English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (6 milliseconds)
English Persian
caculated risk <idiom> شانس زیاد برای موفقیت
Other Matches
to something against risk چیزی را از خطر حفظ نمودن
risk احتمال زیان یاخطر
risk به مخاطره انداختن
risk احتمال زیان
risk غرر
risk دل به دریا زدن
on risk در معرض خطر
risk پذیرفتن خطر
risk احتمال خطر ریسک کردن
risk خطر
risk ریسک
risk احتمال زیان و ضرر
risk مخاطره
risk گشاد بازی بخطر انداختن
risk خطر احتمالی
risk مخاطره ریسک خطر
risk خطر امکان خطر
risk به خطر انداختن
risk خطر کردن
risk taker خطر طلب
to run risk پیه زیان یااسیبی رابخودمالیدن
to run risk دل بدریا زدن خودرابمخاطره انداختن
risk lover طرفدار ریسک
split risk تفکیک خطر
war risk خطر جنگ
risk taking خطرجویی
risk lover طرفدار خطر
security risk ریسکبرخلافامنیتیککشوریاارگان
flood risk خطر سیل
to incur a risk ریسک کردن
to incur a risk ریسکی را قبول کردن
run a risk <idiom> ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
To take a chance . To risk it. دل رابه دریا زدن
This is a calculated risk. این یک ریسک حساب شده است
risk avoider اجتناب کننده از ریسک
risk avoider اجتناب کننده از خطر
risk actually incurred خطر محقق شده
risk money کسر صندوق
carrier's risk خطرات به عهده حمل کننده
carrier's risk ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
at the owner's risk بعهده مالک
at the owner's risk باشد
at the owner's risk با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
at owner's risk یا حمل جنس باهمین شرط
at owner's risk معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
collision risk خطر تصادم
all risk insurance بیمه تمام حوادث
prohibited risk خطر بیمه نشدنی
producer's risk ریسک تولید کننده
owner's risk خطر یاخطرات به عهده صاحب کالا
owner's risk ریسک صاحب کالا
market risk خطر بازار
emergency risk خطرات غیرقابل اجتناب اتمی
emergency risk ریسک اضطراری
degree of risk شدت خطر شدت قبول خطر
degree of risk میزان خطر
all risk insurance policy بیمه نامه تمام خطر
war risk insurance بیمه خطر مرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com