English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
English Persian
butterfly stroke شنایپروانهبرگشت
Other Matches
butterfly پروانهای
butterfly پروانه
butterfly شنای پروانه
butterfly بشکل پروانه
butterfly valve سوپاپ یا دریچه پولکی
butterfly valve شیرپروانهای
butterfly valve دریچه پروانهای
butterfly tail دم پروانهای
butterfly knot گره پروانه
butterfly plan طرح پروانه ای
butterfly kick مراحلشنایپروانه
migrant butterfly پروانه کوچگر [حشره شناسی]
butterfly turn دکمهنما
to break butterfly on wheel بیهوده صرف نیروکردن
butterfly saddle rug قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
to break butterfly on wheel کوشش بیهوده کردن
stroke ضربه
down stroke ضربه رو به پایین
stroke مرحله
on the stroke بموقع
on the stroke سر وقت
to stroke any one down خشم کسیرافرونشاندن
to stroke any one down کسیراازقهریاغضب درپایین اوردن
stroke ضربه [ماشین تحریر]
stroke ضربه زدن
stroke ضربه با کنترل
stroke فشار با پا
stroke لمس کردن دست کشیدن روی
stroke ضربه باکنترل
stroke زدن
stroke سرکش گذاردن
stroke تکان
stroke کوبه
stroke ضربه مهارشده
stroke ضربه خفیف
stroke راندن کمتر از فرفیت
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke ضربت
stroke لطمه
stroke ضرب حرکت
stroke نوازش کردن
stroke زمان
stroke سکته
stroke کورس
stroke 1-ضخامت
stroke play مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
stroke hole بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
overhead stroke ضربه از بالای سر
pump stroke حرکت پمپ
piston stroke ضربه پیستون
power stroke مرحله قدرت
pump stroke ضربه پمپ
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
trudgen stroke شنای کرال
free stroke کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
four stroke cycle دوره چهار زمانه
stroke judge حرکتتوام بادستوپایحرفهای
crawl stroke مراحلکلار
under arm stroke ضربه پایین دست
two stroke engine موتور دو زمانه
trudgen stroke دست کرال و پای قیچی
rest stroke کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
exhaust stroke مرحله اگزوز
exhaust stroke ضربه خروجی
exhaust stroke مرحله تخلیه
downward stroke ضربه رو به پایین
cutting stroke ضربه برش
cutting stroke امتداد برش
cross stroke فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
heat-stroke گرمازدگی
heat-stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
compression stroke ضربه تراکم
butt stroke سخمه ته قنداق
butt stroke ضربه با ته قنداق
backhand stroke ضربت چوگان از پشت سر
back stroke ضربه برگشت پیستون
four stroke engin موتور چهارزمانه
four stroke cycle سیکل چهار زمانه
master stroke شاهکار
master stroke هنر نمایی
master stroke استادی
key stroke ضربه زدن به کلید
heat stroke گرمازدگی
intake stroke مرحله مکش
intake stroke مرحله تنفس
induction stroke مرحله مکش
induction stroke مرحله تنفس
hair stroke نازک کاری درخوشنویسی
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
ground stroke ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
heat stroke گرماگرفتگی غش در اثر گرما
four stroke engine موتور چهار زمانه
8 oclock sharp . On the stroke of 8. بلیط دوسره
opposit stroke pistons پیستون مقابل گرد
gallery hit or stroke ضربه یاضربت نمایان
single stroke bell زنگ تک ضربه
8 oclock sharp . On the stroke of 8. سر ساعت هشت
A blood horse needs only one stroke of the whip . <proverb> اسب نجیب را یک تازیانه بس است .
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com