Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8 milliseconds)
English
Persian
cable sleeve
محلاتصالکابل
Search result with all words
cable jointing sleeve
موف انشعاب
cable jointing sleeve
مفصل انشعاب کابل
Other Matches
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
sleeve
جلد
sleeve
بوش
sleeve
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeve
استین
sleeve
استین زدن به
sleeve
دراستین داشتن
sleeve
روکش
sleeve
غلاف
sleeve
پوسته
sleeve
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve
مهره ماسوره
sleeve
موف مفصل
sleeve
سردست
sleeve
پرچم بادنما
sleeve
روپوش سردست
have something up one's sleeve
<idiom>
چیزی سری نگه داشتن
up one's sleeve
<idiom>
برای روز مبادا
kimono sleeve
آستینکیمونو
sleeve strap
نوارسرآستین
short sleeve
کوتاهیآستین
shirt sleeve
آستینپیراهن
set-in sleeve
نوارجادکمهای
roller sleeve
روکشدورانی
floating sleeve
آستینبلندآزاد
raglan sleeve
برشحلقهآستین
puff sleeve
آستینپفی
hanging sleeve
آستینآویزان
pagoda sleeve
آستینپاگودا
mast sleeve
روکشدکل
insulating sleeve
روکشعایقکار
epaulet sleeve
آستیناپلدار
flex sleeve
سیمروکشدار
batwing sleeve
آستینکیمانو
cap sleeve
آستینافتاده
to pull any one by the sleeve
کسیرا متوجه سخن خود کردن
stabilizing sleeve
پرده متعادل کننده گلولههای منور
stabilizing sleeve
غلاف تثبیت کننده
stabilizing sleeve
غلاف متعادل کننده
sleeve link
دکمه زنجیری
sleeve joint
اتصال با بوش
sleeve emblem
علایم سراستین
sleeve emblem
علامت سردست
sleeve coupling
تزویج مفصلی
sleeve coupling
پیوست تزویجی
to pull any one by the sleeve
استین کسیرا کشیدن
driving sleeve
مهره ماسوره
driving sleeve
استوانه گرداننده
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
bishop sleeve
آستینمچدار
center sleeve
مرکز مجوف
center sleeve
مرغک ماشین تراش
sleeve brick
اجر مشبک
clamping sleeve
مفصل مهار کننده
to twitch one by the sleeve
استین کسیرا کشیدن
to pull any one's sleeve
استین کسیرا کشیدن
to pull any one's sleeve
کسیرا متوجه سخن خود کردن
dolman sleeve
استین گشاد و اویخته
laugh in one's sleeve
زیر لب خندیدن
adapter sleeve
پوسته تطبیق دهنده
tailored sleeve
آستینکتی
threaded sleeve
غلافپیچدار
three-quarter sleeve
آستینسهربع
card up one's sleeve
<idiom>
برای روز مبادا نگهداشتن
aiming post sleeve
غلاف شاخص
aiming post sleeve
روپوش شاخص
wear one's heart on one's sleeve
<idiom>
نشان دادن تمام احساسات
leg-of-mutton sleeve
آستینپفیبلند
body fit sleeve
پوسته یا غلاف مناسب
sleeve strap loop
بستنوارسرآستین
cable
تلگراف
cable
سیم
cable
شاه سیم
cable
سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable
هادی
cable
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable
تلگراف کردن
have her cable
لنگر جواب دادن
cable
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable
مفتول فلزی بافته
cable
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
d.c. cable
کابل جریان دائم
cable
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
طناب فلزی
cable way
مسیر کابل
cable way
راه اهن برقی
bx cable
لوله ب ایکس
cable
اتصال در انتهای کامل
cable
کابل
cable
سیم تلگراف
cable
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
cable
طناب سیمی
cable way
سیم یا کابل نقاله
service cable
کابل مصرف کننده
sheating of cable
پوشش کابل
multiple cable
کابل چند رشتهای
multicore cable
کابل چند رشتهای
sheathed cable
کابل زرهی
multicore cable
کابل افشان
starter cable
کابل استارتر
subscriber's cable
کابل مشترک
subscriber's cable
کابل اتصال
supply cable
کابل تغذیه
outgoing cable
کابل خروجی
phantomed cable
کابل چهار سیمی
microphone cable
سیم میکروفن
sheathed cable
کابل زره دار
ribbon cable
کابل نواری
shorten in cable
کوتاه کردن زنجیر
quadoed cable
کابل چهارسیمه
snub cable
ناگهان ترمز کردن
sheathed cable
کابل غلاف دار
power cable
کابل جریان قوی
power cable
کابل قدرت
quadded cable
کابل چهار سیمی
suspension cable
کابل اویزان
suspension cable
کابل معلق
tape cable
کابل نواری
cable railway
تراموای
cable railway
ترن کابلی
cable railways
تراموای
cable railways
ترن کابلی
brake cable
سیمترمز
cable distributor
قسمتکابلقرقرهایپیچشده
cable stitch
بافتمارپیچ
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
electricity cable
کابلالکتریسیته
gear cable
کابلچرخدنده
cable tail
انتهای سیم
cable television
تلویزیونکابلی
transmission cable
کابلانتقال
throttle cable
کابلساسات
underground cable
کابل زیرزمینی
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
telegraph cable
کابل تلگراف
telephone cable
کابل تلفن
three core cable
کابل سه رشتهای
tiers of cable
سیم کابل حلقه شده
trailing cable
کابل برق روکش دار
trunk cable
کابل ترانک
trunk cable
کابل ارتباطی
twin cable
کابل دو قلویی
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable
میکرون
Type cable
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
starting cable
کابلراهاندازی
exchange cable
کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
coaxial cable
کابل هم محور
co axial cable
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
chain cable
زنجیر لنگر
caoxial cable
سیم هم مرکز
caoxial cable
کابل کواکسیال
cable party
گروه لنگر
cable officer
افسر لنگر
cable moulding
فتیله نیمگرد یا گرد
cable match
رویارویی تلگرافی شطرنج
cable locker
چاه زنجیر
coaxial cable
کابل هم مرکز
duplex cable
کابل دو سیمه
drop cable
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
dial cable
کابل صفحه مدرج
control cable
کابل کنترل
connection cable
کابل اتصال
connecting cable
کابل رابط
concentric cable
کابل هم مرکز
communication cable
کابل ارتباطی
cable shield
لوله کابل
communication cable
کابل جریان ضعیف
coaxial cable
سیم هم مرکز
cable joint
موف اتصال
cable joint
مفصل اتصال کابل
cable block
قسمت کابل
cable block
مجموعه کابل
cable assembly
کابل
cable assembly
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable accessory
وسایل کابل
cable accessory
قطعات کابل
bunched cable
کابل چندلایی
armored cable
کابل مسلح
anchor cable
طناب لنگر
anchor cable
کابل لنگر
cable cars
تراموای برقی
cable box
اتاقک کابل
cable clamp
بست کابل
cable cleat
بست کابل
cable holder
gypsy : syn
cable holder
دوار زنجیر
cable head
سر کابل
cable guard
نگهدارنده کابل
cable grip
چنگال کابل
cable duct
لوله محافظ کابل برق
cable drum
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
cable core
سیم کابل
cable connector
دو شاخه کابل
cable clip
پل کابل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com