Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
camera control area
محلتنظیمدوربین
Search result with all words
lighting/camera control area
سطحکنترلدوربینروشنایی
Other Matches
camera control unit
مرکزکنترلدوربین
camera control technician
متخصصفنیکنترلدوربین
control area
منطقه کنترل هوایی
control area
منطقه کنترل
area control center
مرکز کنترل منطقهای
area damage control party
گروه کنترل خسارات منطقه
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
camera
[اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
in camera
غیر علنی
camera
دوربین
view camera
دوربیننما
camera-shy
کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
sitting in camera
جلسه خصوصی دادگاه
sitting in camera
جلسه غیر علنی
sound camera
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
camera-shy
بیزار از دوربین
Polaroid camera
نوعیدوربینمخصوصگرفتنعکسفوری
underwater camera
دوربینزیرآبی
cine camera
دوربینفیلمبرداری
box camera
دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera
دوربین قوطی
camera lucida
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
CCTV camera
دوربین امنیتی
CCTV camera
دوربین نظارت
observation camera
دوربین نظارت
security camera
دوربین نظارت
surveillance camera
دوربین امنیتی
security camera
دوربین امنیتی
observation camera
دوربین امنیتی
surveillance camera
دوربین مدار بسته
CCTV camera
دوربین مدار بسته
observation camera
دوربین مدار بسته
security camera
دوربین مدار بسته
electron camera
دوربین الکترونی
miniature camera
دوربین مینیاتوری
surveillance camera
دوربین نظارت
disposable camera
دوربینبازاری
camera axis
محور دوربین عکاسی
camera lucida
دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
camera magazine
کاست فیلم دوربین
camera magazine
جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera nadir
خط لولای دوربین
camera nadir
محورلولایی دوربین عکاسی
camera obscura
تاریک خانه
camera obscura
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
camera tube
دوربین تلویزیونی
camera window
دریچه دیافراگم دوربین
color camera
دوربین رنگی
disc camera
صفحهدوربین
camera viewfinder
دوربیننمایاب
camera screw
پیچدوربین
still video camera
دوربیننمایشثابت
stereoscopic camera
دوربینبرجستهبین
camera platform
سکویدوربین
in camera proceedings
دادرسی غیر علنی
miniature camera
دوربین تصاویر کوچک
camera body
بدنهدوربین
camera back
قسمتهایپشتیدوربین
camera dolly
پایهدوربین
closed-circuit camera
دوربین امنیتی
television camera tube
دوربین تلویزیونی
image camera tube
لامپ تصویر میانی دوربین
camera ready copy
کپی اماده تکثیر
closed-circuit camera
دوربین مدار بسته
closed-circuit camera
دوربین نظارت
colour television camera
صفحهرنگیدوربین
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
Polaroid0 Land camera
دوربینزمینیپولاروید
camera platform lock
محلقفلدوربینبهپایه
camera cycling rate
نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
air cartographic camera
دوربین عکس برداری هوایی
air survey camera
دوربین عکسبرداری هوایی
single-lens reflex camera
دوربینبازتابتکلنزی
twin-lens reflex camera
لنزدوتاییانعکاسدوربین
cross section of a reflex camera
قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
single-lens reflex (SLR) camera
دوربینتکلنزی
no-go area
منطقهممنوعه
I know the area more or less .
کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
area
رشته
[دانشی]
area
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area
قلمرو
area
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area
جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area
اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area
گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area
شاخه
[دانشی]
area
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area
بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area
پهنک
area
مساحت
area
ناحیه
area
فضا
area
عرصه
area
منطقه
area
سطح
area
پهنه
area
محوطه
area
مساحت سطح
area
سطح مقطع
area
حوزه
user area
فضای مخصوص استفاده کننده
underdeveloped area
منطقه توسعه نیافته
turnout area
ابخور یک ابگیر توزیع
launching area
منطقه به اب زدن ناوها
half area
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
area codes
کد سه رقمی
vital area
منطقه حیاتی پدافند هوایی
area code
کد سه رقمی
work area
ناحیه کاری
wing area
مساحت بال
winding area
سطح سیم پیچی
leave area
منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
wernicke's area
ناحیه ورنیکه
launching area
محل پرتاب موشک
vulnerable area
منطقه اسیب پذیری هدف
vulnerable area
منطقه اسیب پذیر
vital area
منطقه حیاتی
transport area
منطقه حمل و نقل پرسنل
special area
منطقه پرواز مخصوص
staging area
منطقه عملیاتی
staging area
منطقه شروع عملیات
staging area
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
staging area
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
storage area
ناحیه انبارش
suppressor area
ناحیه بازدارنده
surface area
مساحت سطح
target area
منطقه هدف
team area
محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
telephone area
ناحیه اتصال
third area conflict
جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
trains area
منطقه بنه
trains area
منطقه بنه رزمی یکان
transfer area
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transit area
منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
staging area
منطقه سوار شدن
lethal area
منطقه کشندگی
launching area
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
launching area
منطقه شروع حمله
contested area
منطقه مورد نزاع
contest area
زمینمسابقه
contact area
سطح تماس
contact area
منطقه اخذتماس
contact area
منطقه تماس
concentration area
منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
concentration area
منطقه تمرکز اتش
composite area
سطوح مرکب
common area
ناحیه مشترک
commercial area
منطقه تجاری
combustion area
محفظه احتراق
combat area
منطقه رزم
hitting area
سطحضربه
coastal area
پهنک کرانهای
closed area
منطقه ممنوعه
closed area
منطقه بسته
contested area
منطقه موضوع اختلاف
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
homogeneous area
منطقه یکدست
homogeneous area
منطقه هموارو بدون پست و بلندی
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area
منطقه فرود
area of ice
منطقهپوشیدهازیخ
kill area
منطقه خطر منطقه تلفات
kill area
منطقه کشندگی
keel area
ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
irrigable area
زمین قابل ابیاری
impact area
محل اصابت
intermediate area
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
interference area
ناحیه ی تداخل امواج
industrial area
منطقه صنعتی
input area
ناحیه ورودی
intake area
منطقه ابگیر
games area
محوطهبازی
dead area
زاویه بیروح
disc area
مساحت دیسک
dispersal area
منطقه پراکندگی
dispersal area
منطقه پخش شدن
distribution area
منطقه توزیع اماد
distribution area
منطقه پراکندگی تیر
dollar area
منطقه پولی دلار
drainage area
ابریز
drainage area
ابخیز
lodgment area
منطقه استقرار
drainage area
حوزه ابخیز
piston area
سطح پیستون
playing area
محدوده زمین
position area
منطقه مواضع
forward area
منطقه جلو
flooding area
حوزه سیل گیر
defended area
منطقه پدافند شده
defended area
منطقه زیرپدافند
defiladed area
منطقه پوشیده
defiladed area
منطقه غیرقابل دید
delinquency area
ناحیه بزه خیز
depletion area
ناحیه تخلیه
destruction area
منطقه تخریب مهمات
destruction area
منطقه اثر تخریبی مواد منفجره
drainge area
حوزه زهکشی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com