Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
carrier chrominance signal
پیام رنگ تابی
Other Matches
chrominance signal
پیام رنگ تابی
chrominance signal
بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
carrier color signal
پیام رنگ تابی
carrier color signal
پیام رنگی حامل
chrominance
رنگ تابی
chrominance channel
کانال رنگ تابی
chrominance amplifier
فزون ساز رنگ تابی
carrier
مشابه 1595
carrier
ارسال داده ساده
carrier
داده ارسالی موج مانند
T carrier
استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
carrier
1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier
فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier
حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carrier
حامل غلطک حمال
carrier
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier
حامل
carrier
موج حام-ل
carrier
برنامه حامل میکرب
carrier
دستگاه کاریر
carrier
ناو هواپیمابر
carrier
باربر
carrier
carrier aircraft
carrier
نامه بر
carrier
حمل کننده
carrier
فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier
موسسه حمل و نقل
carrier
ترک بند
carrier
مکاری
carrier
متصدی حمل و نقل
carrier
وسیله حمل و نقل
suit carrier
پوششکتوشلوار
attack carrier
ناو هواپیمابر افندی
ammunition carrier
مهمات بیار
carrier detect
کشف حامل
air carrier
شرکت ترابری هوایی
carrier pigeons
کبوتر قاصد
weapon carrier
حامل جنگ افزار
charge carrier
حامل بار
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
aircraft carrier
ناو هواپیمابر
weapon carrier
کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
color carrier
حامل رنگ
actual carrier
موسسه حمل و نقل واقعی
ammunition carrier
خودرو مهمات کش
carrier's risk
خطرات به عهده حمل کننده
carrier frequency
بسامد حامل
carrier frequency
فرکانس حامل
carrier frequency
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier frequency
فرکانس موج حامل
carrier gas
گاز حامل
carrier handle
دستگیره حمل
carrier handle
دسته حمل
carrier sense
detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
carrier system
سیستم حامل
carrier detect
تشخیص حامل
carrier wave
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
ball carrier
بازیگری که با توپ میدود
battery carrier
شاسی باتری
carrier's risk
ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
piton-carrier
میخحامل
negative carrier
محلقرارگیرینگاتیو
log carrier
حاملچوبگرد
carrier's lien
در گرو شرکت حمل
carrier company
تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
carrier wave
موج حامل
fuse carrier
نگهدارنده فیوز
free carrier
تحویل به حمل کننده کالا
letter carrier
نامه رسان پستچی
sound carrier
حامل صوت
personnel carrier
خودرو نفربر
destination carrier
کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
data carrier
حامل داده
data carrier
حامل داده ها
data carrier
داده بر
fuse carrier
فیوزگیر
helicopter carrier
ناو هلیکوپتر بر
puck carrier
گوی دار
personnel carrier
نفربر
oxygen carrier
اکسیژن بر
lumber carrier
کشتی تیر بر
luggage carrier
ترک بند موتورسیکلت
letter carrier
چاپار
image carrier
حامل تصویر
aircraft carrier
carrier : syn
hod carrier
ناوه کش
free carrier
یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
troop carrier
نیرو بر
video carrier
حامل ویدئو
common carrier
متصدی حمل ونقل حامل مشترک
common carrier
گاراژ دار
water carrier
دلو
combination carrier
کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
bulk carrier
کشتی که کالای فله حمل مینماید
bulk carrier
وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
carrier pigeon
کبوتر نامه بر
carrier pigeon
کبوتر قاصد
carrier pigeons
کبوتر نامه بر
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common carrier
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
common carrier
مکاری
contracting carrier
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
common carrier
متصدی حمل ونقل
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی
anti submarine carrier
ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
telephone carrier current
جریان حامل تلفنی
carrier striking force
نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
carrier task force
گروه رزمی هواپیمابر دریایی
antisubmarine carrier group
ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
breech block carrier
حامل کولاس
three-tier car carrier
حملماشینسهطبقه
color carrier reference
فاز مبنای حامل رنگ
breech block carrier
الات متحرک
attack aircraft carrier
ناو هواپیمابر تهاجمی
brake shoe carrier
نگهدارنده کفشک ترمز
attack nuclear carrier
ناو هواپیمابر افندی هستهای
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
automatic carrier landing system
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
high frequency carrier cable
کابل کاریر فرکانس بالا
attack carrier striking forces
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
you must w the signal
ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
q signal
پیام کیو
r y signal
پیام روشنایی ار ایگرگ
i signal
پیام ای
signal
با علامت ابلاغ کردن
signal
اشکار مشخص
signal
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal
اخطار
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal
با اشاره رساندن
signal
علایم مخابراتی مخابرات
signal
مخابره کردن علامت دادن
signal
رسته مخابرات
signal
علامت راهنمای خودرو
signal
علامت نشانه
signal
نشانه
signal
علامت دادن
signal
خبردادن
signal
مخابره کردن
signal
نشان راهنما
signal
علامت
signal
نشان
signal
سیگنال علامت دادن
signal
هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal
پیام
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
signal
سیگنال
signal
تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal
پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal
شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
signal generator
سیگنال ژنراتور
signal lamp
لامپ خبر دهنده
signal lamp
لامپ سیگنال
signal caller
مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
signal bridge
پل مخابرات ناو
signal voltage
ولتاژ سیگنال
signal letters
معرف
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
signal level
سطح علامت
signal level
سطح سیگنال
signal center
مرکز مخابرات
signal center
مرکزارتباطات
signal center
مرکز پیام
signal electrode
الکترد پیام ساز
signal distance
فاصله علامتی
signal corps
رسته مخابرات
signal communications
ارتباطات مخابراتی
signal element
عنصر علامتی
signal fidelity
وفاداری علائم
signal flag
پرچم مخابراتی
signal generator
علامت زا
signal generator
پیام ساز
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal engineering
تکنیک جریان ضعیف
signal generator
سیگنال مولد
signal corps
قسمت مخابرات
signal man
متصدی علائم
traffic signal
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal
چراغ راهنمایی
traffic signal
نشانه روشن
video signal
پیام ویدئو
video signal
سیگنال یا علامت ویدئو
video signal
سیگنال ویدئویی
visual signal
علامت بصری
visual signal
علایم بصری
warning signal
علامت اعلام خطر
warning signal
علامت خطر
sound signal
علائم صدا
signal gantry
علامتزیرپلی
signal ahead
چراغراهنماپیشرویشماست
points signal
نقاطعلامتدار
synchronizing signal
پیام همزمان ساز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com