English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (3 milliseconds)
English Persian
capped کلاه
capped سرپوش
capped کلاهک
capped راس باکلاهک پوشاندن
capped پوشش دارکردن
capped سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
capped طاق
capped چاشنی
capped نعل درگاه
capped انتخاب برای تیم ملی
Other Matches
snow capped دارای قله پوشیده از برف برف پوشیده
capped watch ساعت شکاری
capped pawn پیاده مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
capped knight اسب مات کننده از پیش اعلام شده شطرنج
snow-capped دارای قله پوشیده از برف
capped tee مخزنشکاری
armor piercing capped گلوله باکلاهک ثاقب
armor piercing capped دارای کلاهک ثاقب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com