Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
English
Persian
buffer zones
منطقه پیشگیری
buffer zones
منطقه تامین
buffer zones
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
Other Matches
zones
دفاع منطقهای
zones
منطقه دفاعی
zones
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zones
حیطه محدوده
zones
نوار
zones
زون
zones
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zones
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zones
ناحیه دسته بندی
zones
کمربند حبه باروت
zones
محوطه
zones
مدار
zones
قلمرو
zones
بخش
zones
مدارات
zones
کمربند
zones
منطقه ناحیه
zones
حوزه
zones
محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zones
ناحیهای شدن
zones
ناحیه
zones
منطقه
zones
منطقه عمل
erogenous zones
ناحیه شهوتزا
time zones
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zones
منطقه ساعتی جهانی
color zones
مناطق گیرنده رنگ
primary zones
نواحی نخستین
reflexogenous zones
نواحی بازتاب زا
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
buffer
فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
buffer
مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
buffer
حافظه میانی
buffer
حافظه موقت
buffer
حافظه میانجی
z buffer
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
buffer
وسیلهای که به دستورات یا داده ها اجازه میدهد پیش از کامل شدن قبلی داده جدید وارد کنند
buffer
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
buffer
دافع اطاق خرج
buffer
ضربت گیر
buffer
استفاده از میانگیر
buffer
سپر
buffer
ضربت خور حائل
buffer
پرداخت کردن
buffer
میانگیر
buffer
امپلی فایری برای جلوگیری ازتداخل مدارات
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
buffer
بافری که اندازه اش طبق نیاز تغییر میکند
buffer
محلول تامپون
buffer
بافر
buffer
تامپون
buffer
ضربه گیر بالشتک
buffer
ماشین لرزنده
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
elastic buffer
اندازه بافر که طبق نیاز تغییر میکند
disk buffer
بافر دیسک
disk buffer
میانگیر دیسک
buffer storage
حافظه میانگیر
buffer storage
انباره میانگیر
buffer stock
موجودی احتیاطی
buffer tank
تانکرحائل
keyboard buffer
بافر صفحه کلید
keyboard buffer
حافظه موقت صفحه کلید
off screen buffer
فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
oil buffer
ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
output buffer
میانگیر خروجی
elastic buffer
میانگیر ارتجاعی
refresh buffer
یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
storage buffer
میانگیر انباره
buffer stock
مواد اولیه ذخیره
buffer stock
موجودی ذخیره
buffer stock
تامین ذخیره
buffer condenser
خازن میانگیر
buffer chamber
جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
buffer chamber
اطاق خرج
buffer capacity
فرفیت بافر
buffer body
بدنه دافع
buffer area
ناحیه میانگیر
buffer zone
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
buffer zone
منطقه تامین
buffer zone
منطقه پیشگیری
buffer distance
حاشیه امنیت
buffer distance
محوطه امنیت
buffer stock
ذخیره اتکائی
buffer state
دولت کوچکی راگویند که بین دو کشور بزرگ واقع شده و از برخورد وبروز اختلاف بین انهاجلوگیری میکند
buffer state
دولت حایل
buffer stage
مرحله میانگیر
buffer solution
محلول بافر
buffer register
ثبات میانگیر
buffer pool
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
buffer memory
حافظه میانیگر
buffer duo
دو پیاده مجاور در برابر دوپیاده مجاور با یک عرض فاصله
buffer-bar
[railway]
ضرب خور
[قطار]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com