Dictiornary-Farsi | carbon rheostat | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 105 (2 milliseconds)

English	Persian
carbon rheostat	رئوستای کربنی


Other Matches

rheostat	مقاومت متغیر
rheostat	روستات
rheostat	دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat	رئوستا
rheostat	جنبه مقاومت الکتریکی
plate rheostat	رئوستای صفحهای
starting rheostat	رئوستای راه انداز
rheostat regulation	تنظیم با رئوستا
dimming rheostat	رئوستای کاهنده
water rheostat	رئوستای ابی
field rheostat	رئوستای میدان
field rheostat	تنظیم کننده میدان
field rheostat	رگولاتورمیدان
box rheostat	رئوستای جعبهای
filament rheostat	رئوستای افروزه
battery charging rheostat	رئوستای باتری پر کن
carbon	C :symb
carbon	ذغال خالص
carbon	کربن
carbon	الماس بیفروغ
carbon	ذغال
carbon seal	وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
carbon dating	اندازهگیریسنچیزیبااستفادهازمیزانرادیواکتیویتهآن
carbon ribbon	ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
carbon ribbon	نوار کاربنی
be a carbon copy <idiom>	دقیقا مثل دیگری بودن
carbon resistor	مقاومت کربنی
sugar carbon	زغال قند
carbon microphone	میکروفون زغالی
carbon holder	پایه کربن
carbon steel	فولاد کربن یا فولاد سخت
carbon tape	نوارکاربنی
carbon tracking	باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
primary carbon	کربن 1 درجه
hydro carbon	ترکیب هیدروژن و کربن
gas carbon	ذغال قرع
secondary carbon	کربن 2 درجه
primary carbon	کربن نوع اول
secondary carbon	کربن نوع دوم
tertiary carbon	کربن 3 درجه
tertiary carbon	کربن نوع سوم
decolorizing carbon	ذغال رنگ زدا
cored carbon	کربن هسته دار
carbon free	ذغال ازاد
carbon dioxide	گازکربنیک
acetylenic carbon	کربن استیلنی
activated carbon	ذغال فعال شده
active carbon	کربن فعال
anomeric carbon	کربن انومری
activated carbon	کربن فعال شده
asymmetric carbon	کربن بی تقارن
battery carbon	زغال باتری
carbon monoxide	منواکسید کربن
carbon dioxide	دی اکسید کربن
carbon paper	کاغذ کاربن
carbon copies	رونوشت کاربنی
carbon copies	ورق کاربن
carbon copies	رونوشت
carbon copies	کپی نسخه غیراصل
carbon copy	رونوشت کاربنی
carbon copy	ورق کاربن
carbon copy	رونوشت
carbon copy	کپی نسخه غیراصل
carbinol carbon	کربن کربینول
carbon free	کربن ازاد
carbon brush	زغال کربنی
carbon brush	ذغال
carbon cell	پیل کربنی
carbon contact	کنتاکت کربنی
carbon cycle	سیکل کربن
carbon deposite	لایه کربن
carbon disk	قرص زغالی
carbon fixed	کربن ثابت
carbon black	دوده
carbon arcwelding	جوش قوسی بوسیله کربن
carbon fixed	ذغال ثابت
blind carbon copy	در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
to trap something [e.g. carbon dioxide]	چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
high carbon steel	فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
carbon chain polymer	بسپار زنجیر کربنی
carbon filament lamp	لامپ با افروزه کربنی
carbon pile regulator	نافم کربنی
coolant: carbon dioxide	سردکنندهدیاکسیدکربن
carbon arc welding	جوشکاری با جرقه کربن
zinc carbon cell	پیل روی- زغال
zinc carbon cell	پیل لکلانشه
carbon dioxide therapy	درمان با انیدرید کربنیک
high carbon steel	فولاد با کربن زیاد
arc lamp carbon	کربن لامپ قوسی
crater in positive carbon	گودی کربن مثبت
carbon battery plate	صفحه باتری کربنی
carbon zinc cell	پیل اولیه قابل حمل
medium carbon steel	فولادباکربن متوسط
plain carbon steel	فولاد کربن غیرالیاژی
iron carbon diagram	نمودار اهن- کربن
iron carbon alloy	الیاژ اهن و کربن
He's a carbon copy of his father.	کپی پدرش است.
ultra high carbon steels	فولادهای فرا- پر- کربن
carbon arc lead burning	جوش سرب با جرقه کربن
single button carbon microphone	میکروفون تک زغالی
double button carbon microphone	میکروفون دو زغالی
carbon pile voltage regulator	تنظیم کننده ولتاژ زغالی
plain carbon tool steel	فولاد ابزار غیرالیاژی
carbon dioxide gas coolant	سردکنندهیگازدیاکسیدکربن