Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 165 (10 milliseconds)
English
Persian
bulk petroleum conversion kit
جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
Other Matches
bulk petroleum
سوخت مخزنی
bulk petroleum
سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
bulk petroleum products
فراوردههای نفتی قوال
petroleum
مواد نفتی
petroleum
نفت
petroleum
نفت خام
heavy petroleum
نفتخام سنگین
petroleum jelly
رجوع شود به petrolatum
petroleum products
فراوردههای نفتی
liquified petroleum gas
گاز مایع
joint petroleum office
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
organization of petroleum exporting cont
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
Organization of Petroleum Exporting Countries
سازمانصادرکنندگاننفتخام
conversion
تغییر
conversion
تبدیل
conversion
تسعیر
conversion
تغییرکیش
conversion
نوکیشی
conversion
پرتاب ازاد
conversion
استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversion
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion
قلب
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
تغییر مذهب
conversion of shares
تبدیل سهام
conversion price
بهای تبدیل
conversion price
قیمت تبدیل
conversion rate
نرخ تبدیل
conversion of data
تبدیل عناصر
conversion scale
مقیاس خطی
conversion reaction
واکنش تبدیلی
conversion scale
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion table
جدول تبدیل
conversion tables
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
conversion neurosis
روان رنجوری تبدیلی
conversion hysteria
هیستری تبدیلی
code conversion
تبدیل رمز
code conversion
تبدیل کد
conversion angle
زاویه حامل مسیر ناو
conversion angle
زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
conversion cost
هزینه تبدیل
conversion cost
هزینه تسعیر
conversion efficiency
بازده تبدیل
conversion factor
ضریب تبدیل
conversion transconductance
رسانایی متقابل وارون
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
file conversion
تبدیل فایل
frequency conversion
تبدیل فرکانس
internal conversion
تبدیل درونی
internal conversion
تبدیل باطنی
media conversion
تبدیل رسانه ها
parallel conversion
تبدیل موازی
phased conversion
تبدیل مرحله بندی شده
process conversion
تبدیل فرایند
loan conversion
تجدید نظر در شرایط وام
fiel conversion
تبدیل فایل
fiel conversion
تبدیل پرونده
direct conversion
تبدیل مستقیم
data conversion
تبدیل داده ها
double conversion
تبدیل دوگانه
standard conversion factor
ضریب تبدیل استاندارد
decimal to binary conversion
تبدیل دهدهی به دودوئی
decimal to hexadecimal conversion
تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
decimal to octal conversion
تبدیل دهدهی به هشت هشتی
internal conversion coefficient
ضریب تبدیل داخلی
energy conversion efficiency
راندمان تبدیل انرژی
image conversion equipment
دستگاه مبدل تصویر
binary to decimal conversion
تبدیل دودوئی به دهدهی
binary to hexadecimal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
file conversion utility
برنامه کمکی تبدیل فایل
in bulk
همینطوری
in bulk
جملهای
in bulk
بی فرف
bulk
مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
bulk
توده
bulk
بصورت عمده
bulk
پرحجم
bulk
بارقوال
bulk
جرم
bulk
رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
bulk
پاک کردن یک دیسک یا نوار مغناطیسی در یک عمل
bulk
در حجم بزرگ
bulk
فله
bulk
حجم
bulk
حجم کلی
bulk
بخش
bulk
تنه
bulk
یک جا
bulk
لش
bulk
جسم
bulk
حجم بزرگی از چیزی
bulk
اندازه
bulk
بصورت توده جمع کردن
bulk
قسمت عمده
bulk
جسامت حجم
bulk
انباشتن
bulk
توده اکثریت
bulk
عمده
bulk
قسمت بزرگ
bulk
جثه
conversion loss of frequency changer cry
اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
bulk cargo
محموله حجیم
of agreat bulk
تنه دار
bulk carrier
کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk carrier
وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk carriers
کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk buy
عمدهخر-کسیکهیکجاخریدمیکند
bulk terminal
اندازهپایانی
of agreat bulk
طش دار
bulk yarn
نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
bulk head
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
to break bulk
خالی کردن بار
bulk carriers
وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
bulk buying
خرید بصورت عمده
bulk storage
انباره پرگنجایش
bulk density
چگالی تودهای
bulk density
چگالی حجمی
bulk polymerization
بسپارش تودهای
bulk production
تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
bulk production
تقسیم سوخت درفروف کوچک
bulk properties
خواص گروهی
bulk stock
ذخایر قوال
bulk stock
ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
bulk eraser
degausser
bulk gravity
چگالی فاهری
bulk loading
بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk loading
بارگیری در مخازن
bulk material
اماد حجیم
bulk material
اماد یک جا
bulk material
امادقوال
bulk material
مواد اولیه حجیم
bulk modulus
ضریب کشیدگی
bulk oil
نفت بی فرف
bulk storage
انباره پر گنجایش
bulk strain
تغییر شکل نسبی حجمی
bulk buying
خرید درحجم زیاد
bulk buying
خرید فله
break bulk
تفکیک محصولات
bulk cargo
کالای فله بار فله
bulk cargo
بار قوال
bulk cargo
بار یک پارچه
bulk cargo
بارحجیم بار عمده
bulk cargo
کالای بسته بندی نشده
bulk cargo
بار فله
bulk concrete
بتن تنیده
bulk supply
اماد عمده
bulk supply
اماد به طور قوال
bulk supply
اماد با کانتینر
bulk transport
حمل بار به صورت فله
bulk density
چگالی کشیدگی
bulk deformation
تغییر شکل حجمی
bulk modulus of elasticity
ضریب کشسانی حجمی
bulk load method
روش استفاده از بارگیری قوال
bulk load method
روش بارگیری با بارقوال
break bulk cargo
محموله بسته بندی شده
break bulk agent
عامل تفکیک محصولات
break bulk cargo
محمولات تفکیک شده
break bulk point
نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
bulk replacement storage
سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
bulk liquid storage space
حجم کلی مخزن
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion.
آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com