعتبار بودجه |
budget surplus |
مازاد بودجه |
budget process |
مراحل بودجه |
budget process |
فرایند بودجه |
budget period |
زمان بودجه |
budget period |
دوره بودجه |
budget line |
خط بودجه |
budget item |
اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود |
budget item |
اقلام نقدی |
budget expenditures |
مخارج بودجه |
budget surplus |
اضافه بودجه |
budget estimates |
براوردهای بودجهای |
budget directive |
دستورالعمل تهیه بودجه |
budget determinant |
تعیین بودجه |
budget deficit |
کسر بودجه |
budget deficit |
کسری بودجه |
budget data |
اطلاعات بودجه |
household budget |
بودجه خانوار |
family budget |
بودجه خانوار |
program budget |
بودجه برنامهای |
national budget |
بودجه ملی |
flexible budget |
بودجه انعطاف پذیر |
preliminary budget |
بودجه مقدماتی |
preliminary budget |
بودجه ابتدائی |
operating budget |
بودجه بهره برداری |
operating budget |
بودجه عملیاتی |
budget execution |
اجرای بودجه |
fixed budget |
بودجه ثابت |
financial budget |
بودجه مالی |
family budget |
بودجه خانواده |
cyclical budget |
بودجه ادواری |
cyclical budget |
بودجه دورانی |
municipal budget |
بودجه شهرداری |
development budget |
بودجه عمرانی |
provide for in the budget |
در بودجه پیش بینی کردن |
current budget |
بودجه جاری |
to p for a sum in the budget |
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن |
current budget |
بودجهای که برای یک سال مالی تدوین شود |
flexible budget |
بودجه متغیر |
state budget |
بودجه دولت |
budget constraint |
محدودیت بودجه |
cash budget |
بودجه نقدی |
government budget |
بودجه دولت |
cyclically balanced budget |
بودجه متوازن ادواری |
The budget deficit of 1980 . |
کسر بودجه سا ل1980 |
balanced budget multiplier |
ضریب بهم فزاینده بودجه متوازن |
budget forecasting model |
مدل پیشگویی بودجهای |
command budget estimate |
براوردبودجه |
command budget estimate |
براورد بودجه یکان |
national economic budget |
بودجه اقتصادی ملی |
balanced budget theorem |
قضیه بودجه متوازن |
preliminary budget forecast |
پیش بینی مقدماتی بودجه |
The welfare budget has been cut down. |
از بودجه رفاهی مقداری زده اند |
multiplier effect of a balanced budget |
اثر بهم فزاینده بودجه متوازن |
four cycle |
دارای چهاردور یا دوره |
cycle per second |
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه |
four cycle |
چهار چرخه |
cycle per second |
هرتس |
R/W cycle |
CYCLE WRITE/READ |
R/W cycle |
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده |
cycle |
: دور |
cycle |
دوره عملیات یابازی |
cycle |
سیکل مدار |
cycle |
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان |
cycle |
زمانه |
cycle |
تاکت |
cycle |
گردش |
cycle |
چرخه |
cycle |
دوره گردش |
cycle |
چرخ چرخه |
cycle |
چرخه زدن |
cycle |
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع |
cycle |
:بصورت دورانی فاهر شدن |
cycle |
بصورت متناوب فاهر شدن |
cycle |
سواردوچرخه شدن |
cycle |
دور |
cycle |
دوران |
cycle |
سیکل |
cycle |
دوره |
cycle |
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند |
cycle |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
cycle |
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود |
cycle |
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل |
cycle |
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود |
cycle |
حلقه |
cycle |
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد |
cycle |
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر |
cycle |
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند |
cycle |
تعداد دفعات تکرار یک حلقه |
cycle |
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده |
cycle |
تناوب پریود سیکل |
major cycle |
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی |
major cycle |
چرخه بزرگ |
kilomega cycle |
یک بیلیون سیکل در ثانیه |
instruction cycle |
سیکل یاچرخش دستورالعمل |
juglar cycle |
دور ژوگلار |
intelligence cycle |
مدار اطلاعاتی |
major cycle |
بزرگ چرخه |
instruction cycle |
چرخه دستورالعمل |
number of cycle |
تعداد تناوبها |
life cycle |
چرخه دوام |
machine cycle |
چرخه ماشین |
magnetic cycle |
دوره مغناطیسی |
magnetic cycle |
منحنی هیسترزیس |
magnetic cycle |
فرایندمدار مغناطیسی |
life cycle |
دوره زندگی |
life cycle |
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران |
kondratieft cycle |
دور کندراتیف |
life cycle |
دوره عمر |
life cycle |
دوره عمر یک محصول |
kitchin cycle |
دور کیچین |
memory cycle |
چرخه حافظه |
storage cycle |
چرخه انباره |
storage cycle |
سیکل انباره |
tempering cycle |
دوره بازپخت |
thermodynamics cycle |
سیکل ترمودینامیک |
trade cycle |
دور تجاری |
trade cycle |
دوره فعالیت تجاری |
training cycle |
سیکل اموزشی |
training cycle |
مرحله اموزش |
turnaround cycle |
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی |
turnaround cycle |
مدت رفت و برگشت |
vapor cycle |
سرد زائی مدار بسته |
cycle lock |
قفلدوچرخه |
exercise cycle |
دوچرخهثابت |
production cycle |
زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.] |
stirling cycle |
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد |
staticizing cycle |
سیکل ایستاسازی |
menstrual cycle |
چرخه قاعدگی |
menstrual cycle |
عادت ماهانه |
minor cycle |
خرد چرخه |
minor cycle |
چرخه خرد |
motor cycle |
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت |
null cycle |
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی |
number of cycle |
تعداد دوره ها |
planning cycle |
دوره برنامه ریزی |
procurement cycle |
دوره خرید |
rankin cycle |
سیکل رانکین |
ration cycle |
سیکل محاسبه جیره 42ساعته |
reset cycle |
چرخه باز نشانی |
search cycle |
چرخه جستجو |
occupancy cycle |
دوره سکونت |
life-cycle |
چرخه زندگی |
cycle of the room |
گردش ماه |
cycle of the room |
دورقمر |
cycle of water |
گردش اب در طبیعت |
cycle spanner |
اچار مخصوص تعمیردوچرخه |
cycle stealing |
چرخه دزدی |
cycle stealing |
مدت چرخه |
cycle stealing |
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر |
cycle stealing |
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی |
cycle stealing |
حلقه ربایی |
cycle stock |
موجودی فعال |
cycle stock |
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود |
cycle time |
مدت چرخه |
cycle time |
زمان تناوب عمل |
cycle time |
زمان رفت و برگشت |
cycle time |
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره |
cycle time |
زمان |
cycle of operation |
جریان عمل جنگ افزار |
cycle of operation |
دوره عمل سلاح |
cycle of everts |
دورحوادث |
activity cycle |
چرخه فعالیت |
business cycle |
دور بازرگانی |
business cycle |
دور تجاری |
business cycle |
دور اقتصادی |
business cycle |
دور کسب وکار |
business cycle |
دور فعالیت بازرگانی |
business cycle |
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی |
business cycle |
معادل cycle trade |
carbon cycle |
سیکل کربن |
cardiac cycle |
چرخه قلبی |
carnot cycle |
سیکل کارنو |
carnot cycle |
چرخه کارنو |
continous cycle |
دوره بی وقفه |
continous cycle |
گردش دائمی |
cycle car |
اتوموبیل دوچرخهای |
cycle milling |
دستگاه فرز پاندولی |
cycle time |
زمان تناوب |
cycle time |
زمان دوره |