Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 40 (4 milliseconds)
English	Persian
buying and selling	خرید و فروش
Other Matches
buying	خریداری
buying	خرید
selling	به فروش رفتن
selling	فروختن
selling	فروش ومعامله
selling	فروختن بفروش رفتن
selling	فروش
selling	معامله
impulse buying	خریدناگهانی
preclusive buying	خرید پیشگیری کننده
selling costs	هزینههای فروش
selling costs	هزینههای فروش کالا
selling monopoly	انحصار فروش
impulse buying	خرید بدون برنامه ریزی
selling plater	اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
selling price	قیمت فروش
selling race	مسابقه فروش اسب
sole selling right	حقوق فروش انحصاری
panic buying	خریدعمدهازترسآمدنقحطی
selling point	جنبهمثبتیکمحصول
Examine it first before buying.	قبل از خرید امتحانش کن
impulse buying	خرید بی مقدمه
field buying	خریددر صحنه جنگ
bulk buying	خرید بصورت عمده
bulk buying	خرید درحجم زیاد
bulk buying	خرید فله
blanket buying	خرید بصورت عمده
blanket buying	خریدکالاهای متعدد
blanket buying	خرید کلی
buying price	قیمت خرید
buying rate	نرخ خرید
direct selling	فروش مستقیم
selling race	مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
field buying	خرید در صحرا
field buying	خرید کردن در صحرا خرید محلی
clearing and switch buying	توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
door step selling	فروش از طریق مراجعه به خانوارها
fixed selling price	قیمت ثابت فروش
door to door selling	فروش کالا بصورت دوره گردی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com