English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (1 milliseconds)
English Persian
by the same token <adv.> از سوی دیگر
by the same token <adv.> ازطرف دیگر
by the same token <adv.> درمقابل
by the same token <adv.> طور دیگر
by the same token <adv.> به ترتیب دیگر
Search result with all words
token نشانه
token نشان
token علامت
token نشانی یادگاری
token رمز
token معجزه علامت رمزی
token کلمه رمزی علامت مشخصه
token یادگار یادبود
token اجازه ورود
token بلیط ورود
token ژتون
token کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
early token release در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
token bus network EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
token economy اقتصاد ژتونی
token money پول فرعی
token passing روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند
token passing گذراندن نشانه
token ring network شبکه نشانه حلقهای
book token کارتخریدکتاب
A white flag is a sign ( token ) of surrender. پرچم سفید علامت تسلیم است
token یادگاری [وقتی که کسی خداحافظی می کند]
to accept this token of my esteem پذیرفتن این یادبود قدرشناسی من
token هدیه کوچک
token [symbol, abbreviation] مخفف
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com