Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 181 (8 milliseconds)
English	Persian
calibration constant	ثابت درجه بندی
Other Matches
calibration	کالیبره کردن
calibration	مین یک بررسی استاندارد
calibration	تنظیم
calibration	کالیبراسیون
calibration	تنظیم الات دقیق
calibration	واسنجی
calibration	زینه بندی
calibration	تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
calibration	خصلت یابی
calibration	درجه بندی
calibration	واسنجی
calibration card	کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
calibration curve	منحنی درجه بندی
maintenance calibration	تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
range calibration	تنظیم مسافت
range calibration	تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
official calibration	واسنجی رسمی [مهندسی]
compass calibration	تنظیم انحراف قطب نما
compass calibration	تنظیم قطب نما
calibration standard	اندازه کالیبراسیون
calibration marker	فاصله یاب راداری
calibration mark	علامت کالیبراسیون
calibration capacitor	خازن کالیبراسیون
calibration error	خطای درجه بندی
calibration standard	استانداردتنظیم
constant	همیشگی
constant	فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
constant	پایا
constant	مقدار ثابت
constant	ثابت دایمی
constant	مداوم
constant	عدد ثابت
constant	ثابت
constant	دائمی
constant	ثابت قدم
constant	باثبات استوار
constant	پایدار
constant	آنچه تغییر نمیکند
constant	دادهای که مقدارش ثابت است
constant	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constant	کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
constant	وفادار
constant	سرویس انتقال داده که بخشی از ATM است و برای تضمین نرخهای مشخص ارسال داده روی شبکه حتی شبکههای شلوغ است
constant	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
physical constant	ثابتهای فیزیکی
magnetic constant	ثابت مغناطیسی
magnetic constant	پرمئابیلیته ی در خلاء
madelung constant	ثابت مادلونگ
lattice constant	ثابت شبکه
multiplying constant	مضرب ثابت
newton constant	ثابت نیوتون
planck's constant	ثابت پلانک
numeric constant	ثابت عددی
overall formation constant	ثابت تشکیل کلی
ionization constant	ثابت یون
instability constant	ثابت ناپایداری
inertia constant	ثابت اینرسی
equilibrium constant	ثابت تعادل
field constant	ثابت میدان
figurative constant	ثابت تلویحی
formation constant	ثابت تشکیل
force constant	ثابت نیرو
frequency constant	ثابت فرکانس
gas constant	ثابت گازها
gas constant	ثابت گاز
gravitational constant	ثابت گرانش
gravitational constant	ثابت جاذبه
hubble constant	ثابت هابل
electric constant	ثابت الکتریکی
planck's constant	کوانتوم کنش
propagation constant	ثابت انتشار
velocity constant	ضریب سرعت
weiss constant	ثابت وایس
A constant guest is never welcome . <proverb>	به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
Constant of integration	ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
Napier's constant	عدد نپر [ریاضی]
Napier's constant	عدد [ ایی ] [حرف لاتین] [ریاضی]
physical constant	ثابت فیزیکی [فیزیک]
velocity constant	ثابت سرعت
proportionality constant	ثابت تناسب
rate constant	ثابت سرعت
real constant	ثابت حقیقی
rydberg constant	ثابت ریدبرگ
screening constant	ثابت پوشش
shielding constant	ثابت حفافتی
solar constant	ثابت خورشیدی
spring constant	ضریب فنریت
stability constant	ثابت پایداری
stefan's constant	ثابت استفان
time constant	ثابت زمانی
boltzmann constant	ثابت بولتزمان
constant luminance	روشنایی ثابت
constant of motion	ثابت حرکت
constant of the cone	زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
constant factors	عوامل ثابت
constant power	توان ثابت
constant power	توان دائمی
constant pressure	فشار ثابت
constant return	بازده ثابت
constant error	خطای ثابت
boltzmann constant	ثابت بولتزمن
absorption constant	ضریب جذب
constant capital	سرمایه ثابت
constant cost	قیمت ثابت
constant cost	هزینه ثابت معادل cost fixed
constant current	شدت ثابت
constant current	جریان دائم
attenuation constant	ثابت تضعیف
constant current	جریان مستقیم جریان ثابت باطری
constant speed	سرعت ثابت
decay constant	ثابت تباهی
constant voltage	ولتاژ ثابت
dielectric constant	ثابت دی الکتریک
curie constant	ثابت کوری
constant voltage	فشار الکتریکی ثابت
cryoscopic constant	ثابت انجماد سنجی
cosmological constant	ثابت کیهان شناختی
coupling constant	ثابت جفت شدن
disintegration constant	ثابت تلاشی
dissociation constant	ثابت تفکیک
ebullioscopy constant	ثابت غلیان نمایی
declination constant	زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
constant current motor	موتور با امپر ثابت
constant current transformer	مبدل با شدت ثابت
constant displacement pump	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
thermodynamic equilibruim constant	ثابت تعادل ترمودینامیکی
stepwise formation constant	ثابت تشکیل مرحلهای
reaction rate of constant	ثابت سرعت واکنش
universal gas constant	ثابت گازها
constant current generator	مولد با امپر ثابت
constant current distribution	توزیع با شدت ثابت
capacitive time constant	ثابت زمانی فرفیت
constant amperage regulation	تنظیم با امپر ثابت
constant current regulator	تنظیم با امپر ثابت
to be exposed to a constant stream of something	در معرض چیزی به طور مداوم بودن [بدون اینکه مستقیمآ به آن چیز توجه شود]
floating point constant	ثابت ممیز شناور
constant cost industry	صنعت هزینههای ثابت
near-constant state of flux	تغییر همیشگی
A steadfast (constant) friend.	دوست ثابت وپابر جا
constant current charge	شارژ با جریان ثابت
specific rate constant	ثابت ویژه سرعت
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
solubility product constant	ثابت حاصلضرب انحلال
constant pressure combustion	احتراق در فشار ثابت
input time constant	ثابت زمانی اولیه
constant return to scale	بازده ثابت نسبت به مقیاس
constant velocity joint	تویی چرخ
constant speed drive	چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
constant speed motor	موتور با سرعت ثابت
constant speed propeller	ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
constant speed regulation	تنظیم با سرعت ثابت
constant speed unit	گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
low time constant	ثابت زمانی کوچک
law of constant proportions	قانون نسبتهای ثابت
constant stimulus method	روش محرک ثابت
constant temperature pressure	welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
inductive time constant	ثابت زمانی القا
image transfer constant	ثابت انتقال تصویر
constant helm plan	نقشه زیگزاگ
gas law constant	قانون ثابت گازها
constant voltage charge	شارژ با ولتاژ ثابت
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
constant potential distribution	توزیع با ولت ثابت
image phase constant	ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
constant potential generator	مولد با ولت ثابت
constant potential rectifier	یکسو کننده با ولت ثابت
ion product constant	ثابت حاصلضرب یونی
constant potential regulator	ولتپای
constant voltage regulator	ولتپای
polaron coupling constant	ثابت جفت شدن پولارونها
constant potential transformer	مبدل با ولت ثابت
boiling point elevation constant	ثابت صعود نقطه جوش
Constant dripping wear away the stone . <proverb>	قطرات مداوم آب سنگ را مى ساید.
law of constant heat sumation	قانون ثابت بودن جمع گرماها
law of constant heat sumation	قانون هس
constant dripping wears away the stone <proverb>	اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
constant angle arch dam	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
time constant of an exponential quantity	ثابت زمانی یک کمیت نمایی
spherical coordinate system [with constant radius]	دستگاه مختصات کروی [با شعاع ثابت]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com