English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
Other Matches
zero capacitance فرفیت صفر
capacitance برق پذیری
capacitance قدرت جمع اوری
capacitance فرفیت
capacitance توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
capacitance فرفیت خازنی
capacitance فرفیت الکتریکی
capacitance توان
capacitance مقاومت کور خازنی
internal capacitance فرفیت الکترودها
internal capacitance فرفیت سیم پیچی
winding capacitance فرفیت سیم پیچی
capacitance of a conductor فرفیت سیم
capacitance meter فرفیت سنج
capacitance of a capacitor برق پذیری خازن
input capacitance فرفیت اولیه
line capacitance فرفیت خط
input capacitance فرفیت ورودی
body capacitance فرفیت بدن
capacitance of a capacitor فرفیت خازن
output capacitance فرفیت خروجی
total electrode capacitance فرفیت کلی الکترد
direct interelectrode capacitance فرفیت بین دو الکترد
grid circuit capacitance فرفیت مدار شبکه
depletion layer capacitance فرفیت بند الکترونی
low capacitance cable کابل با فرفیت کم
capacitance of a conducting body فرفیت رسانا
barrier layer capacitance فرفیت بند الکترونی
bridge پل فرماندهی
bridge compassplatform : syn
bridge جسر
bridge پل فرماندهی کشتی
bridge اتصال دادن
bridge برامدگی بینی
bridge پل ساختن
bridge بازی ورق
bridge پل زدن
bridge استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge پل
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
ribbon bridge پل کرکرهای
ribbon bridge پل تاشونده
road bridge پل راه
road bridge راه پل
rise of a bridge خیز طاق پل
salt bridge پل نمک
road bridge پل خیابان
railway bridge پل راه اهن
railroad bridge پل راه اهن
magnetic bridge پل رلوکتانس
magnetic bridge پل مغناطیسی
loading bridge پل بارگیری
lifting bridge پل بالارو
lever bridge پل بالا رو
lattice bridge پل شبکهای
lattice bridge پل نردهای
irish bridge پل ایرلندی
irish bridge ابنمای مغروق
irish bridge پل مغروق
irish bridge اب نما
lever bridge پل باز شو
maxwell bridge پل اندازه گیری ماکسول
pontoon bridge پل شناور قایقی
oxygen bridge پل اکسیژنی
operating bridge پل کارگاهی
operating bridge پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
navigating bridge پل ناوبری
natural bridge پل طبیعی
movable bridge پل بازشو
movable bridge پلی که میشودجابجا نمود
movable bridge پل متحرک
measuring bridge پل اندازه گیری
maxwell m l bridge پل ماکسول
pontoon bridge پل موقت
cross that bridge when you come to it <idiom> [به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
lift bridge پلبالارو
compass bridge قطبنمایعرشهکشتی
bridge of nose برآمدگیبینی
bridge assembly برآمدگیسیمها
beam bridge پلمیلهای
bass bridge پایهباس
arch bridge پلقوسدار
wien bridge پل وین
wheatstone bridge مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
portal bridge پلدروازهای
through arch bridge پلکمانسراسری
transporter bridge پلانتقال
lattic-bridge تیر حمال مشبک
lattic-bridge پل نرده ای
bridge finance وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge loan وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
water under the bridge <idiom> همه چیز عوض شده
cross a bridge before one comes to it <idiom> درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
treble bridge پلصدایزیر
weigh bridge قپان تخت قنطار کش
weatstone bridge پل ویتستن
swing bridge پل گردان
stick bridge پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
spar bridge پل ساخته شده ازگرده چوب
spar bridge پل الواری
slab bridge پل تاوه
slab bridge پل دالو
skew bridge پل کج
truss bridge پل خرپایی
signal bridge پل مخابرات ناو
swing bridge پل نوسان دار
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
truss bridge پل اسکلت فلزی
truss bridge پل با تیر مشبک
truss bridge پل دارای اسکلت اهنی
trestle bridge پل پایه خرپایی
treadway bridge پل دوخطه
treadway bridge پل عبور موقتی پیاده
the span of a bridge چشمه یا دهانه پل
the pier of a bridge پایه پل
the instability of a bridge نا استواری پل
signal bridge پل مخابره ناو
inductance bridge پل اندوکتیویته
conductivity bridge پل برق رسانایی
bridge shoe زیره پل
bridge shoe پاشنه
bridge shoe پاشنه پل
bridge seat پاشنه پل
bridge seat تکیه گاه
bridge rectifier یکسوکننده بریج
bridge rectifier یکسو کننده پلوار
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge pier پایه پل
bridge escape فرار از پل
canal bridge پل کانال
canal bridge پل کیالی
clapper bridge پل سنگی
chain bridge پل معلق
chain bridge پل زنجیری
cantilever bridge پل کنسول
cantilever bridge پل طرهای
cantilever bridge پل بازودار
cantilever bridge پایه پل
cantilever bridge ستون پل
cantilever bridge پل قپانی
cantilever bridge پل معلق
bridge deck بدنه پل
bridge circuit مدار پلوار
bascule bridge پل متحرک
bailey bridge پل متحرک وموقتی
asses bridge قضیه حماریه
arched bridge پل قوسی
arched bridge پل کمانهای
suspension bridge پل اویزان
bascule bridge پل قپانی
bascule bridge پل باسکولی
bridge carriageway شوسه پل
bridge building پل سازی
bridge head سر پل ساحلی
bridge head سر پل
bascule bridge پل اهرمی
bascule bridge پل متحرک باسکولی
bascule bridge پل بازشونده
bascule bridge پل بازشو
suspension bridge پل معلق
decade bridge پل دهگانه
deck of a bridge کف پل
floating bridge پل شناور
girder bridge پل تیر حمالی
impedance bridge پل اندازه گیری مقاومت
floating bridge پل متحرک موقتی
flumed bridge پل تنگ کننده معبر اب
flying bridge پل موقتی
flying bridge پل شناور
flying bridge پل هوایی
girder bridge پل پوتری
girder bridge پل چند تکه قابل نصب رویهم
foot bridge پل پیاده رو
pedestrian bridge پل پیاده رو
deck of a bridge صفحه پل
gap bridge گلویی ماشین تراش
handling bridge پل بار
enclosed bridge پل فرماندهی سر پوشیده
girder bridge پل بیلی متوسط
fixed bridge پل ثابت
fixed bridge پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
heydweiler bridge پل هایدویلر
highway bridge راپل
impedance bridge پل امپدانس
draw bridge پل کششی
flag bridge پل تیمساران
float bridge پل شناور
flag bridge پل پرچم
material handling bridge پل بارگیری
vertical lift bridge پل بالارو
highfrequency measuring bridge پل اندازه گیری فرکانس بالا
container-loading bridge پلورودبستههابهکشتی
deck arch bridge پلمنحنی
half-through arch bridge پلازوسطکمانی
lattice suspension bridge پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
lattice suspension bridge پل اویزشی مشبک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com