English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (9 milliseconds)
English Persian
carrier frequency بسامد حامل
carrier frequency فرکانس حامل
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier frequency فرکانس موج حامل
Search result with all words
high frequency carrier cable کابل کاریر فرکانس بالا
Other Matches
T carrier استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
carrier ارسال داده ساده
carrier داده ارسالی موج مانند
carrier 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier مشابه 1595
carrier پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carrier فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier موسسه حمل و نقل
carrier حامل غلطک حمال
carrier نامه بر
carrier باربر
carrier ناو هواپیمابر
carrier دستگاه کاریر
carrier برنامه حامل میکرب
carrier موج حام-ل
carrier حامل
carrier carrier aircraft
carrier مکاری
carrier متصدی حمل و نقل
carrier وسیله حمل و نقل
carrier ترک بند
carrier حمل کننده
carrier فرستنده بار شرکت حمل و نقل
suit carrier پوششکتوشلوار
actual carrier موسسه حمل و نقل واقعی
air carrier شرکت ترابری هوایی
ammunition carrier مهمات بیار
negative carrier محلقرارگیرینگاتیو
piton-carrier میخحامل
ammunition carrier خودرو مهمات کش
carrier's lien در گرو شرکت حمل
carrier's risk ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
charge carrier حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
aircraft carrier carrier : syn
aircraft carrier ناو هواپیمابر
color carrier حامل رنگ
combination carrier کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
attack carrier ناو هواپیمابر افندی
log carrier حاملچوبگرد
carrier handle دستگیره حمل
carrier gas گاز حامل
carrier detect تشخیص حامل
carrier detect کشف حامل
carrier company تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
carrier sense detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
carrier system سیستم حامل
video carrier حامل ویدئو
battery carrier شاسی باتری
ball carrier بازیگری که با توپ میدود
carrier wave موج حامل
water carrier دلو
weapon carrier حامل جنگ افزار
weapon carrier کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier handle دسته حمل
common carrier گاراژ دار
bulk carrier کشتی که کالای فله حمل مینماید
fuse carrier فیوزگیر
fuse carrier نگهدارنده فیوز
luggage carrier ترک بند موتورسیکلت
lumber carrier کشتی تیر بر
oxygen carrier اکسیژن بر
personnel carrier نفربر
personnel carrier خودرو نفربر
puck carrier گوی دار
hod carrier ناوه کش
letter carrier چاپار
carrier pigeons کبوتر قاصد
bulk carrier وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
carrier pigeon کبوتر نامه بر
carrier pigeon کبوتر قاصد
carrier pigeons کبوتر نامه بر
image carrier حامل تصویر
letter carrier نامه رسان پستچی
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
helicopter carrier ناو هلیکوپتر بر
data carrier حامل داده
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
data carrier داده بر
troop carrier نیرو بر
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی
data carrier حامل داده ها
common carrier مکاری
sound carrier حامل صوت
carrier's risk خطرات به عهده حمل کننده
destination carrier کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
common carrier متصدی حمل ونقل
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common carrier متصدی حمل ونقل حامل مشترک
free carrier تحویل به حمل کننده کالا
contracting carrier موسسه حمل و نقل موردقرارداد
carrier color signal پیام رنگی حامل
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
attack nuclear carrier ناو هواپیمابر افندی هستهای
carrier color signal پیام رنگ تابی
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
three-tier car carrier حملماشینسهطبقه
attack aircraft carrier ناو هواپیمابر تهاجمی
antisubmarine carrier group ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
anti submarine carrier ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
carrier task force گروه رزمی هواپیمابر دریایی
color carrier reference فاز مبنای حامل رنگ
carrier striking force نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
brake shoe carrier نگهدارنده کفشک ترمز
telephone carrier current جریان حامل تلفنی
breech block carrier الات متحرک
breech block carrier حامل کولاس
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
automatic carrier landing system سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
frequency بسامد
frequency تواتر
frequency تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency فراوانی تردد
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency فرکانس
frequency تکرار
frequency فرکانس تناوب
frequency فراوانی
frequency کثرت وقوع
frequency تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency triplication تریپلاژ فرکانس
high frequency پربسامد
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
frequency multiplication افزایش فرکانس
frequency tuning تنظیم فرکانس
group frequency بسامد گروهی
frequency monitor دستگاه کنترل فرکانس
frequency modulator مدولاتور فرکانس
frequency variation تغییر یا نوسان فرکانس
quenching frequency فرکانس نوسان
frequency of oscillations فرکانس نوسان
frequency modulation تلفیق فرکانس
high frequency بسامد بالا
frequency region ناحیه فرکانس
impluse frequency فرکانس ضربان
impluse frequency فرکانس پولز
impluse frequency فرکانس پالس
image frequency فرکانس تصویر
idle frequency فرکانس بی باری
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
frequency of calls تراکم مکالمه
frequency of calls تراکم ترافیک
frequency multiplier چند برابرکننده فرکانس
fundamental frequency بسامد اصلی
high frequency فرکانس بالا
high frequency فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
frequency tripler دستگاه سه برابرکننده فرکانس
frequency transformer مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
frequency response خم دامنه- بسامد
frequency response واکنش بسامدی
frequency respone پاسخ فرکانس
frequency resistering ثبت و ضبط فرکانس
frequency relay رله سلکتیو
frequency regulator رگولاتور فرکانس
frequency polygon نمودار چند ضلعی بسامد
frequency of vibration تکرار ارتعاش
frequency region حیطه فرکانس
frequency recorder ضباط فرکانس
frequency recorder ثبات فرکانس
frequency range محدوده فرکانس نامی
frequency separation جداسازی فرکانس
frequency plan طرح فرکانس
frequency shift انحراف یا شیفت فرکانس
frequency tolerance میزان تغییر مجاز فرکانس
frequency table جدول بسامد
frequency synthesizer ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
frequency standard استاندارد فرکانس
frequency stabilizer پایدارکننده فرکانس
frequency stabilization پایدار نمودن فرکانس
frequency stability پایداری فرکانس
frequency spectrum بیناب فرکانس
frequency of resonance فرکانس رزونانس
frequency parameter پارامتر فرکانس
frequency spectrum طیف فرکانس
frequency sweep انحراف یا شیفت فرکانس
frequency range حیطه فرکانس نامی
industrial frequency فرکانس صنعتی
telephone frequency بسامه تلفنی
telegraphic frequency فرکانس تلگرافی
sound frequency بسامد صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
resting frequency بسامد سکوت
resonant frequency بسامد همنوا
relative frequency بسامد نسبی
radian frequency فرکانس زاویهای
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio frequency فرکانس بالا
radio frequency فرکانس رادیویی
picture frequency فرکانس تصویر
picture frequency بسامد تصویر
observed frequency بسامد مشاهده شده
telephone frequency فرکانس صحبت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com